برجام، فساد و حادثهٴ پلاسکو مهمترین عنوانهای روزنامههای حکومتی در جنگ باندی را در روز 6بهمن به خود اختصاص داده است:
آرمان: غلامرضا انصاری: شهردار مسؤل حادثه پلاسکو است
آفتاب یزد: حامیان شهردار به تکاپو افتادهاند، حمله به فریدون برای فرار از آتش پلاسکو
ابرار: ظریف: برجام با خطر جدی روبهرو نیست
ابتکار: رئیس کمیته مرکز ژنتیک ایران: شناسایی اجساد خاکستر شده ناممکن است
ابتکار: ظریف: از برجام شرمنده نیستیم
اعتماد: دادستان تهران خبر داد: احضار 129نفر در پرونده املاک شهرداری
اعتماد: درد دلهای آتش نشانها: هیچ وقت پول نداشتند تجهیزات بخرند
اقتصاد پویا: وزیر راه انتقاد کرد: مدیریت شهری تجارت پیشه عامل حادثه پلاسکو
اطلاعات: ظریف: بدخواهان در تلاشند اطمینان جهان را نسبت به ایران سلب کنند
ایران: جدل پلاسکو در شورای شهر
رسالت: عسکراولادی: بعد از برجام برخی به نام توریست در امین حضور تجارت میکنند
جوان: ظریف راه برجام را از عملکرد دولت جدا کرد
شرق: عضو شورای شهر با اشاره بهعملکرد شهرداری در فاجعه پلاسکو: شهردار استعفا بدهد
کلید: برادر عزیز تر از عدالت! روحانی (قبل از خرداد92): اگر میدانند و مقابل فساد نمیایستند خود آلودهاند و اگر میدانند یعنی ناکارآمدند
کیهان: اذعان جهانگیری و صالحی به ناکامیهای برجام، معاونان رئیسجمهور هم باید عینک بزنند؟!
همدلی: مسجد جامعی: لاپوشانی بیتدبیری با ایثارگری آتش نشانان
همدلی: وزیر خارجه با زبان همه فهم گفت از برجام نه شرمسار است و نه به آمریکاییها اعتماد کرده، نه خوش خیال، نه شرمسار!
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع در مطالب صفحات داخلی و در تیترهای صفحات اول تلاش تصویر پیروزی از نقش رژیم و نتایج مذاکرات آستانه دادهاند:
رسالت: پیام اصلی نشست آستانه: نگرانی آمریکا، سردرگمی ترکیه و انزوای عربستان
جوان: پایان نشست قزاقستان با امضای ایران روسیه و ترکیه پای بیانیه نهایی، تثبیت آتشبس دستاورد «آستانه»
حمایت: توافق ایران، روسیه و ترکیه برای حفظ آتشبس در سوریه
کیهان: پایان مذاکرات آستانه تأکید بر ادامه آتشبس و مذاکرات سوری-سوری
وطن امروز: مذاکرات آستانه با پذیرش آتشبس پایان یافت، ادامه در ژنو
در روزنامههای باند علی خامنهای بهرغم و دود و دم و ادعای پیروزی خط رژیم در اجلاس آستانه گوشههایی از واقعیت این مذاکرات را البته با بیان معکوس اذعان کردهاند:
کیهان: باید توجه داشت مخالفان مسلحی که در مذاکرات شرکت کردند از قبل از آغاز نشست و همزمان با آن تحت فشار کشورهای غربی ساز ناکوک خود را کوک کردند و تلاش داشتند توقف حملات علیه تروریستها را در دستور کار نشست قرار دهند. چنان که بعد از گفتگوی هیأت مخالفان مسلح با دیپلوماتهای غربی از جمله انگلیس و فرانسه در آستانه قزاقستان یک روز قبل از برگزاری نشست ، محمد علوش تهدید کرد در صورت عدم تحقق خواستههایشان به جنگ ادامه خواهند داد. هفتماه پیش نیز مذاکرات حل بحران سوریه با کارشکنی گروههای مسلح تحت حمایت کشورهای ضدسوری از جمله آمریکا ، ترکیه و عربستان متوقف شد.
در روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی گوشههای دیگری از واقعیت انزوای رژیم در اجلاس آستانه و در صحنهٴ تعیینتکلیف سوریه اذعان شده است:
آرمان: مذاکرات پنهانی آمریکا و روسیه شکل میگیرد: ... با روی کار آمدن ترامپ و نزدیکی وی با پوتین این سؤال پیش میآید که آیا باز هم در معادلات منطقهیی و بینالمللی روسیه، آمریکا را به ایران ترجیح میدهد؟
قابل پیشبینی بود که آمریکا وارد مذاکرات شود و روسیه نیز علاقهمند بود که آمریکا نقشآفرین باشد، چرا که روسها امیدوارند آمریکا تحریمهای خود علیه روسیه را لغو کند. تحریمهای ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای روسیه بسیار آزاردهنده است. اکنون که روسیه دست برتر را در بحران سوریه دارد میخواهد از سوریه بهعنوان یک گروگان در برابر غرب استفاده کند تا از آنها باج بگیرد. حضور و نزدیکی ترکیه به روسها موجب شده تا ترکیه به سمت دستیابی به جایگاه ایران در روابط با روسیه حرکت کند. یکی از دلایل آن این است که ایران بر حضور بشار اسد در دوره انتقال قدرت تأکید دارد، در حالی که ترکیه پیش از این اصرار داشت که اسد باید از سیستم حاکمیتی سوریه حذف شود. روسیه نیز به این دیدگاه ترکها واکنش منفی نشان نمیدهد.
نخستوزیر سوریه به ایران آمد تا بیشتر مقامات ایرانی را تحت تاثیر قرار دهد. آمریکا چون تحت فشار کشورهای عربی همانند قطر و عربستان است، نمیخواهد بیرون از کنفرانس صلح سوریه باشد و با ارتباط نزدیکی که ظاهراً میان ترامپ و پوتین وجود دارد قطعاً در آینده نقش پررنگتری خواهد داشت. از امروز تا زمانی که قرار است اجلاس آینده در ژنو یا وین تشکیل شود قطعاً مذاکرات پنهانی میان روسها و آمریکاییها اتفاق خواهد افتاد و شکل نشست بعدی متفاوت خواهد بود. برخی فشارها روی ایران از سوی گروههای معارض سوری حاضر در مذاکرات وجود دارد و این موضوع یکی از نکاتی بود که در کنفرانس مطرح شده بود. کنفرانس صلح سوریه باز هم وارد پیچیدگیهای بیشتری میشود و قطع به یقین آمریکا از این روند عقب نخواهد افتاد.
ورود آمریکا به بحران سوریه سیاسی است و گره پنهان این ماجرا تحریمهایی است که بر علیه روسیه وضع شده و روسها برای پیشبرد بهتر اهداف خود سوریه را گروگان گرفتهاند. باید توجه کرد آمریکاییها اقدام نظامی در سوریه نخواهند داشت و بهدنبال تعامل با روسیه خواهند بود. شاید هدف پنهان دیگر این قضیه این باشد که ایران را از صحنه سوریه کنار بگذارند. آنها بهدنبال این موضوع هستند تا با کنار رفتن ما ارتباط ایران با حماس و حزبا... کم شود.
