پاسخ زمان: مجازات اتودینامیک
سالهای سال تبلیغات میانتهی، سیاست رایج پروپاگاندا و بازی با شعور جامعه، بدل به مجازاتی اتودینامیک علیه تمامیت حاکمیت ولایت فقیه شده است. وقتی از «مجازات اتودینامیک» میگوییم، منظور یک روند خودبهخودی و غیرقانونمند نیست. بنا بر اصل «عمل و عکسالعمل»، در این سالها تبلیغات میان تهی و سیاست پروپاگاندا و بازی با شعور جامعهٔ ایران (عمل)، پایداری و روشنگری و مبارزه مردم و مقاومت ایران (عکسالعمل) بوده است که بهطور قانونمند این مجازات اتودینامیک را علیه دیکتاتوری ولایت فقیه محقق کرده است. مجازاتی که پاسخ تاریخ و زمان است.
اکنون در بحران و سونامی کرونا که حاکمیت آخوندها با لاپوشانی و دروغ و پنهانکاری خیانتآمیز، به مردم بیپناه ایران تحمیل کرده است، بازتاب مجازات اتودینامیک کل حاکمیت را در بیاعتمادی مطلق مردم به آن شاهدیم. این مجازات را باید سختترین پیآمد و عاقبت برای حاکمیتی دانست که ۴۱سال آزگار تمام تبلیغات نوشتاری، صوتی و تصویری (سمعی و بصری) را قبضه کرده بود. حالا اما حاصل تمام آن بادهایی که در سراسر ایران ـ و حتی منطقه ـ دمیده، درو کردن توفان بیاعتمادی از جانب بیش از ۹۵درصد مردم و حتی درصد قابل توجهی از خودیهای نظام است.
جامعه، نخستین فیلتر شفاف کردن دروغشویی
سونامی کرونای دمیده شده به جامعهٔ ایران توسط حاکمیت، از یکطرف از جانب مردم ایران بهمثابه پروپاگاندای دروغگویی، تعیینتکلیف شده و از طرف دیگر بدل به بحران و توفانی در درون نظام شده است. بحرانی که ابعاد شفافیت دروغین حاکمیت را در امر کرونا برملا میکند. شمهای از مجازات اتودینامیک پنهان کردن واقعیتها و رو آمدن بیاعتمادی مردم و طرد قاطع جمهوری آخوندها را از مطبوعات حکومتی میخوانیم:
ــ «سالهاست که بهدلیل ارجحیت مصلحتها بر واقعیتها، ناخودآگاه اذهان مسئولان به سمت و سوی عدم یکپارچگی و عدم صراحت و عدم صداقت رفته است و شعارسازیها و شعاربافیها و منم منم کردنها باعث شده است که غرور اجازه ندهد که به اشتباه خود اعتراف کنیم. ویروس کرونا قواره واقعی مسئولان را نشان داده است و یک ویروس سلولی، ابعاد پیدا و پنهان جامعه را به روی سطح آورده است». (روزنامه آرمان، ۱۳اسفند ۹۸)
ــ «استفاده از عبارات و کلماتی چون «ما کرونا را شکست میدهیم» و «سرکوب کرونا» و غیره صرفاً در راستای هیجان و احساسات است و علمی محسوب نمیشود». (روزنامه مردمسالاری، ۱۳اسفند ۹۸)
این روزها از خامنهای تا روحانی و تا سخنگوی دولت، پیاپی مدعای «شفافیت بینظیر» در اطلاعرسانی کرونا هستند. بازتاب شفافیت حاکمیت در جامعه را از شماره ۱۳اسفند ۹۸روزنامه آرمان میخوانیم:
ــ «مردم چند سؤال مهم از مسؤلان دارند:
۱ـ اطلاعرسانی دیرهنگام در رابطه با ورود کرونا.
۲ـ ممنوعیت دیرهنگام پرواز هواپیماها به چین و برعکس.
۳ـ قرنطینه نکردن چند شهر.
۴ـ دلایل احتکار و نایاب شدن ماسک و مواد ضدعفونیکننده در کشور».
ــ «کرونا خطرناکتر است یا بیاعتمادی؟ در تمامی کشورهایی که ویروس کرونا در آنها مشاهده شده ـ چه در سطح کم یا گستردهتر ـ معمولاً مردم آن کشورها آنچه که مسؤلانشان بهعنوان وضعیت کرونا گزارش کردهاند، به آن اعتماد دارند؛ اما طرفداران نیز روایت مسؤلان را از ویروس کرونا قبول ندارند و سعی میکنند اخبار، اطلاعات و آمار را از کانالهای دیگر هم بشنوند...هر طور به مسأله ویروس کرونا نگاه کنیم این واقعاً درد بزرگی است که مردم نسبت به مسئولان بیاعتماد باشند. فراموش نکنیم که این بیاعتمادی یکشبه بهوجود نیامده است و متأسفانه این بیاعتمادی ریشه عمیق و گسترده دارد...آنچه که سالیان متوالی مسؤلان گفتهاند و با واقعیات صددرصد همخوانی نداشته، باعث شده که ما امروز به اینجا برسیم که اگر مسؤلان بگویند ماست سفید است و زغال سیاه، بخشی آن را باور نمیکنند...کاش این کرونا میتوانست این پیام را برای مسؤلان بیاورد که بیاعتمادی را باید جدی گرفت...مراجع فکری مرکزیت ندارند. خوراک گیری جامعه از مراجع درونی به مراجع بیرونی تغییر جهت یافته است». (همان منبع، یادداشت صادق زیباکلام)
خطر پروپاگاندای ایران برای جهان
آثار دروغگوییها و لاپوشانیها و پروپاگاندای حکومتی در سونامی کرونا از جغرافیای ایران هم فراتر رفته و «تهدید و خطری برای جهان» شده است. خبرگزاری بلومبرگ از قول «بابی قاش» عضو سردبیری آن در ۱۳اسفند ۹۸ اعلام کرد: «بیمسئولیتی ایران در قبال کرونا تهدیدی برای جهان شده است. سوءمدیریت جمهوری اسلامی نه تنها خطری برای ایرانیان بلکه برای همهٔ خاورمیانه و آسیای مرکزی، بلکه احتمالاً با توجه به طبیعت این ویروس، خطری برای جهان است».
ریشهٔ همهٔ سونامیها در ایران
بنابراین عمری تبلیغات میانتهی، سیاست رایج پروپاگاندا و بازی با شعور جامعه که حاصل آنها انبانی از پروندههای جنایت شده، اکنون در سونامی کرونا بازتاب تمامعیار اجتماعی و به میزانی بازخورد جهانیِ یافته است.
جمهوری اسلامی با سیاست «حفظ نظام» مرجح بر مصالح ملی و مردمی و مرجح بر آزادی و عدالت اجتماعی، وظیفهٔ دولت را در قبال مردم و نیز مفهوم حقوقی و اجتماعی دولت را از اساس تغییر داده است. این است ریشهٔ همهٔ سونامیها در ایران و آینهای که اکنون تمام رخدادها و بحرانهای کرونای سیاسی شده و پروپاگاندای حکومتی را باید در آن فهم و معنا نمود.