728 x 90

مونیسم استراتژیک در مواضع مقاومت ایران: تمرکز بر «سر مار» جنگ‌افروزی

جنگ‌افروزی رژیم
جنگ‌افروزی رژیم

امروز همه می‌دانند که تنها طرفی که خواهان پایان گرفتن جنگ بیرحمانه و خانمان‌سوز در غزه و صلح در منطقه نیست، فاشیسم دینی حاکم بر ایران است. دو سال پیش و به‌طور خاص در بحبوحه برافروخته‌شدن جنگ در غزه گزارشهای رسمی دخالت خامنه‌ای و رژیمش را در این جنگ‌افروزی حاشا می‌کردند. این معما چگونه آسان شد؟

 

شناخت پراتیک و همه‌جانبه مجاهدین از فاشیسم دینی

اگر کلید‌واژه‌ها و اصطلاحاتی مانند «ام‌القرای تروریسم و بنیادگرایی»، «فاشیسم مذهبی»، «اختاپوس ارتجاع و تروریسم»، «سر مار بنیادگرایی»، «صدور تروریسم»، «توسعه‌طلبی» و... را در ادبیات و فرهنگ سیاسی حاکم بر مقاومت مردم ایران پی‌بگیریم، بی‌تردید به سازمان مجاهدین خلق ایران خواهیم رسید. این سازمان با شناختی عمیق و همه‌جانبه از نظام ولایت فقیه توانسته است همپای پیشبرد قیام و سرنگونی، نقشی روشنگرانه در افشای سیاست‌های بنیادگرایانه و تروریستی آن داشته باشد.

این شناخت عمیق و همه‌جانبه نه در آکادمی‌های دربسته، بنیادهای فکری با منافع سیاسی مشخص، یا در انزوای برج‌های عاج شبه روشنفکری، بلکه در متن عمل انقلابی به‌دست آمده است. محصول چنگ در چنگ شدن تمام‌عیار با این غده‌ٔ سرطانی در ایران و منطقه است.

قائل‌شدن نقش هژمونیک برای زنان، برابری جنسیتی، پیگیری مصرانه‌ٔ طرح صلح در جنگ خانمان‌سوز خمینی با عراق، تأسیس ارتش آزادیبخش، تمرکز یک‌سویه بر سرنگونی فاشیسم مذهبی و میدان ندادن به درگیریهای حیدر ـ نعمتی اثبات می‌کند که مجاهدین از آغاز می‌دانسته‌اند که این رژیم دارای خصیصه‌های ذاتی مانند زن‌ستیزی، بنیادگرایی، جنگ‌افروزی، توسعه‌طلبی و صدور تروریسم است. از این رو درست رو در روی آن قرار گرفته‌اند.

 

افشای «سر مار» بنیادگرایی و تروریسم در مواضع مقاومت ایران

امروز ممکن است برخی جریانهای فرصت‌طلب سیاسی بنا به مصلحت روز یا عمومیت یافتن بحران دخالت‌های جنگ‌افروزانه‌ٔ خامنه‌ای و رژیمش در فلسطین واژگانی مانند «اختاپوس» یا «سر مار» را در ادبیات سیاسی خود به‌کار ببرند اما مشخص باشد که سرچشمه‌ٔ آن به بهایی برمی‌گردد که مقاومت ایران و رهبری آن برای جا انداختن این مفاهیم و کلید‌واژه‌ها پرداخته است.

در این مواضع شاهد یک مونیسم چشمگیر هستیم. در این رابطه برخی مواضع پیشین مقاومت ایران را به‌طور گذرا مرور می‌کنیم و قضاوت را به خوانندگان این سطور وامی‌گذاریم.

 

اختاپوس بنیادگرایی

مسئول شورای ملی مقاومت، مسعود رجوی در ۲۵اسفند ۱۳۷۲ در پیامی نوشت:

«در سالگرد شهادت نقدی، بر ضرورت پایداری و همبستگی در برابر اختاپوس ارتجاع و تروریسم که قلبش در تهران می‌زند و پنجه‌های مرگبارش در این‌جا و آن‌جای جهان قربانی می‌گیرد تأکید می‌کنم» (نشریهٔ مجاهد. شمارهٔ ۳۳۶).

در سال ۱۳۷۶، در آستانه‌ٔ برگزاری کنفرانس اسلامی، وی در یک مصاحبه‌ٔ تلویزیونی گفت:

«ما همیشه گفته‌ایم که کانون بحران، تنش، صدور ارتجاع و تروریسم رژیم خمینی است. اختاپوس بنیادگرایی به مفهوم ارتجاع و صدور تروریسم، همین رژیم است» (نشریهٔ مجاهد ۳۹۶.۲۳دوشنبه آذر ۱۳۷۶).

باز در پیام مسعود رجوی به تاریخ ۵ فروردین ۱۳۸۶ شاهد موضع‌گیری مقاومت ایران نسبت به نادیده‌انگاری اختاپوس تروریسم بنیادگرایی از جانب مماشات‌گران و ماله‌کشان هستیم:

«ننگ و نفرت بر آنان باد که در داخل یا خارج خانه دست در دست عفریت ارتجاع و بنیادگرایی و اختاپوس تروریسم و کشتار جمعی می‌گذارند که نفرین مجسم تاریخ ایران و این قسمت از جهان است» (نشریهٔ مجاهد شمارهٔ ۳۶۹. دوشنبه ۲۴آذر ۱۳۷۶)

 

سر مار ولایت و فاشیسم

در شرایطی که همه سوراخ دعا را گم کرده و در تشخیص رد پای فاشیسم دینی در جنگ‌افروزی در غزه سردرگم بودند، مسعود رجوی با روشن‌بینی و صراحت تمام در پیامی به تاریخ ۱۵مهر ۱۴۰۲ اعلام کرد:

«باید سر مار ولایت و فاشیسم دینی در تهران را هدف قرار داد»

وی در این پیام تصریح کرد:

پیوسته گفته‌ایم و تکرار می‌کنیم هر کس که در خاورمیانه صلح می‌خواهد باید سر مار را که همانا فاشیسم دینی حاکم در تهران است هدف قرار دهد و در موضوع فلسطین نیز از رئیس محمود عباس ریاست دولت فلسطین و سازمان الفتح و خواست‌های برحق آنها در مورد مردم فلسطین حمایت کامل و جامع به‌عمل بیاورد.