آرمان: مسکو تنظیمکننده روابط تهران - آنکارا در سوریه
با ورود روسیه به بحران سوریه در یک سال گذشته، صحنه میدانی نبرد به نفع دمشق و متحدان آن تغییر یافت. در این راستا در اقدامی قابل تعمق که پذیرش آن در داخل ایران و در سطح بینالمللی سخت بود، روسها توانستند مجوز پرواز از نوژه را کسب و مواضع تروریستها را مورد هدف قرار دهند. اجازه پرواز روسها از نوژه با توجه به محدویتهای قانون اساسی ایران و... خود بهتنهایی رویدادی بسیار مهم بود. همکاری در این سطح گرچه کوتاه بود اما میتوانست نشان از تغییرات راهبردی در سطح منطقه داشته باشد. ترکیه از جمله کشورهایی بود که این تحول را درک کرده و در عین عضویت در ناتو، ماهعسل روابط با مسکو را آغاز کرد.
اگر همراهی میان روسیه و ترکیه به مرزهای رقه برسد، تهران ضربه اساسی دیگری از اعتماد بدون محاسبه خود خواهد خورد. همواره روابط تهران و آنکارا با مسکو، بهخاطر عملکرد تاریخی روسها در فلات ایران و آناتولی، همراه با بیم و امید بوده است، اما آنچه وضعیت ترکیه با ایران را متفاوت مینماید، نقطه تضمینی به نام ناتو است. بدیهی است محاسبات ورود مسکو به خاورمیانه نه از جنس محاسبات تهران و نه از جنس محاسبات آنکارا است. ترکها با آگاهی از این موضوع با فرصتسازیهای تاکتیکی سعی دارند به ایران، رقیب خود در سوریه، ضربات راهبردی وارد کنند.
روسها نیز اگر توجه به منطقه میکنند این توجه بیشتر با مدنظر قرار دادن محاسبات بینالمللی آنها صورت میگیرد. دعوت از آمریکا برای حضور در مذاکرات آستانه با وجود مخالفت تهران، تبلور این نگاه است. روسها در نگاه کلان و راهبردی نه متحد ما و نه متحد ترکهایند. با افزایش و ارتقای نقش مسکو در سوریه، به نظر میرسد روسها به عامل تنطیمکننده رفتار تهران و آنکارا در قبال بحران سوریه ارتقای جایگاه یافتهاند. برای روسها، سوریه یک فرصت برای بازگشت مقتدر به خاورمیانه است. روسها با همه بازیگران سوریه بازی خود را دارند. نگاه آنان به تهران و آنکارا برخاسته از نگاه تاکتیکی گذرایی است که میتواند با توجه به شرایط تغییر کند. با این وجود باید گفت مجموعه ملاحظات روابط دوجانبه، منطقهای، بینالمللی، ایدئولوژیک و... در انتخاب ترجیح روسها میان ایران و ترکیه، به آدرس و مقصد آنکارا نزدیکتر است. اجلاس آستانه نمود بارز این ترجیح است. ما همچنان تنهاییم. این تنهایی فارغ از دلایل تاریخی، ناشی از رویاپردازیای است که ما همچنان گرفتار آنیم.
جهان صنعت: محمد علوش، رئیس هیأت مذاکراتی معارضان که خود عضو گروه تروریستی جیشالاسلام است در سخنرانی خود در افتتاحیه مذاکرات درخواست کرد که گروههای حامی دولت سوریه از جمله حزبالله لبنان نیز در زمره گروههای تروریستی طبقهبندی شوند... محمد علوش، رئیس هیأت مذاکراتی معارضان که خود عضو گروه تروریستی جیشالاسلام است در سخنرانی خود در افتتاحیه مذاکرات درخواست کرد که گروههای حامی دولت سوریه از جمله حزبالله لبنان نیز در زمره گروههای تروریستی طبقهبندی شوند.
در روزنامههای باند خامنهای، ابراز وحشت از سیاستهای دولت جدید آمریکا و چشمانداز تمدید تحریمها مطالب مهم و سرمقالهها را به خود اختصاص داده است:
جوان: از پرسشهای مهمی که این روزها بیشتر مطرح میشود، «معمای برجام و ترامپ» است و در پی پاسخ به این سؤال است که دونالد ترامپ سرمایهدار، با برجام چه خواهد کرد؟
روشن است که در هر حال ترامپ میانه خوبی با برجام ندارد و آن را به زیان دولت خود میداند.
اکنون بهنظر میرسد ترامپ در مواجهه با برجام سیاست هوشمندانهتری اتخاذ کرده، اینک او همچنان بهدنبال پاره کردن برجام، بدون پرداخت هزینه آن است. هدف اساسیای که ترامپ و تیم او نشانه گرفتهاند، تلاش برای برهم خوردن این توافق، البته با هزینه طرف مقابل، یعنی ایران است. راهبرد اتخاذی برای تحقق این هدف نیز در یادداشت چندی پیش فارین افرز آمده بود.
با عنوان «زمان سختگیری به ایران فرا رسیده است» پیشنهاد داده بود: «با توجه به جنبههای نگرانکنندهای که در برجام وجود دارد، رئیسجمهور بعدی آمریکا باید آن را اصلاح کند... ایالاتمتحده علاوه بر تجدیدنظر در برجام، باید ایران را بهخاطر اقداماتش در منطقه، حمایت از تروریسم و نقض حقوقبشر تنبیه نماید... باید با بازگشت تحریمها تا جایی که ممکن است ایران را از اقتصاد جهانی جدا نماییم... واشینگتن هنگامیکه در حال اجرای فشار اقتصادی و تفرقهافکنی در جامعه ایران است، نباید از پس زدن نفوذ این کشور در خاورمیانه غافل بماند.»
در همین راستا، رکس تیلرسون، وزیر جدید امور خارجه این کشور گفته است «بازنگری کامل در موافقتنامه هستهیی با ایران را توصیه خواهد کرد.» او همچنین اضافه کرده است «ایران نباید غنیسازی و مواد غنیشده داشته باشد، برجام ایران را از خرید بمب اتم منع نمیکند! این توافق، توان ایران برای دسترسی به سلاح هستهیی را متوقف میکند، اما برای همیشه مانع آن نمیشود. برجام، توان خرید سلاح هستهیی را از ایران سلب نمیکند. توافق باید بهطور کامل مانع دستیابی ایران به سلاح هستهیی شود. این بدان معنی است که این کشور غنیسازی نداشته و مواد غنیشده در این کشور وجود نداشته باشد. در مقابل، باید دسترسی ایران به کاربردهای صلحآمیز هستهای، مانند پزشکی هستهیی را تحت نظارت کامل فراهم کرد.»
بهنظر میرسد تیم جدید دولت آمریکا، بهدنبال بازی جدیدی است که در آن با اصلاح و بازتعریف مجدد برجام، امتیازات بیشتری کسب کند و با اعمال تحریمهای گستردهتر و تشدید تحریمهای کنونی به بهانههای مختلف، زمینه را برای برهم خوردن توافق فعلی از سوی طرف مقابل –یعنی ایران- فراهم آورد.
حال ما چه باید بکنیم؟ بهعبارتدیگر در چنین شرایطی تصمیم معقول و منطبق بر منافع ملت ایران چیست؟ از سویی ممکن است سریال نقض برجام از طرف آمریکا ادامه یابد و نباید امید چندانی به متحدان اروپایی آمریکا برای حل و فصل این موضوع داشت. در چنین شرایطی تسلیم محض اراده طرف غربی شدن و پذیرش نقضهای احتمالی، خلاف عزت ملی است و قطعاً ملت ایران چنین چیزی را نمیپذیرد. از سویی اگر پاره کردن برجام از سمت جمهوری اسلامی ایران باشد، مطلوب ترامپ و تیمش تحققیافته است!
