ابعاد بربریت مأموران رژیم در سرکوب مردم بهجان آمده، ۲هفته پس از آغاز قیام که بهتدریج آشکار میشود، چهرهٔ واقعی رژیم ضدبشری را در سطح وسیعی از افکار عمومی بیشازپیش افشا کرده است.
این جنایات آنچنان سبعانه است که افزون بر اندوه و درد، آتش خشم و کینهٔ مردم را نیز برانگیخته؛ خشمی که بسا بیش از همیشه مهرهها و چوب زیر بغلهای رژیم ضدبشری را به هراس افکنده و به چارهاندیشی واداشتهاست.
در توصیف عمق این جنایتها همین بس که بر اساس فیلمهای منتشر شده، مزدوران مسلح رژیم در ماهشهر طی یک قتلعام هولناک تظاهرکنندگانی را که در یک نیزار این شهر پناه گرفته بودند، به رگبار بسته و ۱۳۰تن را به خاک و خون انداختند.
وسعت این قساوتها فقط به ماهشهر محدود نیست؛ مزدوران شقی خامنهای در بسیاری از شهرها نیز همین جنایات را مرتکب شدهاند؛ و بنا بر اعلام سازمان مجاهدین تاکنون بیش از ۱۰۰۰تن از قیامکنندگان به شهادت رسیدهاند.
این جنایات ضدبشری آنچنان خشم و نفرت وکینهٔ عمومی را دامن زده است که محمدرضا یزدی، سرکردهٔ سپاه ضد محمد رسولالله به ناچار به صحنه آمده و اذعان کرد: «ممکن است مردم را اشتباهی کشته باشیم» و سپس جهت رفع و رجوع این کشتار اضافه کرد: «افرادی که کشته شدهاند، بررسی و به خانوادههای آنها سرکشی میشود».(سایت خبری زیتون ۱۰آذر ۹۸)
ترس از عواقب این کشتار بیسابقه که بازتاب گستردهای در جامعه داشته، سایر مهرههای رژیم را نیز به صحنه کشانده تا با تکرار اظهارات دو پهلو، مذبوحانه تلاش کنند که از تأثیرات آن در نزد مردم بکاهند و دستان خونآلود سردمداران نظام را بشویند. تلاشهایی که البته دیگر مفید فایدهای نیست و نمیتواند آب رفته را بهجوی بازگرداند!
خیلی بد عمل شده اما حفظ نظام اولویت دارد!
اظهارات علی مطهری در روز ۱۱آذر ۹۸ در نشستی با دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر از این نظر بسیار گویاست. وی که در فرصتطلبی و «خوابیدن وسط لحاف» سرآمد تمامی شیادان است، برای آرام کردن جو ملتهب جامعه به صحنه آمد؛ اما در همان ابتدا غرض و مقصود خودش را با صراحت بیان کرد و گفت:
«در برخورد با معترضان خیلی بد عمل شده اما حفظ نظام اولویت دارد. و باید به شکلی افتضاحی را که شده جمع کرد تا اصل نظام آسیب نبیند».
او نسبت به خطر افتادن نظام هشدار داد که: «آیا به این موضوع دامن بزنیم که اصل نظام به خطر بیفتد؟» و سپس راهکار نشان داده و میگوید: «در حدی که لازم است انتقاد کنیم و وادار کنیم کسانی که مسئولیتی داشتند عذرخواهی کنند. میتوانند بگویند اشتباه کردیم و دل مردم را به دست بیاورند!»
وی در خلال این اظهارات به شکلی گرد که نه سیخ بسوزد و نه کباب و بیآن که به مقصر اصلی اشارهیی بکند، ادامه میدهد که: «البته مقصران باید پاسخگو باشند».
این نماینده مجلس ارتجاع در توجیه سکوت نمایندگان نسبت به افزایش نرخ بنزین و عقبنشینی ذلیلانه، آنهم صرفاً بهخاطر اطاعت از فرمان خامنهای میگوید: «خود نمایندگان هم حس کردند که نباید با این موضوع در بیفتند!»
پروانه سلحشوری، نماینده مجلس ارتجاع، هم روز جمعه ۸آذر در توئیتی نوشت: «مردم صدای اعتراضشان را رساندند اما با گلوله و بازداشت، جواب کوچک و بزرگ را دادند. عدهای تخریبگر در کنار مردمی که فقط به وضع معیشت خویش معترض بودند، قرار داده شدند. قلع و قمع مردم، با جنگجهانی و کربلای۴ مقایسه شد. به نام دین، دستور ذبح و شکنجه مردم در سیمای غیر ملی صادر شد».
روشن است که این اظهارات صرفاً برای سفید کردن چهرههای سیاهی است که سالها بر همهٔ جنایات و خیانت نظام صحه گذارده و آنها را تأییدکردهاند.
علیرضا رحیمی، نماینده دیگر مجلس ارتجاع، نیز سعی کرده است که پْز مردم دوستی بهخود بگیرد؛ و در نامهای خطاب به لاریجانی رئیس مجلس قلابی رژیم ضمن ریختن اشک تمساح برای اکثریت آسیبدیدگان، درخواست میکند که از آنها دلجویی بهعمل آید:
«از آنجا که اکثریت آسیبدیدگان از مردم معترض و غالباً از طبقات ضعیف جامعه بودهاند و هیچگونه همدلی و دلجویی از آنان بهعمل نیامده و همین امر موجب دلخوری در بخش بیشتری را فراهم کرده است».
