اگر نخواهیم در توصیف سجایای جمعی از انسانها اغراق کنیم، چگونه میتوان تکاپوی مستمر با عشق، با رنج، فدا، سماجت، پایداری، حضور، خستگیناپذیری، بینامونشانی، هوشیاری، خلاقیت، روشنگری، راهگشایی، تغییر و امید را در قالب یک مقاله گنجاند؟ مگر وصف این همه ارزشهای نیکو در شمار محدود واژههای یک مقاله ممکن است؟ آیا توصیف مراحل کسب این ارزشها ــ آن هم در یک زندگی پناهندگی با موانع متعدد صنفی و سیاسی و اجتماعی ــ کار رمان و فیلم نیست؟
کافیست زندگی یکی از اشرفنشانها را موضوع یا سوژهٔ تولید یک رمان یا فیلم کرد تا شاید بتوان از طریق وی، پشت پردههای تودرتوی زندگی دیگرانی چون او را آشکار ساخت؛ جمعی همبسته که یک عمر در دوری از وطن جغرافیایی، وطن عاطفی و وطن تاریخیشان، حتی یک روز هم از نبرد و مبارزه با اشغالگران میهنشان و حمایت از مقاومت سازمانیافتهٔ آن غافل نبودهاند. جمعی متعهد که روزبهروز، ماهبهماه و سال بهسال با حضور مستمر در معابر و میدانهای شهرهای جهان، تلاش دارد تا زندگی و حضور خویش را با آرمان آزادی و منش آن در تطابق و یگانگی نگاه دارد. جمعی که مفهومی جدید از معنا و هدف ایرانیِ خارج کشور خلق کرده است؛ آنان که نهتنها برای آرام و راحت خویش جلای وطن نکرده، که از قضا برای راحت نگذاشتن تداوم سلطهٔ دیکتاتوری آخوندی، روز و شب خود را نظم و سامان میدهد.
اشرفنشانی که رنج و عشق مردم ایران و مقاومت آن را بر شانههای خود به گرد جهان میبرد، منادی آرزو و آرمان تاریخیِ ایران است؛ سال تا سال را در آفتاب و سایه، در زمهریر و بوران به فریاد آزادیخواهی و فراخوان قطع مماشات با ملایان سپری میکند. تجلی نوین از کنشگر سیاسی ــ اجتماعی است که از زندگی، کار، تخصص و احتیاجات خود مدام مایه میگذارد تا مشعل آزادیخواهی با هویت ایرانی در مقابل اشغالگران ایران و معاملهگران با آن، در ستیغ یک نبرد طولانی در اهتزاز بماند.
«اشرفنشان»، شمع همیشه فروزان در برابر ظلام هماره مسلط است. این را باید رمز ماندگاری خانوادهٔ بزرگ مقاومت ایران طی بیش از چهار دهه در داخل ایران و سراسر جهان دانست.
خوانش اعتبار بینالمللی مقاومت ایران که مبنای آن پایداری و مبارزه نسلبهنسل آن و خون هزاران شقایق آزادیست، جز با شناخت فداهای مستمر «اشرفنشانان» میسر نخواهد بود. از اینرو، کمتر سیاستمدار و پارلمانتر را در قارههای جهان میتوان سراغ گرفت که لااقل در سالهای اشتغال به کارش، جمعیتی ایرانی را سالها مقابل سفارتخانهها، پارلمانها، دادگاهها و در میادین شهرها ندیده باشند؛ جمعیتی خستگیناپذیر، پیگیر، حاضر و مبتکر روابط و مناسبات انسانی در جغرافیای یخین منافع و فردگرایی و سود. جمعیتی سمج بهدنبال جلب حمایت از قیامهای مردم ایران، حمایت از اشرف۳، حمایت از زندانیان سیاسی، حمایت از مادران دادخواه، حمایت از قربانیان شکنجه و اعدام و قتلعام و نیز به محاکمه کشاندن آمران و عاملان استمرار جنایت در ایران آخوندزده.
کوشایی و روشنگری در جهان تکقطبی که تهی از ارزشهای مبارزاتی و آرمانیست؛ تجلی ارزش والای مغلوب نشدن و محو و ذوب نشدن در دنیای اکسیدکنندهٔ آن است. تبلور این روشنگری، امیدآفرینی و پیروزیهای آن را میتوان در مقاومت اشرفنشانانی هماره کوشا در میدانهای هماوردی با ارتجاع و استعمار یافت.
قدرشناسی گوهر «اشرفنشان»، گرامیداشت تاریخچهٔ مبارزهیی هماره توفانزی و راهگشا علیه مهیبترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران است. شناسنامهٔ گوهر «اشرفنشان» با شوریدن بر شورهزار یأس و بیعملی در ملأ تسلیم و جبر و رضایت، دمیدن مهر امید و پیوند با عشق به آزادی نگاشته شده است. این گوهر ستایشانگیز است که هماره رایت تغییر بزرگ را سرلوحهٔ فراخوان به رهایی ایرانزمین از بختک و اختاپوس ولایی ــ آخوندی نموده و تلألؤ آن را بر نسلبهنسل پناهندگان میتابد و رو به میهن خود افقهای نو، گشایش و پیروزی میآفریند.