روز جمعه ۳ مرداد، آخوند حسینی همدانی امام جمعهٔ خامنهای در کرج، که هنوز از کابوس سرنگونی نظام در عملیات کبیر «فروغ جاویدان» به خود میلرزید، گفت: «[مجاهدین] پنجم مرداد چند روز آینده در سال ۶۷ با یک محاسبهٔ غلط ۶ روز بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران بهدنبال فروغی برای خودشون میگشتند که با آن جاویدان شوند اینها کسانی بودند که قصدشان کمک به خلق بود و میگفتند میخواهیم به خلق کمک بکنیم. امروز چهره آنها برای همه آشکار شده است».
وی سپس با نگرانی از پیشروی مجاهدین و کانونهای شورشی در میان جوانان و وضعیت «منفعلانه» نیروهای رژیم، افزود: «امروز بهشدت احتیاج داریم که تنگهٔ چهارزبر فضای مجازی با عملیات مرصادی از اشغال دشمن و این تروریستها خارج شود. باید نیروهای جبهه انقلاب فعالانه، نه منفعلانه، عرصه را در دست داشته باشند، اقدام به تولید محتواهای مؤثر و جریانساز کنند. حتماً باید قرارگاهی عمل کرد تا موفق بود والا نتیجهیی نخواهد داشت».
۳۷سال پیش در چنین روزهایی ارتش آزادیبخش ملی ایران در حماسهٔ میهنی و آرمانی فروغ جاویدان، تا عمق خاک میهن و دروازهٔ کرمانشاه پیش تاخت و سراپای رژیم ولایت فقیه و بیتالعنکبوت دجال را دچار لرزهٔ سرنگونی کرد. رفسنجانی که به جای خمینی فرمانده کل قوا بود در کرمانشاه مستقر شد و شخص خمینی در پیامی که از شبکه بیسیمی رژیم برای فرماندهان و پاسداران مخابره شد به آنها دستور داد که متر به متر بجنگند.
پاسدار سرتیپ اسماعیل کوثری از مهرههای خامنهای و عضو مجلس ارتجاع، که آن زمان سرکردهٔ لشگر پیاده مکانیزه ۲۷ رژیم بود، اخیراً گفت: پس از پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ سازمان مجاهدین قصد داشت تا تهران پیشروی کند. اگر بسیج بهدستور رهبری شکل نمیگرفت ممکن بود مجاهدین تا میدان آزادی هم برسند. طرح مجاهدین شامل تصرف سرپلذهاب و گیلان غرب بود.
سال گذشته سردژخیم ناصر رضوی سرکردهٔ «بخش التقاط» در اطلاعات سپاه پاسداران، گفت: هفتم یا هشتم فروردین ۶۷ سازمان عملیات آفتاب را انجام داد. خرداد ۶۷ هم مهران دوباره سقوط کرد و سازمان در عملیات چلچراغ توانست شهر را اشغال کند. نیروهای سازمان دوم مرداد از اشرف حرکت کردند و سوم از مرز ایران گذشتند. سرپلذهاب، کرند و اسلامآباد سقوط کردند و سازمان به ۳۴ کیلومتری کرمانشاه رسید (هممیهن، ۲۹شهریور ۱۴۰۳).
پس از عملیات فروغ جاویدان، دکتر منوچهر هزارخانی درمقالهیی ماندگار در ماهنامهٔ شورای ملی مقاومت (شمارهٔ۴۳و۴۴-شهریور۶۷) نوشت: «جنبش انقلابی ایران، در لحظهٔ حساسی که استعمار و ارتجاع برای خنثی کردنش همپیمان شده بودند، با دست زدن بهعملیات "فروغ جاویدان"، در میدان نبرد برای دفاع از شرف انقلاب و حیثیت یک ملّت حاضر شد و در مقابله با دشمنان مردم ایران از همهٔ هستی خود مایه گذاشت. این حضور انقلابی در صحنهٔ نبرد، بهعنوان نمایش درخشانی از شایستگی، غرور و افتخار ملّت ایران، تا ابد در تاریخ به جا خواهد ماند».
رهبر مقاومت دربارهٔ جایگاه این حماسه بزرگ میهنی، خطاب به مجاهدین گفته است: «شما با جاودانه فروغهایتان میزی را که ارتجاع چیده بود و بسا طمعها برانگیخته بود برهم زدید، فروپاشاندید و راه بر راهحلهای ارتجاعی و استعماری بسته شد. دشمن میخواست با آتشبس خودش شما را قربانی صلحی کند که پرچمش را خودتان برافراشته بودید. اما شما با آن پیشدستی و با آن تعرض عظیم و با آن حماسهٔ جاودان در تاریخ ایران، خودتان را تثبیت و اثبات کردید» (مسعود رجوی، ۳مرداد ۱۳۸۹).
آری، مجاهدین با پرچم صلح و آزادی و با یکصد رشته عملیات ارتش آزادیبخش ملی تنور جنگ ضدمیهنی ۸ساله- با یک میلیون کشته و یک میلیون معلول و هزار میلیارد دلار خسارت تنها در طرف ایران- را گل گرفتند و خمینی را ناگزیر از خوردن زهر آتشبس کردند. سپس در حماسهٔ فروغ جاویدان پرچم سرنگونی این رژیم ضدایران و ایرانی را با تهاجم و آتش و با شجاعت و خون و فدای بیکران برافراشتند؛ پرچمی که پس از ۳۷سال همچنان در اهتزاز است و ترس و نگرانی از آن، بر زبان امام جمعهها و نمایندگان خامنهای جاری است.