چه کسی نمی‌داند که خط خمینی و خامنه‌ای از آغاز با دجالیت روز قدس و قدس از طریق کربلا خنجر و خیانت به آرمان فلسطین بوده است».

 

بر سر نیزه کردن فلسطین

مسعود رجوی در پیام دیگری به تاریخ ۱۰آبان ۱۴۰۲ نوشت:

«خامنه‌ای با رضایت و استقبال از سیل خون در غزه با عمامه‌اش گردو می‌شکند و آشکارا اعلام می‌کند «میدان، میدان غزه و اسراییل نیست میدان حق و باطل است»!

این به‌وضوح همان الگوی «جبهه‌های حق علیه باطل» در ادامه‌ٔ جنگ ۸ساله با عراق است

ثابت شد مسأله فلسطین که خامنه‌ای بر سر نیزه کرده، بهانه و حفظ نظام از خطر قیام نشانه است».

 

دل بستن به ادامه‌ٔ جنگ و کشتار در غزه

با توجه به شرایط عینی جامعهٔ ایران و موقعیت انقلابی، بهتر می‌توان فهمید که چرا خامنه‌ای برای فلسطینی‌ها دایه‌ٔ مهربانتر از مادر شده است. او به‌عنوان تنها برون‌رفت از بن‌بست‌های همه‌جانبه‌ٔ اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، که رژیمش در آخر خط با آنها روبه‌روست، به ادامه جنگ و کشتار در غزه و گسترش آن در «غرب آسیا» دل بسته و می‌گوید: «امروز «مسأله درجه یک مسأله فلسطین و غزه است (مسعود رجوی، ۱فروردین ۱۴۰۳).

 

کلان بازنده استراتژیک تروریسم و جنگ‌افروزی

هلاکت حسن نصرالله در ۷مهر ۱۴۰۳ یک ضربه اساسی به عمق راهبردی و شکست استراتژی جنگ‌افروزی خامنه‌ای بود.

مسعود رجوی، هلاکت نصرالله را «یک ضربه کیفی و کمرشکن به خامنه‌ای و رژیم ولایت» نامید و در پیام ۷مهر ۱۴۰۳ خود نوشت:

«سرنوشت حسن نصرالله ثابت کرد خامنه‌ای کلان بازنده استراتژیک تروریسم و جنگ‌افروزی است

از روز اول گفته بودیم این جنگی است که دامن رژیم را هم خواهد گرفت.

باید سر مار را هدف قرار داد و از خامنه‌ای قیمت گرفت» (مسعود رجوی، ۷مهر ۱۴۰۳).

 

آغاز فروپاشی دومینووار عمق راهبردی

سقوط رژیم جنایت‌کار بشار اسد در سوریه، که سال‌ها یکی از ستونهای کلیدی فاشیسم دینی حاکم بر ایران در منطقه بود، موجی از تحولات سیاسی را در خاورمیانه به راه انداخت این رخداد، پایه‌های استراتژیک نظام ولایت فقیه را به لرزه درآورده شکنندگی عمق راهبردی آن را بارز کرد.

برای فاشیسم دینی، که خود را سردمدار بنیادگرایی و تروریسم در منطقه می‌دانست، سقوط خاندان اسد نه‌تنها از دست دادن یک متحد استراتژیک، بلکه شروع فروپاشی زنجیره‌وار دیگر مهره‌های وابسته‌اش بود. ناتوانی سپاه پاسداران و گروه‌های نیابتی در حفظ بشار اسد، ضعف ساختاری این نیروها را آشکار کرد؛ نیروهایی که نه‌تنها فاقد انگیزه و توان کافی بوده و در برابر فشارهای سیاسی و نظامی به‌شدت آسیب‌پذیرند.

حشدالشعبی که با الگوگیری از بسیج ایران و به بهانه مبارزه با داعش شکل گرفت، به‌سرعت به ابزاری برای گسترش نفوذ فاشیسم دینی در عراق و منطقه تبدیل شد. اما ناکامی سیاست‌های ایران در سوریه نشان داد که عمر این گروه نیز رو به پایان است.

 

«ثابت شد که سر مار در ایران است»

مروری بر این مواضع به‌روشنی اثبات می‌کند که مقاومت ایران با شناختی عمیق و همه‌جانبه از فاشیسم دینی، هرگز در تحلیل آن دچار خطا نشده و از یک مونیسم استراتژیک تبعیت کرده است. ادامه جنگ در غزه و اوج‌گیری رنج و حرمان غیرنظامیان بی‌دفاع آن بیش از پیش این واقعیت را روشن ساخته است که «سر مار در ایران است» و «خامنه‌ای تنها طرفی است که جنگ می‌خواهد». علاوه بر آن به اثبات رسید که «آنچه مقاومت ایران از آغاز در مورد خامنه‌ای ضحاک به‌عنوان سر مار جنگ‌افروزی و تروریسم می‌گفت، صحت دارد» (مطالب داخل گیومه، نقل از پیام مسعود رجوی، ۱۱مهر ۱۴۰۴)

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/325db4d9-42e5-45b9-9e51-46a97eea0f7f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات