کانونهای قهرمان شورشی با ۱۵ عملیات ضداختناق بهمناسبت سالگرد قیام تهران در ۶دی ۱۳۸۸ (روزعاشورا) به ۱۵مراکز سرکوب و جنایت رژیم در ۱۵شهر میهن تهاجم کردند.
۱۵ سیلی آتشین با شعارهای «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، علیه پایگاههای بسیج ضدخلقی و تصاویر منحوس خمینی و خامنهای، که در قیام تهران نیز هدف قیامآفرینان بود، نشان داد که شعلههای قیام روز عاشورای حسینی برای به زیر کشیدن ولایت یزیدی همچنان فروزان است.
حملات کانوهای شورشی، بهرغم کنترلهای امنیتی دشمن بدینقرار است:
- تهران: به آتش کشیدن تبلیغات مراسم جنازهگردانی و جنگ ضدمیهنی بر روی پـل
- قزوین: به آتش کشیدن پایگاه بسیج سپاه پاسداران
- کرج: به آتش کشیدن پایگاه بسیج سپاه پاسداران
- همدان به آتش کشیدن پایگاه بسیج سپاه پاسداران
- خرمشهر: به آتش کشیدن پایگاه بسیج سپاه پاسداران
- ماهشهر: به آتش کشیدن پایگاه بسیج با پرتاب کوکتل
- چابهار: به آتش کشیدن پایگاه بسیج با پرتاب کوکتل
- دامغان: به آتش کشیدن بیلبرد با عکس خامنهای ضحاک
- مسجد سلیمان: به آتش کشیدن پوستر خمینی و خامنهای
- ازنا –لرستان: به آتش کشیدن مجسمه جلاد سلیمانی
- خرمآباد: به آتش کشیدن راهنمای ستاد جاسوسی وزارت اطلاعات
- الیگودرز: به آتش کشیدن تابلو جلاد سلیمانی
- لنگرود: به آتش کشیدن بنر بسیج
- بندر عباس: به آتش کشیدن بنر جلاد سلیمانی
- درود: به آتش کشیدن راهنمای ستاد جاسوسی وزارت اطلاعات
در قیام تهران در ۶دی سال ۸۸ (روز عاشورا) جوانان و مردم بپاخاسته با تهاجم به خودروها و نیروها و مراکز سرکوبگر و با شعارهای «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، زمین پایتخت را زیر پای خامنهای به لرزه درآوردند. خلیفهٔ مفلوک که از نیروی عظیم آزاد شده و بپا خاسته هراسان شده بود، همراه با شقاوت و توحش سرکوبگرانه، تلاش کرد با راهاندازی یک ضدتظاهرات در روز ۹دی قدرتنمایی کند. اما آخوند دژخیم علمالهدی که صحنه گران معرکه خامنهای در تهران بود، با نشان دادن سراسیمگی و هراس رژیم از مجاهدین و شعارهای سرنگونی گفت: «حرکت روز عاشورا فرماندهش “منافقین“ بودند چون شعارهایی که “منافقین“ روی سایتشون از ۱۶آذر گذاشتند، آشوبگران عاشورا آن شعارهای منافقین را سردادند، پس اینها دستیار “منافقین“ بودند. فرمانده حرکت روز عاشورا “منافقین“ بودند. “منافقین“ فرمانده عملیات روز عاشورا بودند. اینها نه تنها اعلام همکاری کردند بلکه اینها پیادهنظام “منافقین“ شدند، سرباز “منافقین“ شدند تو عرصه آمدند».
مهرهها و رسانههای حکومتی وحشتزده از «آشوب» و «آتش» و «اغتشاش» میگفتند و دلواپسان نظام و پاسداران ولایت خامنهای کار را تمام شده میدانستند. پاسدار سعید قاسمی، سرچماقدار خامنهای در این باره میگوید: «پسرم کار تموم بود. من اینو توی قلب پایتخت درک کردم مثل روزهای اول انقلاب که به من میگفتند بیا کف خیابون که تمومه کار. سر چهارراه انقلاب. مسعود رجوی و جماعت اینا دارند جمع میکنند بساطرو. تموم بود پسرم. آدم و بسیجیهایی بودند توی شرکت نفت و جاهای دیگه میآمدند التماس میکردند به فرمانده بسیج که آقا اسم ما رو بهعنوان بسیجی پاک کن. دیگه تمومه. امر بر خیلیها مسجل شده بود که دیگه تمومه. واسه همین سید اولاد پیغمبر میگه من رو تا لب پرتگاه آوردند».
دو روز بعد از قیام، رهبر مقاومت طی پیامی خطاب به مردم و قیامآفرینان ۶دی گفت: «کلید پیروزی و اصل طلایی، حداکثر تهاجم است. همچنانکه در قیام کبیر عاشورا دیدیم، رژیم ولایت حالا دیگر گرگ کاغذی است. بهشرط اینکه در هر آرایش و حرکتی اصالت را به جمع بدهید. جمع، توان کوه دارد و فرد را حفظ و حراست میکند و با خود بالا میبرد. اقشار مختلف مردم بهویژه کارگران و دهقانان را بیشازپیش به اعتراض و اعتصاب و مقاومت و به صفوف قیام و ارتش آزادی فرا بخوانید» (مسعود رجوی، ۸دی ۱۳۸۸).