محمود صادقی، دیگر نمایندهٔ اصلاحطلب، نیز به کر شیادان پیوسته و در حالیکه متجاوزین و قاتلان بالفطره ولایت را «عناصر خودسر» مینامید تا مزدوران ولایت را از زیر تیغ برهاند، از وزرات اطلاعات خواست که به موضوع حمله به اماکن عمومی تحقیق کند و به این وسیله اعتراف کرد که حمله کنندگان به اماکن عمومی از نفرات خود رژیم بودهاند و وی در توئیت خود نوشت: «با توجه به برخی گزارشهای نگرانکننده درباره احتمال مشارکت برخی عناصر (شاید خودسر) در حمله و تخریب اماکن عمومی ضروری است نهادهای ذیربط بهویژه وزارت اطلاعات این موضوع را بررسی و نتیجه را به مردم گزارش دهند».(۲۷نوامبر ۲۰۱۹)
دلجویی دژخیم یا ترفندی ولایی
الیاس حضرتی، عضو دیگر مجلس ارتجاع، عطوفت و تظلمخواهی «اسلامی!» را به اوج رساند و خبر داد که قصد دارد به خانوادههای مقتولین و مصدومین سرکشی کند.
«تصمیم داریم در چند روز آینده با تعدادی از همکاران مجلس به خانواده کسانی که در ناآرامیهای اخیر اعضای خانواده خود را از دست دادند یا افرادی از خانواده آنها دچار مصدومیت شدند سرکشی کنیم؛ چرا که در واقع این افراد هم خانواده و فرزندان ما هستند».(ایسنا ۹آذر ۹۸)
وی با اعتراف آشکار به این حقیقت که مردم در نقطه مقابل این نظام ضدبشری قرار دارند و کاملاً با آن بیگانهاند، به یک ترفند ولایی متوسل گشته و از دولت خواست که از آنها دلجویی کند و نوشت:
«دولت و حکومت هم باید برای تسلی خاطر خانوادههای کشتهشدگان و مصدومان که عمدتاً دچار مشکلات اقتصادی هم بودند، این دلجویی را از انجام دهند تا این خانوادهها خود را بیگانه از نظام تلقی نکنند».(همان منبع)
این اظهارات کسانی است که خود سالیان متمادی است که جزو دستاندرکاران همین نظام ضدبشری هستند. اینان به انحاء طرق، مستقیم یا غیرمستقیم در سرکوب و فساد و غارت مردم همدست، همراه و مؤید این رژیم ضدبشری بودهاند. کیست که نداند این اظهارات دو پهلو صرفاً برای در بردن رژیم و جانیان حاکم از زیر تیغ حسابرسی مردمی است که از ستم این نظام به ستوه آمدهاند. کیست که دلجویی دژخیم را باور کند؟ شیادی در کلمه به کلمهٔ این اظهارات که در قالب مصاحبه، بیانیه، نگارش مقاله و... بیان میشود موج میزند.
یکی میگوید که باید عاملان مورد مواخذه قرار گیرند. آن یک میگوید باید محاکمه شوند. دیگری درخواست عذرخواهی از خانوادههای جان باختگان میکند؛ آن دیگری با دجالیت میگوید که حساب مردم را جدا کنید.
قیام تا پیروزی پاسخ تنها به پاسخ حیله گران نظام
تنها چیزی که از فحوای این اظهارات دوپهلو میتوان دریافت این است که معلوم نیست اساساً دعوای اصلی چیست؟ به چه دلیل مردم به خیابانها ریختهاند؟ حرفشان چیست؟ از چه رو کاسه صبرشان اینچنین لبریز شدهاست؟
اما به این گماشتگان ولایت باید گفت مذبوحانه تلاش نکنید؛ هرگز قادر نخواهید بود با این شیوههای لو رفته از تأثیرات این بربریت آشکار بکاهید و آتش خشم تودههای محروم را خاموش کنید؛ با این بندبازیها هرگز نخواهید توانست جنایتهای خود را بپوشانید و دستان خامنهای دژخیم و مزدوران قسیالقلب او را که با خون محرومان آغشته است پاک کنید؛ میان این ملت بزرک و خامنهای ضدبشر دریایی از خون محرومان جاری است؛ دریایی که بهزودی امواج آن کاخ ستم ولایت سفیانی را ویران کرده و آن را به همراه تمامی مزدوران و کارگزاران تبهکارش به زبالهدان تاریخ خواهد افکند. قیام آبان خاموش شدنی نیست. این حقیقتی است که خونهای جاری بر کف خیابانها درجای جای این میهن غرق بهخون آنرا گواهی میدهد. این نظام ضدبشری در دوران پایانیاش هر قدر قساوت و بربریت نشان دهد، جوانان و تودههای محروم خاموش نمیشوند. این قیام سر بازایستادن ندارد و تا پیروزی ادامه خواهد یافت.