قطعاً پاسخ به این پرسش، به این سادگی نیست و باید معادلات چندوجهی و چند مجهولی مختلفی را توأمان بررسی کرد تا به پاسخ دقیق و بهینهای رسید. آنچه روشن است، منافذ و ایرادات متنی برجام و شتابزدگی مذاکرهکنندگان خودی، اینک به یاری طرف مقابل آمده است.
برای آنکه بتوان راهبرد مقابلهای در مواجهه با سناریوی جدید پسابرجامی آمریکا داشت، باید چند مسأله را بهعنوان پیشنیاز تحقق بخشید. نخست آگاهسازی ملت ایران در خصوص سناریوی حریف و نیز ریشههای آن (پایان دادن به پنهانکاری در مورد واقعیتهای برجام و رهاوردهای آن)، دوم مواجهشدن منطقی و غیرتخیلی با پدیداری به نام «برجام» (بیتردید، آفتاب تابان خواندن آن در شرایط موجود هیچ کمکی به حل مسأله نمیکند). سوم برنامهریزی برای تغییر فاز در دیپلماسی. چه بخواهیم و چه نخواهیم طرف مقابل با روی کار آوردن مهره جدید، بازی جدیدی شروع کرده است، ما نیز اگر بخواهیم متقابل هوشمندانه برخورد کنیم، کلیشه و تکرار سناریوی لبخند، پاسخگو نیست.
کیهان: ریچارد هاس: ترامپ با حفظ برجام تحریمها علیه ایران را تشدید کند
رئیس شورای روابط خارجی آمریکا ضمن مخالفت با ادعاهای قبلی ترامپ مبنی بر پاره کردن برجام پیشنهاد کرد دولت جدید آمریکا افزایش تحریمها و محدودیتهای جدید را علیه ایران در دستور کار قرار دهد.
وی در ادامه نیز ابراز میدارد که باید پس از توافقنامه و تحریمها نیز در یک پیماننامه دیگر با محدودیت مواجه کند: «آمریکا همچنین میتواند برنامهریزی برای یک پیمان متعاقب را آغاز کند که گزینههای هستهیی تهران را در زمانی که بخشهای مهم توافق فعلی به پایان میرسد، محدود سازد.»
حمله به مهرههای باند روحانی با مهر جاسوسی و «مشورت به دشمن» در جریان مذاکرات برجام، در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، اوجگیری مناقشات درونی رژیم در آستانه جنگ قدرت در جریان نمایش انتخابات را به نمایش گذاشته است:
وطن امروز: افشاگری آمریکاییها از رفت و آمدهای حسین موسویان به کاخ سفید در زمان مذاکرات هستهای
مشورت به دشمن؟
سریال فضاحتهای برجام همچنان ادامه دارد. از ماجرای طرح گلایههای باندی محمدجواد ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا و درد دل او با هاله اسفندیاری تا دستگیری افراد متهم به جاسوسی در تیم مذاکرهکننده هستهیی و اینک فاش شدن رفت و آمدهای مشکوک یکی از نزدیکان حسن روحانی به کاخ سفید در دوران مذاکرات هستهیی دولت روحانی و 1+5!
مورد جدید رسوایی این بار نیز به نام حسین موسویان، دیپلومات مسالهدار نزدیک به حسن روحانی است. موسویان، سخنگوی تیم مذاکرهکننده حسن روحانی در دولت اصلاحات و یکی از نزدیکان حسن روحانی، پس از شکست آن دور از مذاکرات مدتی را بازداشت بود و وزیر وقت اطلاعات نیز جاسوسی او را قطعی میدانست. او در نهایت به انفصال از خدمات دولتی محکوم و از ایران خارج شد؛ پایگاه واشینگتنفریبیکن در اینباره گزارش کرد، موسویان دستکم 3 مرتبه مهمان کاخ سفید بوده و این در حالی است که تریتا پارسی حدود 33 مرتبه با مقامات دولت اوباما دیدار داشته است. منابع آشنا با ماهیت این نشستها به واشینگتنفریبیکن اعلام کردند پارسی و موسویان به کاخ سفید در ساخت پیامهایی درباره ایران و یکسری نکات مهم برای بحث و گفتگو کمک کردند که در نهایت به توافق هستهیی با ایران منجر شد.
موسویان با «رابرت مالی» یکی از مقامات شورای امنیت ملی کاخ سفید که به رئیسجمهور سابق آمریکا درباره خاورمیانه و گروه تروریستی داعش توصیههایی کرده بود، دیدار کرد.
پس از افشای رسوایی ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا و طرح نگرانی او درباره آینده جریان سیاسی متبوع او در صورت شکست مذاکرات هستهای، ماجرای دستگیری دریاصفهانی یکی دیگر از اعضای تیم مذاکرهکننده هستهیی که در حوزه تضمینهای بانکی طرف مقابل به تیم هستهیی مشورت میداد، حاشیهساز شد.
حسین موسویان در کاخ سفید چه میکرده است؟ او به طرف آمریکایی چه گفته است؟ فرد نزدیک به حسن روحانی، در کاخ سفید چه مشورتهایی درباره توافق هستهیی به نزدیکان اوباما داده است؟ او چه چیزهایی به آن سوی میز مذاکرات هستهیی رسانده است؟ آیا همین حضور او در کاخ سفید به تنهایی یک رسوایی بهشمار نمیرود؟ مشورت به دشمن؟
ناکارآمدی برجام و شکست دولت روحانی در جریان مذاکرات آن، موضوع حملات روزنامههای باند خامنهای به باند رقیب است:
کیهان: اعضای شورای سوئیفت و سفرای خارجی هم باید عینک بزنند؟!
اظهارات سیف، صالحی، ظریف، جهانگیری، طیبنیا و عراقچی در کنار دیگر اظهارات مقامات ارشد دولت یازدهم درباره عهدشکنی آمریکا و دستاورد تقریباً هیچ برجام در حالی است که روحانی در نشست خبری اخیر گفت: «به آنهایی که میگویند در کشور رکود وجود دارد و میگویند ما چیزی در راستای رونق اقتصادی نمیبینیم میگویم که عینکی برای خود تهیه کنید یا خود را درمان کنید».
اما اذعان به دستاورد تقریباً هیچ برجام تنها به مقامات داخلی محدود نمیشود. مقامات کشورهای خارجی و رسانههای غربی نیز به این موضوع اذعان کردهاند.
وقتی «کدخدا» به «یکی از طرفین» تقلیل جایگاه پیدا میکند!
اکنون که بیش از یکسال از آغاز اجرای تعهدات 1+5 ذیل برجام میگذرد و تشت رسوایی برجام از بام افتاده است، مقامات دولت یازدهم میگویند «آمریکا بدعهدی میکند اما ما با جامعه جهانی توافق کردهایم و آمریکا نمیتواند آن را نقض کند». این موضعگیری در حالی است که روحانی در زمان انتخابات ریاستجمهوری یازدهم در توضیح چرایی اولویت مذاکره با آمریکاییها در مقابل تروئیکای اروپایی گفت: «بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپاییها بهدنبال «آقا اجازه» از آمریکا هستند. ... آمریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است». وقتی رویکرد «توافق کردن به هر قیمتی» به «حفظ برجام به هر قیمتی» تبدیل میشود. آنگاه آمریکا نیز از «کدخدا» به «یکی از طرفین» تقلیل جایگاه پیدا میکند.
در روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی، ناکامیهای برجام و حلقه تنگ تحریمها به حساب باند رقیب گذاشته شده است:
شرق: ظریف دیروز با حضور در بیستودومین جلسه هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران با اشاره به اینکه رویکرد برجام در واقع رفع موانع کشور بوده است، گفت: ایجاد این موانع در مسیر تجارت و توسعه ایران چندین سال طول کشید و در واقع موانعی که در سالهای دهه ۸۰ ایجاد شد، یکباره نبوده است. ظریف با اشاره به اینکه حتی اگر بهخاطر داشته باشید، وقتی اتحادیه اروپا قصد داشت تحریم نفتی را اعمال کند، شش ماه به خودش فرصت داد، گفت: ما به اشتباه تصور کردیم این شش ماه فرصت را به ما داده است؛ در حالیکه به خودش این فرصت را داد تا بتواند از مسیرهای دیگر این نفت را خریداری کند. وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه بههمیندلیل دیدیم که با شروع تحریمها قیمت نفت هم کاهش یافت، افزود: حتی ایالات متحده وقتی تحریمهای نفتی ایران را اعمال کرد، سایر کشورها را موظف کرد هر شش ماه ۲۰ درصد از خرید نفت را کم کنند و وزارت انرژی آمریکا را موظف کرد این اقدام را رصد کند.
در روزنامههای باند رفسنجانی روحانی، نسبت به نفرت اجتماعی از رژیم و شکستن دیوار سانسور هشدار داده شده است:
ابتکار: بحران بیاعتمادی که در جامعه ایران دیده میشود، روزنامهنگاران و رسانه را نیز بی نصیب نگذاشته است.
با این حال اغلب دولتمردان، مدیران نظام و جریانهای سیاسی از همین رسانهها بهعنوان ابزاری برای اهداف خود استفاده میکنند. بیاعتمادی به اصحاب رسانه البته به مدیران و مسئولان نظام و دولتمردان محدود نمیشود و در بین مردم عادی هم اعتماد به رسانههای رسمی و آنها که مجوز فعالیت دارند در حداقل است... تداوم چنین وضعی، زیانی سه وجهی را متوجه کلیت کشور میکند. یکی از اضلاع این مثلث، نظام سیاسی و مدیریتی کشور است که به موقع چراغهای هشداردهنده را نمیبیند تا متناسب با شرایط تصمیم درست و دقیق بگیرد... اگر خود این چراغ کار نکند یا راننده به نشانگرهای هشداردهنده بیاعتنایی نشان دهد، نمیتواند پیامدهای زیانبار آن را از بین ببرد. برگرداندن این شرایط به وضع عادی نیازمند درک واقعبینانهای است که متضمن نفع همگانی است و هیچ نهاد حکومتی، مدنی و رسانهیی از وضع موجود سود نمیبرد.
اذعان به گوشههایی از وضعیت اقتصادی در تخاصم باندی، موضوع مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم است:
کیهان: ناگهان بدهیهای دولت از 250هزار میلیارد به 700هزار میلیارد رسید
ارگان کارگزاران در تحلیلی هشدارآمیز نوشت: بدهیهای 700هزار میلیارد تومانی دولت کار دست اقتصاد میدهد.
مجله صدا در گزارشی اقتصادی نوشت: 700هزار میلیارد تومان بدهی دولت؛ یعنی تقریباً دو برابر بودجه عمومی 320هزار میلیارد تومانی در سال 96 و 11 برابر بودجه عمرانی 60هزار میلیارد تومان در سال 96... برای سال آینده در بودجه 96 پیشبینی شده که دولت 40هزار میلیارد تومان اوراق منتشر کند تا بتواند مقداری از بدهیهایش را بدهد. این مقدار در حال حاضر تقریباً 5 درصد کل بدهیهای دولت خواهد بود. بنابراین اگر حتی هر سال دولت این میزان از اوراق را صادر کند تا 10سال آینده تنها 400هزار میلیارد تومان از بدهیهایش پرداخت شده که باز هم از رقم فعلی بدهی میزان زیادی کمتر است. بنابراین باید مشخص شود که در این میان باقی بدهی دولت چه میشود؟
وطن امروز: مشاور اقتصادی روحانی در توجیه آمارهای عجیب دولت:
رشد اقتصادی حس نمیشود چون مردم درآمد ندارند
گروه اقتصادی: رشد اقتصادی 4/7 درصدی که بتازگی از سوی دولت اعلام شده شگفتی همگان را در پی داشته بهطوری که افکار عمومی این آمارها را با واقعیت مغایر میدانند. به گزارش «وطنامروز» یکی از تناقضات آماری حال حاضر افزایش رقم رشد اقتصادی در کنار افزایش بیکاری است. یکی از شاخصهای رشد افزایش اشتغال است اما همین دولت که مدعی رشد اقتصادی است اعلام کرده نرخ بیکاری نیز افزایش پیدا کرده است و این بدان معناست که دولتیها اعتقاد دارند رشد اقتصادی در کنار کاهش توان معیشتی مردم و کاهش فرصت شغلی به وجود آمده که پذیرفتن آن سخت است. حالا مشاور اقتصادی روحانی اعلام کرده رشد اقتصادی وجود دارد اما چون شکاف درآمدی هست مردم آن را حس نمیکنند!
اعتماد: در جامعه ما شکاف میان عمل و نظر بیش از حد است. چنین شکافی در هر جامعهای هست، فقط شدت آن است که تعیینکننده ابعاد نابسامانی و مشکلات است. این شکاف چرا به وجود میآید؟ چند علت را میتوان از عوامل اصلی بروز این شکاف دانست.
اول از همه فساد است. تردیدی نباید داشت که در قضیه ساختمان پلاسکو، فساد نقش کلیدی داشته است. چگونه؟ از طریق فروش غیرقانونی مقررات. درآمد این فروش یا به جیب اشخاص رفته است یا حتی به جیب نهادهای عمومی. ولی در هر دو حالت مقررات و ضوابط ایمنی به فروش رسیده است. تجربهای که یکی از سازندگان ساختمان تعریف میکرد این بود که رعایت مقررات ایمنی در برابر آتشسوزی برای واحدهای تجاری و اداری الزامآور است، ولی سازنده یک ساختمان، به دلایل گوناگونی که به نفع اوست (بالا رفتن متراژ زیربنا) از آن تخلف میکند. نهایت اینکه با پرداخت رشوه و جریمه، مشکل حل میشود. هم واسطه به نان و نوایی میرسد و هم نهاد متولی موضوع از جریمه منتفع میشود و هم سازنده... علت دیگر فقدان شفافیت است. با وجود اینکه قانون دسترسی آزاد به اطلاعات نوشته شده است، با اطمینان میتوان گفت که در عمل هیچیک از مردم و روزنامهنگاران قادر نیستند به اطلاعات مربوط به این مسأله دسترسی پیدا کنند. مسالهای که یک کشور را درگیر خود کرده و صدها میلیون دلار خسارت وارد کرده است. اگر پیش از این کسی میخواست اطلاعات آن را به دست آورد، دستش قطع میشد و متهم میشد به اینکه دنبال اطلاعات خصوصی و درصدد بردن آبروی افراد است.
آرمان: غلامرضا انصاری: شهردار مسؤل حادثه پلاسکو است
آفتاب یزد: حامیان شهردار به تکاپو افتادهاند، حمله به فریدون برای فرار از آتش پلاسکو
ابرار: ظریف: برجام با خطر جدی روبهرو نیست
ابتکار: رئیس کمیته مرکز ژنتیک ایران: شناسایی اجساد خاکستر شده ناممکن است
ابتکار: ظریف: از برجام شرمنده نیستیم
اعتماد: دادستان تهران خبر داد: احضار 129نفر در پرونده املاک شهرداری
اعتماد: درد دلهای آتش نشانها: هیچ وقت پول نداشتند تجهیزات بخرند
اقتصاد پویا: وزیر راه انتقاد کرد: مدیریت شهری تجارت پیشه عامل حادثه پلاسکو
اطلاعات: ظریف: بدخواهان در تلاشند اطمینان جهان را نسبت به ایران سلب کنند
ایران: جدل پلاسکو در شورای شهر
رسالت: عسکراولادی: بعد از برجام برخی به نام توریست در امین حضور تجارت میکنند
جوان: ظریف راه برجام را از عملکرد دولت جدا کرد
شرق: عضو شورای شهر با اشاره بهعملکرد شهرداری در فاجعه پلاسکو: شهردار استعفا بدهد
کلید: برادر عزیز تر از عدالت! روحانی (قبل از خرداد92): اگر میدانند و مقابل فساد نمیایستند خود آلودهاند و اگر میدانند یعنی ناکارآمدند
کیهان: اذعان جهانگیری و صالحی به ناکامیهای برجام، معاونان رئیسجمهور هم باید عینک بزنند؟!
همدلی: مسجد جامعی: لاپوشانی بیتدبیری با ایثارگری آتش نشانان
همدلی: وزیر خارجه با زبان همه فهم گفت از برجام نه شرمسار است و نه به آمریکاییها اعتماد کرده، نه خوش خیال، نه شرمسار!
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع در مطالب صفحات داخلی و در تیترهای صفحات اول تلاش تصویر پیروزی از نقش رژیم و نتایج مذاکرات آستانه دادهاند:
رسالت: پیام اصلی نشست آستانه: نگرانی آمریکا، سردرگمی ترکیه و انزوای عربستان
جوان: پایان نشست قزاقستان با امضای ایران روسیه و ترکیه پای بیانیه نهایی، تثبیت آتشبس دستاورد «آستانه»
حمایت: توافق ایران، روسیه و ترکیه برای حفظ آتشبس در سوریه
کیهان: پایان مذاکرات آستانه تأکید بر ادامه آتشبس و مذاکرات سوری-سوری
وطن امروز: مذاکرات آستانه با پذیرش آتشبس پایان یافت، ادامه در ژنو
در روزنامههای باند علی خامنهای بهرغم و دود و دم و ادعای پیروزی خط رژیم در اجلاس آستانه گوشههایی از واقعیت این مذاکرات را البته با بیان معکوس اذعان کردهاند:
کیهان: باید توجه داشت مخالفان مسلحی که در مذاکرات شرکت کردند از قبل از آغاز نشست و همزمان با آن تحت فشار کشورهای غربی ساز ناکوک خود را کوک کردند و تلاش داشتند توقف حملات علیه تروریستها را در دستور کار نشست قرار دهند. چنان که بعد از گفتگوی هیأت مخالفان مسلح با دیپلوماتهای غربی از جمله انگلیس و فرانسه در آستانه قزاقستان یک روز قبل از برگزاری نشست ، محمد علوش تهدید کرد در صورت عدم تحقق خواستههایشان به جنگ ادامه خواهند داد. هفتماه پیش نیز مذاکرات حل بحران سوریه با کارشکنی گروههای مسلح تحت حمایت کشورهای ضدسوری از جمله آمریکا ، ترکیه و عربستان متوقف شد.
در روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی گوشههای دیگری از واقعیت انزوای رژیم در اجلاس آستانه و در صحنهٴ تعیینتکلیف سوریه اذعان شده است:
آرمان: مذاکرات پنهانی آمریکا و روسیه شکل میگیرد: ... با روی کار آمدن ترامپ و نزدیکی وی با پوتین این سؤال پیش میآید که آیا باز هم در معادلات منطقهیی و بینالمللی روسیه، آمریکا را به ایران ترجیح میدهد؟
قابل پیشبینی بود که آمریکا وارد مذاکرات شود و روسیه نیز علاقهمند بود که آمریکا نقشآفرین باشد، چرا که روسها امیدوارند آمریکا تحریمهای خود علیه روسیه را لغو کند. تحریمهای ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای روسیه بسیار آزاردهنده است. اکنون که روسیه دست برتر را در بحران سوریه دارد میخواهد از سوریه بهعنوان یک گروگان در برابر غرب استفاده کند تا از آنها باج بگیرد. حضور و نزدیکی ترکیه به روسها موجب شده تا ترکیه به سمت دستیابی به جایگاه ایران در روابط با روسیه حرکت کند. یکی از دلایل آن این است که ایران بر حضور بشار اسد در دوره انتقال قدرت تأکید دارد، در حالی که ترکیه پیش از این اصرار داشت که اسد باید از سیستم حاکمیتی سوریه حذف شود. روسیه نیز به این دیدگاه ترکها واکنش منفی نشان نمیدهد.
نخستوزیر سوریه به ایران آمد تا بیشتر مقامات ایرانی را تحت تاثیر قرار دهد. آمریکا چون تحت فشار کشورهای عربی همانند قطر و عربستان است، نمیخواهد بیرون از کنفرانس صلح سوریه باشد و با ارتباط نزدیکی که ظاهراً میان ترامپ و پوتین وجود دارد قطعاً در آینده نقش پررنگتری خواهد داشت. از امروز تا زمانی که قرار است اجلاس آینده در ژنو یا وین تشکیل شود قطعاً مذاکرات پنهانی میان روسها و آمریکاییها اتفاق خواهد افتاد و شکل نشست بعدی متفاوت خواهد بود. برخی فشارها روی ایران از سوی گروههای معارض سوری حاضر در مذاکرات وجود دارد و این موضوع یکی از نکاتی بود که در کنفرانس مطرح شده بود. کنفرانس صلح سوریه باز هم وارد پیچیدگیهای بیشتری میشود و قطع به یقین آمریکا از این روند عقب نخواهد افتاد.
ورود آمریکا به بحران سوریه سیاسی است و گره پنهان این ماجرا تحریمهایی است که بر علیه روسیه وضع شده و روسها برای پیشبرد بهتر اهداف خود سوریه را گروگان گرفتهاند. باید توجه کرد آمریکاییها اقدام نظامی در سوریه نخواهند داشت و بهدنبال تعامل با روسیه خواهند بود. شاید هدف پنهان دیگر این قضیه این باشد که ایران را از صحنه سوریه کنار بگذارند. آنها بهدنبال این موضوع هستند تا با کنار رفتن ما ارتباط ایران با حماس و حزبا... کم شود.
