دامنهٔ تحریم نظام سلطهگر فقیه به یکی از اصلیترین پهنههای بسیار گسترده به قدمت چهار دهه رسیده است: نقض حقوق بشر.
تحریم ناقضان حقوقبشر در ایران، به اصلیترین موضوع و چالش بین مردم ایران با نظام آخوندها رسیده است.
بیشک این تحریم را باید «نظامشمول» دانست؛ چرا که نقض حقوقبشر توسط این حاکمیت از خمینی تا خامنهای، دربرگیرندهٔ تمام اجزا و دستاندر کاران آن میشود.
این تحریم اگر چه بسیار دور و دیر به ایستگاه پایان چهارمین دهه نقض بیتوقف حقوقبشر در ایران رسیده است، اما هم حاصل نبرد و مقاومت و پایداری و روشنگری عموم ایرانیان است و هم منطبق با منافع ملی ایران در موقعیت سرنوشتساز کنونی برای رقم زدن بزرگترین تغییر به جانب سپیدهدم آزادی...
کارنامهٔ چهار دهه نقض حقوقبشر در ایران، تصویر برگبرگ زندگی تمام ایرانیان به وسعت تمام ایران است.
نقض حقوقبشر در این چهار دهه با خدایگان کردن ولیفقیه و متاع کردن دین، در افسارگسیختهترین نوع آن صورت گرفته است و ادامه دارد.
نقض حقوقبشر در این چهار دهه دشنه در نص صریح قانون و حقوق فرو نشاند تا حکم فقیه سلطهگر مطلق و فتوای جنایت، فراقانون و فراحقوق باشد و هستیِ ملتی و میهنی را درو کند.
نقض حقوقبشر در این چهار دهه از کشتن مبرمترین شاخص حیات اجتماعی هر انسانی که همانا «آزادی» باشد، توسط خمینی شروع شد.
نقض حقوقبشر در این چهار دهه، سر و کارش تباه کردن زندگی و زهرکام نمودن تنفس مردم ایران بوده است.
ناقضان حقوقبشر ولایت فقیهی در این چهار دهه، طنابها و ریسمانها از گردهها و شانههای تکتک مردم ایران عبور دادهاند.
نقض حقوقبشر در این چهار دهه، نیزهای بود که از چله قرون وسطا پرتاب شد تا هویت انسانی و موجودیت حقوقی زنان را هدف گیرد؛ تا شرارههای آرزوهای انسانی و آیندهشان را در منظرشان خاموش کند، خانوادههایی را از هم بپاشاند و وجود پر تمنای آزادی و برابری را در اندیشه و رؤیا و زندگیاش نابود کند.
نقض حقوقبشر در این چهار دهه مشتاقان آزادی و عدالت اقتصادی و اجتماعی را به مسلخگاه قتلعامها کشاند تا مردمان ایرانزمین میعادگاه دیدارهایشان، تنها گورستانها و خاورانهای فرش شده در سراسر ایران باشد.
نقض حقوقبشر در این چهار دهه گریبان کودکان ایران را هم رها نکرد تا آنان از درس و تحصیل و تفریح دل بکنند و بهجای محصل بودن و سرشار شدن از نشاط و شوق آن، «کودکان کار» بازار بیرحم سرنوشتی گردند که شیخ فقیه متمول و نیزههای نگاهبانش برای آنان و خانوادههایشان رقم زدهاند.
نقض حقوقبشر در این چهار دهه به هستیِ انسانها بسنده نکرد و رضایت نداد، که دست در زهار طبیعت و جلوههای محیطزیست ایران برد تا با تخریب آن، مظاهر خرم ایران را دستمایهٔ انباشت سرمایه برای حفظ صدارت و قدرت و سلطهگری مطلق کند.
نقض حقوقبشر در این چهار دهه به سرقت و نابودی نان و آب سفرههای مردمان هم رضایت نداد؛ کاری کرد تا اندامفروشی انسانها بدل به بازار تجارت پر رونق برای تأمین نواله ناگزیر گردد و کرامت انسان، متاع مرده ریگ کوی و گذر!
بنابراین باید بر این نکته مجدداً تأکید شود که تحریم ناقضان حقوقبشر در ایران، تازه به اصلیترین موضوع و چالش بین مردم ایران با نظام آخوندها رسیده است. این هماوردی، جبههای به پهناوری تمام ایران در مقابل تمامیت نظام ولایتفقیه است.
و باز تکرار میشود که این تحریم اگر چه بسیار دور و دیر به ایستگاه پایان چهارمین دهه نقض بیتوقف حقوقبشر در ایران رسیده است، اما حاصل نبرد و مقاومت و پایداری و روشنگری عموم ایرانیان است و البته منطبق با منافع ملی ایران در موقعیت سرنوشتساز کنونی برای رقم زدن بزرگترین تغییر به جانب سپیدهدم آزادی...