لوازمالتحریر با تعریف دهخدا، «اسباب و آلات نوشتن از قلم، سر قلم، کاغذ، دوات، مرکب و غیره است».
این کلمات ما را به یاد صد سال پیش میاندازد. اما در این دوران، «روز جهانی لوازمالتحریر» هم داریم! در عصر شبکههای مجازی و رایانه و موبایل، نوشتن با کاغذ و قلم به مرور به فراموشی سپرده میشود. بنابراین «روز جهانی لوازمالتحریر برای حفاظت از هنر نگارش نامه و کارتهای تبریک بهوجود آمده است»! کسانی که این روز را ثبت کردهاند میخواستند مطمئن شوند که هنر نوشتن با وجود رقیبان تازه نفس از بین نرود!...
هرکس که روزگاری شوق خرید لوازمالتحریر را در خاطرش دارد، میداند چه حس لطیفی به انسان دست میداد وقتی دفترچه و مداد رنگی و خودکار و تراش و پاک کن جدید را در کیف نویی که خریده بود میگذاشت، انگار دیگر غمی نداشت؛ اما حالا قیمت لوازمالتحریر و نوشت افزار، پدر و مادر صدها هزار کودک آماده به تحصیل را از ثبت نامشان در مدارس منصرف میکند. آخر با کدام پول و درآمدی میشود هزینه تحصیل بچهها را فراهم کرد.
نوبتی فرستادن بچهها به مدرسه!
شرایط معیشتی و اقتصادی خانوادههای ایرانی در کشوری که خامنهای پدرخوانده باندها و مافیای غارتگر و سرکوبگرانش است و آخوند رئیسی منصوب «آقا»ست، مشاهده بچههایی که دیگر فکر رفتن به مدرسه را از ذهنشان پاک کردهاند طبیعی (؟!) است.
«تا همین چند سال پیش مردم منطقه قرقی مشهد بهخاطر مشکلات مالی نمیتوانستند هر سال همه فرزندانشان را با هم به مدرسه بفرستند. پس بچهها مجبور بودند سال در میان به مدرسه بروند؛ یک سال این بچه برود و برادرش کار کند یا در خانه درس بخواند. سال بعد نوبتشان جابهجا شود. حالا اما وضعیت خیلی بدتر شده است؛ آنقدر بد که دیگر توان مالی خانواده برای نوبتی مدرسه رفتن بچهها هم کفاف نمیکند» (قدس۳۰ خرداد ۱۴۰۲)
این نمونهای از حاشیه شهر بزرگ مشهد است که در شهرهای دیگر نیز بهوفور رخ میدهد. گزارشگرش هم میگوید: «بهدلیل افزایش هزینههای تحصیل در مدرسهها، خانوادهها فرزندان خود را از مدرسه برمیدارند و به کارهایی مانند زبالهگردی و جمع کردن ضایعات میفرستند و این مسأله در مورد دختر و پسر هم فرقی ندارد».
حالا از گرفتن شهریههای کمرشکن ۳۰، ۴۰ میلیون تومانی در اول سال و طول سال که بگذریم نگاهی به قیمت نوشت افزارها، اثباتگر میزان و عمق خرابیها و فساد و تباهی است که رژیم آخوندی بر آموزش و پرورش ایران آورده است.
هزینهٔ سرسامآور لوازمالتحریر
خبرگزاری حکومتی فارس ۱۴شهریور نوشت: «شروع سال تحصیلی با لوازم التحریرهایی به قیمت نصف حقوق یک کارگر آن خوشی و شوقی که در سالهای گذشته برای خرید مهرماه و مدرسه کودکانمان جاری بود، حالا همراه با دغدغه چگونگی تهیه آن برای خانوادهها شده است. قیمتهای عجیب و غریب وسایل مورد نیاز مدرسه که گاهی مجموع ضروریترین اقلام آن مثل یک عدد کیف، جامدادی، تعدادی خودکار و مداد و مدادرنگی و دفتر برابری میکند با نصف میزان حقوق ماهانه یک پدر!» سپس با اشاره به مشکلات تهیه و هزینهٔ سرسامآور لوازمالتحریر مینویسد: «هر خانوادهای دست کم باید در سال تحصیلی جدید لباس فرم مدرسه، کفش، کوله پشتی، کتاب تحصیلی، دفتر، مداد و خودکار، پاک کن و تراش و جامدادی را تهیه کند... یک کوله پشتی معمولی ایرانی از ۴۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان قیمت دارد، یک دفتر معمولی از ۷۰ تا ۱۵۰ هزار تومان، مداد حداقل دانهای ۱۲ هزار تومان و یک جامدادی حداقل ۷۰ هزار تومان هزینه دارد».
سال گذشته در همین روزها هزینه «یونیفرم مدارس (بستگی به مدرسه، محله و کادر آموزشی) از ۵۰۰ هزار تومان برای دانشآموزان دبستانی و از ۸۰۰ هزار تومان برای دانشآموزان پایههای بالاتر، آغاز میشد. قیمت یک جفت کفش ورزشی متوسط هم تقریباً از ۴۰۰ هزار تومان پایینتر نبود. «با این حساب در خوشبینانهترین حالت ممکن سرپرست خانواده برای تأمین مایحتاج هر فرزندش باید حداقل ۲ و نیم میلیون تومان کنار بگذارد این در حالی است که هزینههایی که در طول سال بابت خرید لوازمالتحریر و موارد دیگر هزینه میشود محاسبه نشده است» (اقتصادنیوز۱۷شهریور۱۴۰۱)
اما ۱۶شهریور ۱۴۰۲ سایت حکومتی اعتماد آنلاین در خبری با عنوان «قیمت لباس فرم مدارس نجومی شد؛ ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان برای یک دست لباس مدرسه!» نوشت: «قیمت لباس مدارس نسبت به سال قبل ۴۰ تا ۵۰ درصد افزایش داشته است»
زخم عمیق یک میلیون بازمانده از تحصیل
این محاسبات به ظاهر ساده همچون زخم ناسور بر پیکر مردم ایران، البته که آسیبهای جبرانناپذیری وارد میسازد. «مدیر کل آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش از حدود ۱۸۵ هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل و ۷۵۰ هزار دانشآموز تارک تحصیل در کشور خبر داده بود» (جوان۲۱خرداد۱۴۰۱)
ترکتحصیل صدها هزار دانشآموزان بهدلیل مشکلات اقتصادی و عدم دسترسی دانشآموزان به مدارس، پدیدهیی نیست که با صرف مدت کوتاهی برطرف شود و نیاز به سالیان هزینه و اقدامات زیربنایی دارد.
وقتی سال گذشته وزیر آموزش و پرورش از افت ۳۰درصدی تحصیل دانشآموزان خبر داده بود، مصطفی اقلیما، مددکاری اجتماعی درباره راهکار بازگرداندن دانشآموزان ترکتحصیل یا جامانده از تحصیل گفته بود: «کمکهای افراد یا انجیاوها نمیتواند اقدام مؤثری برای کاهش آمار بازماندگان از تحصیل انجام دهد، بلکه این مسأله با اقدامات دولت حل خواهد شد» (همان).
علاج زخم بیسوادی بر پیکر ایران
امروزه مراکز پژوهشی دولتی اذعان میکنند نزدیک به ۹ میلیون بیسواد در کشور وجود دارد که ۱۰ تا ۴۹ سال دارند. این آمار کمتر از آمارهای نهادهای بینالمللی نظیر یونسکوست. با این حال قیمت بهتآور لوازمالتحریر سال به سال بالاتر رفته است و رژیم آخوندی سوت بیخیالیاش گوشخراشتر از طبلهای تو خالی آمارسازیهای دولت منصوب خامنهای است. پس علاج درد محروم شدن فرزندان معصوم ایران از تحصیل و پیشرفت، تنها و تنها فرو ریختن قلعه استبداد مذهبی و علم ستیزانی است که کمر به نابودی حرث و نسل ایرانیان بستهاند.