آرمان: مسکو تنظیمکننده روابط تهران - آنکارا در سوریه
با ورود روسیه به بحران سوریه در یک سال گذشته، صحنه میدانی نبرد به نفع دمشق و متحدان آن تغییر یافت. در این راستا در اقدامی قابل تعمق که پذیرش آن در داخل ایران و در سطح بینالمللی سخت بود، روسها توانستند مجوز پرواز از نوژه را کسب و مواضع تروریستها را مورد هدف قرار دهند. اجازه پرواز روسها از نوژه با توجه به محدویتهای قانون اساسی ایران و... خود بهتنهایی رویدادی بسیار مهم بود. همکاری در این سطح گرچه کوتاه بود اما میتوانست نشان از تغییرات راهبردی در سطح منطقه داشته باشد. ترکیه از جمله کشورهایی بود که این تحول را درک کرده و در عین عضویت در ناتو، ماهعسل روابط با مسکو را آغاز کرد.
اگر همراهی میان روسیه و ترکیه به مرزهای رقه برسد، تهران ضربه اساسی دیگری از اعتماد بدون محاسبه خود خواهد خورد. همواره روابط تهران و آنکارا با مسکو، بهخاطر عملکرد تاریخی روسها در فلات ایران و آناتولی، همراه با بیم و امید بوده است، اما آنچه وضعیت ترکیه با ایران را متفاوت مینماید، نقطه تضمینی به نام ناتو است. بدیهی است محاسبات ورود مسکو به خاورمیانه نه از جنس محاسبات تهران و نه از جنس محاسبات آنکارا است. ترکها با آگاهی از این موضوع با فرصتسازیهای تاکتیکی سعی دارند به ایران، رقیب خود در سوریه، ضربات راهبردی وارد کنند.
روسها نیز اگر توجه به منطقه میکنند این توجه بیشتر با مدنظر قرار دادن محاسبات بینالمللی آنها صورت میگیرد. دعوت از آمریکا برای حضور در مذاکرات آستانه با وجود مخالفت تهران، تبلور این نگاه است. روسها در نگاه کلان و راهبردی نه متحد ما و نه متحد ترکهایند. با افزایش و ارتقای نقش مسکو در سوریه، به نظر میرسد روسها به عامل تنطیمکننده رفتار تهران و آنکارا در قبال بحران سوریه ارتقای جایگاه یافتهاند. برای روسها، سوریه یک فرصت برای بازگشت مقتدر به خاورمیانه است. روسها با همه بازیگران سوریه بازی خود را دارند. نگاه آنان به تهران و آنکارا برخاسته از نگاه تاکتیکی گذرایی است که میتواند با توجه به شرایط تغییر کند. با این وجود باید گفت مجموعه ملاحظات روابط دوجانبه، منطقهای، بینالمللی، ایدئولوژیک و... در انتخاب ترجیح روسها میان ایران و ترکیه، به آدرس و مقصد آنکارا نزدیکتر است. اجلاس آستانه نمود بارز این ترجیح است. ما همچنان تنهاییم. این تنهایی فارغ از دلایل تاریخی، ناشی از رویاپردازیای است که ما همچنان گرفتار آنیم.
جهان صنعت: محمد علوش، رئیس هیأت مذاکراتی معارضان که خود عضو گروه تروریستی جیشالاسلام است در سخنرانی خود در افتتاحیه مذاکرات درخواست کرد که گروههای حامی دولت سوریه از جمله حزبالله لبنان نیز در زمره گروههای تروریستی طبقهبندی شوند... محمد علوش، رئیس هیأت مذاکراتی معارضان که خود عضو گروه تروریستی جیشالاسلام است در سخنرانی خود در افتتاحیه مذاکرات درخواست کرد که گروههای حامی دولت سوریه از جمله حزبالله لبنان نیز در زمره گروههای تروریستی طبقهبندی شوند.
در روزنامههای باند خامنهای، ابراز وحشت از سیاستهای دولت جدید آمریکا و چشمانداز تمدید تحریمها مطالب مهم و سرمقالهها را به خود اختصاص داده است:
جوان: از پرسشهای مهمی که این روزها بیشتر مطرح میشود، «معمای برجام و ترامپ» است و در پی پاسخ به این سؤال است که دونالد ترامپ سرمایهدار، با برجام چه خواهد کرد؟
روشن است که در هر حال ترامپ میانه خوبی با برجام ندارد و آن را به زیان دولت خود میداند.
اکنون بهنظر میرسد ترامپ در مواجهه با برجام سیاست هوشمندانهتری اتخاذ کرده، اینک او همچنان بهدنبال پاره کردن برجام، بدون پرداخت هزینه آن است. هدف اساسیای که ترامپ و تیم او نشانه گرفتهاند، تلاش برای برهم خوردن این توافق، البته با هزینه طرف مقابل، یعنی ایران است. راهبرد اتخاذی برای تحقق این هدف نیز در یادداشت چندی پیش فارین افرز آمده بود.
با عنوان «زمان سختگیری به ایران فرا رسیده است» پیشنهاد داده بود: «با توجه به جنبههای نگرانکنندهای که در برجام وجود دارد، رئیسجمهور بعدی آمریکا باید آن را اصلاح کند... ایالاتمتحده علاوه بر تجدیدنظر در برجام، باید ایران را بهخاطر اقداماتش در منطقه، حمایت از تروریسم و نقض حقوقبشر تنبیه نماید... باید با بازگشت تحریمها تا جایی که ممکن است ایران را از اقتصاد جهانی جدا نماییم... واشینگتن هنگامیکه در حال اجرای فشار اقتصادی و تفرقهافکنی در جامعه ایران است، نباید از پس زدن نفوذ این کشور در خاورمیانه غافل بماند.»
در همین راستا، رکس تیلرسون، وزیر جدید امور خارجه این کشور گفته است «بازنگری کامل در موافقتنامه هستهیی با ایران را توصیه خواهد کرد.» او همچنین اضافه کرده است «ایران نباید غنیسازی و مواد غنیشده داشته باشد، برجام ایران را از خرید بمب اتم منع نمیکند! این توافق، توان ایران برای دسترسی به سلاح هستهیی را متوقف میکند، اما برای همیشه مانع آن نمیشود. برجام، توان خرید سلاح هستهیی را از ایران سلب نمیکند. توافق باید بهطور کامل مانع دستیابی ایران به سلاح هستهیی شود. این بدان معنی است که این کشور غنیسازی نداشته و مواد غنیشده در این کشور وجود نداشته باشد. در مقابل، باید دسترسی ایران به کاربردهای صلحآمیز هستهای، مانند پزشکی هستهیی را تحت نظارت کامل فراهم کرد.»
بهنظر میرسد تیم جدید دولت آمریکا، بهدنبال بازی جدیدی است که در آن با اصلاح و بازتعریف مجدد برجام، امتیازات بیشتری کسب کند و با اعمال تحریمهای گستردهتر و تشدید تحریمهای کنونی به بهانههای مختلف، زمینه را برای برهم خوردن توافق فعلی از سوی طرف مقابل –یعنی ایران- فراهم آورد.
حال ما چه باید بکنیم؟ بهعبارتدیگر در چنین شرایطی تصمیم معقول و منطبق بر منافع ملت ایران چیست؟ از سویی ممکن است سریال نقض برجام از طرف آمریکا ادامه یابد و نباید امید چندانی به متحدان اروپایی آمریکا برای حل و فصل این موضوع داشت. در چنین شرایطی تسلیم محض اراده طرف غربی شدن و پذیرش نقضهای احتمالی، خلاف عزت ملی است و قطعاً ملت ایران چنین چیزی را نمیپذیرد. از سویی اگر پاره کردن برجام از سمت جمهوری اسلامی ایران باشد، مطلوب ترامپ و تیمش تحققیافته است!
قطعاً پاسخ به این پرسش، به این سادگی نیست و باید معادلات چندوجهی و چند مجهولی مختلفی را توأمان بررسی کرد تا به پاسخ دقیق و بهینهای رسید. آنچه روشن است، منافذ و ایرادات متنی برجام و شتابزدگی مذاکرهکنندگان خودی، اینک به یاری طرف مقابل آمده است.
برای آنکه بتوان راهبرد مقابلهای در مواجهه با سناریوی جدید پسابرجامی آمریکا داشت، باید چند مسأله را بهعنوان پیشنیاز تحقق بخشید. نخست آگاهسازی ملت ایران در خصوص سناریوی حریف و نیز ریشههای آن (پایان دادن به پنهانکاری در مورد واقعیتهای برجام و رهاوردهای آن)، دوم مواجهشدن منطقی و غیرتخیلی با پدیداری به نام «برجام» (بیتردید، آفتاب تابان خواندن آن در شرایط موجود هیچ کمکی به حل مسأله نمیکند). سوم برنامهریزی برای تغییر فاز در دیپلماسی. چه بخواهیم و چه نخواهیم طرف مقابل با روی کار آوردن مهره جدید، بازی جدیدی شروع کرده است، ما نیز اگر بخواهیم متقابل هوشمندانه برخورد کنیم، کلیشه و تکرار سناریوی لبخند، پاسخگو نیست.
کیهان: ریچارد هاس: ترامپ با حفظ برجام تحریمها علیه ایران را تشدید کند
رئیس شورای روابط خارجی آمریکا ضمن مخالفت با ادعاهای قبلی ترامپ مبنی بر پاره کردن برجام پیشنهاد کرد دولت جدید آمریکا افزایش تحریمها و محدودیتهای جدید را علیه ایران در دستور کار قرار دهد.
وی در ادامه نیز ابراز میدارد که باید پس از توافقنامه و تحریمها نیز در یک پیماننامه دیگر با محدودیت مواجه کند: «آمریکا همچنین میتواند برنامهریزی برای یک پیمان متعاقب را آغاز کند که گزینههای هستهیی تهران را در زمانی که بخشهای مهم توافق فعلی به پایان میرسد، محدود سازد.»
حمله به مهرههای باند روحانی با مهر جاسوسی و «مشورت به دشمن» در جریان مذاکرات برجام، در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، اوجگیری مناقشات درونی رژیم در آستانه جنگ قدرت در جریان نمایش انتخابات را به نمایش گذاشته است:
وطن امروز: افشاگری آمریکاییها از رفت و آمدهای حسین موسویان به کاخ سفید در زمان مذاکرات هستهای
مشورت به دشمن؟
سریال فضاحتهای برجام همچنان ادامه دارد. از ماجرای طرح گلایههای باندی محمدجواد ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا و درد دل او با هاله اسفندیاری تا دستگیری افراد متهم به جاسوسی در تیم مذاکرهکننده هستهیی و اینک فاش شدن رفت و آمدهای مشکوک یکی از نزدیکان حسن روحانی به کاخ سفید در دوران مذاکرات هستهیی دولت روحانی و 1+5!
مورد جدید رسوایی این بار نیز به نام حسین موسویان، دیپلومات مسالهدار نزدیک به حسن روحانی است. موسویان، سخنگوی تیم مذاکرهکننده حسن روحانی در دولت اصلاحات و یکی از نزدیکان حسن روحانی، پس از شکست آن دور از مذاکرات مدتی را بازداشت بود و وزیر وقت اطلاعات نیز جاسوسی او را قطعی میدانست. او در نهایت به انفصال از خدمات دولتی محکوم و از ایران خارج شد؛ پایگاه واشینگتنفریبیکن در اینباره گزارش کرد، موسویان دستکم 3 مرتبه مهمان کاخ سفید بوده و این در حالی است که تریتا پارسی حدود 33 مرتبه با مقامات دولت اوباما دیدار داشته است. منابع آشنا با ماهیت این نشستها به واشینگتنفریبیکن اعلام کردند پارسی و موسویان به کاخ سفید در ساخت پیامهایی درباره ایران و یکسری نکات مهم برای بحث و گفتگو کمک کردند که در نهایت به توافق هستهیی با ایران منجر شد.
موسویان با «رابرت مالی» یکی از مقامات شورای امنیت ملی کاخ سفید که به رئیسجمهور سابق آمریکا درباره خاورمیانه و گروه تروریستی داعش توصیههایی کرده بود، دیدار کرد.
پس از افشای رسوایی ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا و طرح نگرانی او درباره آینده جریان سیاسی متبوع او در صورت شکست مذاکرات هستهای، ماجرای دستگیری دریاصفهانی یکی دیگر از اعضای تیم مذاکرهکننده هستهیی که در حوزه تضمینهای بانکی طرف مقابل به تیم هستهیی مشورت میداد، حاشیهساز شد.
حسین موسویان در کاخ سفید چه میکرده است؟ او به طرف آمریکایی چه گفته است؟ فرد نزدیک به حسن روحانی، در کاخ سفید چه مشورتهایی درباره توافق هستهیی به نزدیکان اوباما داده است؟ او چه چیزهایی به آن سوی میز مذاکرات هستهیی رسانده است؟ آیا همین حضور او در کاخ سفید به تنهایی یک رسوایی بهشمار نمیرود؟ مشورت به دشمن؟
ناکارآمدی برجام و شکست دولت روحانی در جریان مذاکرات آن، موضوع حملات روزنامههای باند خامنهای به باند رقیب است:
کیهان: اعضای شورای سوئیفت و سفرای خارجی هم باید عینک بزنند؟!
اظهارات سیف، صالحی، ظریف، جهانگیری، طیبنیا و عراقچی در کنار دیگر اظهارات مقامات ارشد دولت یازدهم درباره عهدشکنی آمریکا و دستاورد تقریباً هیچ برجام در حالی است که روحانی در نشست خبری اخیر گفت: «به آنهایی که میگویند در کشور رکود وجود دارد و میگویند ما چیزی در راستای رونق اقتصادی نمیبینیم میگویم که عینکی برای خود تهیه کنید یا خود را درمان کنید».
اما اذعان به دستاورد تقریباً هیچ برجام تنها به مقامات داخلی محدود نمیشود. مقامات کشورهای خارجی و رسانههای غربی نیز به این موضوع اذعان کردهاند.
وقتی «کدخدا» به «یکی از طرفین» تقلیل جایگاه پیدا میکند!
اکنون که بیش از یکسال از آغاز اجرای تعهدات 1+5 ذیل برجام میگذرد و تشت رسوایی برجام از بام افتاده است، مقامات دولت یازدهم میگویند «آمریکا بدعهدی میکند اما ما با جامعه جهانی توافق کردهایم و آمریکا نمیتواند آن را نقض کند». این موضعگیری در حالی است که روحانی در زمان انتخابات ریاستجمهوری یازدهم در توضیح چرایی اولویت مذاکره با آمریکاییها در مقابل تروئیکای اروپایی گفت: «بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپاییها بهدنبال «آقا اجازه» از آمریکا هستند. ... آمریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است». وقتی رویکرد «توافق کردن به هر قیمتی» به «حفظ برجام به هر قیمتی» تبدیل میشود. آنگاه آمریکا نیز از «کدخدا» به «یکی از طرفین» تقلیل جایگاه پیدا میکند.
در روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی، ناکامیهای برجام و حلقه تنگ تحریمها به حساب باند رقیب گذاشته شده است:
شرق: ظریف دیروز با حضور در بیستودومین جلسه هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران با اشاره به اینکه رویکرد برجام در واقع رفع موانع کشور بوده است، گفت: ایجاد این موانع در مسیر تجارت و توسعه ایران چندین سال طول کشید و در واقع موانعی که در سالهای دهه ۸۰ ایجاد شد، یکباره نبوده است. ظریف با اشاره به اینکه حتی اگر بهخاطر داشته باشید، وقتی اتحادیه اروپا قصد داشت تحریم نفتی را اعمال کند، شش ماه به خودش فرصت داد، گفت: ما به اشتباه تصور کردیم این شش ماه فرصت را به ما داده است؛ در حالیکه به خودش این فرصت را داد تا بتواند از مسیرهای دیگر این نفت را خریداری کند. وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه بههمیندلیل دیدیم که با شروع تحریمها قیمت نفت هم کاهش یافت، افزود: حتی ایالات متحده وقتی تحریمهای نفتی ایران را اعمال کرد، سایر کشورها را موظف کرد هر شش ماه ۲۰ درصد از خرید نفت را کم کنند و وزارت انرژی آمریکا را موظف کرد این اقدام را رصد کند.
در روزنامههای باند رفسنجانی روحانی، نسبت به نفرت اجتماعی از رژیم و شکستن دیوار سانسور هشدار داده شده است:
ابتکار: بحران بیاعتمادی که در جامعه ایران دیده میشود، روزنامهنگاران و رسانه را نیز بی نصیب نگذاشته است.
با این حال اغلب دولتمردان، مدیران نظام و جریانهای سیاسی از همین رسانهها بهعنوان ابزاری برای اهداف خود استفاده میکنند. بیاعتمادی به اصحاب رسانه البته به مدیران و مسئولان نظام و دولتمردان محدود نمیشود و در بین مردم عادی هم اعتماد به رسانههای رسمی و آنها که مجوز فعالیت دارند در حداقل است... تداوم چنین وضعی، زیانی سه وجهی را متوجه کلیت کشور میکند. یکی از اضلاع این مثلث، نظام سیاسی و مدیریتی کشور است که به موقع چراغهای هشداردهنده را نمیبیند تا متناسب با شرایط تصمیم درست و دقیق بگیرد... اگر خود این چراغ کار نکند یا راننده به نشانگرهای هشداردهنده بیاعتنایی نشان دهد، نمیتواند پیامدهای زیانبار آن را از بین ببرد. برگرداندن این شرایط به وضع عادی نیازمند درک واقعبینانهای است که متضمن نفع همگانی است و هیچ نهاد حکومتی، مدنی و رسانهیی از وضع موجود سود نمیبرد.
اذعان به گوشههایی از وضعیت اقتصادی در تخاصم باندی، موضوع مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم است:
کیهان: ناگهان بدهیهای دولت از 250هزار میلیارد به 700هزار میلیارد رسید
ارگان کارگزاران در تحلیلی هشدارآمیز نوشت: بدهیهای 700هزار میلیارد تومانی دولت کار دست اقتصاد میدهد.
مجله صدا در گزارشی اقتصادی نوشت: 700هزار میلیارد تومان بدهی دولت؛ یعنی تقریباً دو برابر بودجه عمومی 320هزار میلیارد تومانی در سال 96 و 11 برابر بودجه عمرانی 60هزار میلیارد تومان در سال 96... برای سال آینده در بودجه 96 پیشبینی شده که دولت 40هزار میلیارد تومان اوراق منتشر کند تا بتواند مقداری از بدهیهایش را بدهد. این مقدار در حال حاضر تقریباً 5 درصد کل بدهیهای دولت خواهد بود. بنابراین اگر حتی هر سال دولت این میزان از اوراق را صادر کند تا 10سال آینده تنها 400هزار میلیارد تومان از بدهیهایش پرداخت شده که باز هم از رقم فعلی بدهی میزان زیادی کمتر است. بنابراین باید مشخص شود که در این میان باقی بدهی دولت چه میشود؟
وطن امروز: مشاور اقتصادی روحانی در توجیه آمارهای عجیب دولت:
رشد اقتصادی حس نمیشود چون مردم درآمد ندارند
گروه اقتصادی: رشد اقتصادی 4/7 درصدی که بتازگی از سوی دولت اعلام شده شگفتی همگان را در پی داشته بهطوری که افکار عمومی این آمارها را با واقعیت مغایر میدانند. به گزارش «وطنامروز» یکی از تناقضات آماری حال حاضر افزایش رقم رشد اقتصادی در کنار افزایش بیکاری است. یکی از شاخصهای رشد افزایش اشتغال است اما همین دولت که مدعی رشد اقتصادی است اعلام کرده نرخ بیکاری نیز افزایش پیدا کرده است و این بدان معناست که دولتیها اعتقاد دارند رشد اقتصادی در کنار کاهش توان معیشتی مردم و کاهش فرصت شغلی به وجود آمده که پذیرفتن آن سخت است. حالا مشاور اقتصادی روحانی اعلام کرده رشد اقتصادی وجود دارد اما چون شکاف درآمدی هست مردم آن را حس نمیکنند!
اعتماد: در جامعه ما شکاف میان عمل و نظر بیش از حد است. چنین شکافی در هر جامعهای هست، فقط شدت آن است که تعیینکننده ابعاد نابسامانی و مشکلات است. این شکاف چرا به وجود میآید؟ چند علت را میتوان از عوامل اصلی بروز این شکاف دانست.
اول از همه فساد است. تردیدی نباید داشت که در قضیه ساختمان پلاسکو، فساد نقش کلیدی داشته است. چگونه؟ از طریق فروش غیرقانونی مقررات. درآمد این فروش یا به جیب اشخاص رفته است یا حتی به جیب نهادهای عمومی. ولی در هر دو حالت مقررات و ضوابط ایمنی به فروش رسیده است. تجربهای که یکی از سازندگان ساختمان تعریف میکرد این بود که رعایت مقررات ایمنی در برابر آتشسوزی برای واحدهای تجاری و اداری الزامآور است، ولی سازنده یک ساختمان، به دلایل گوناگونی که به نفع اوست (بالا رفتن متراژ زیربنا) از آن تخلف میکند. نهایت اینکه با پرداخت رشوه و جریمه، مشکل حل میشود. هم واسطه به نان و نوایی میرسد و هم نهاد متولی موضوع از جریمه منتفع میشود و هم سازنده... علت دیگر فقدان شفافیت است. با وجود اینکه قانون دسترسی آزاد به اطلاعات نوشته شده است، با اطمینان میتوان گفت که در عمل هیچیک از مردم و روزنامهنگاران قادر نیستند به اطلاعات مربوط به این مسأله دسترسی پیدا کنند. مسالهای که یک کشور را درگیر خود کرده و صدها میلیون دلار خسارت وارد کرده است. اگر پیش از این کسی میخواست اطلاعات آن را به دست آورد، دستش قطع میشد و متهم میشد به اینکه دنبال اطلاعات خصوصی و درصدد بردن آبروی افراد است.