728 x 90

قیام دی ۹۶خالق جغرافیای جدید سیاسی، برگشت‌ناپذیری و استمرار قیام‌ها

قیام سراسری مردم ایران در دیماه ۹۶
قیام سراسری مردم ایران در دیماه ۹۶

«لاله از داس کویر
رد شده است.
وقت پاشیدن فریاد
روی پوست شهر است...».

 

قیام دی ۹۶ ـ‌ ریشه‌ها و سبب‌سازها 

روز ۶دی ۱۳۹۶ کوهه‌های هیزم نفرت و خشم مردم به‌جان آمده از ستم طبقاتی و سلطهٔ دزدان متشرع، گر گرفت و بدل به شعله و زبانه‌های خروش و خشم و قیام علیه نظام ولایت فقیه شد. این کوه‌وار خشم و فریاد را آنان که ۴دهه بر خاک و جان و هستی ایران و ایرانی باد کاشتند، بیشتر از تحلیل‌گران سیاسی در بیرون حاکمیتشان حس ‌کردند.
چه بادها که کاشتی، چه «دار»ها گماشتی
کنون که فصل توفش است، درو کن آنچه کاشتی

از آنجا که دیکتاتورها ـ به‌خصوص از نوع مذهبی و سوپرارتجاعی‌اش ـ هیچ سنخیتی با درس‌های تاریخ ندارند و در بلاهت مطلق نسبت به آموزه‌های بشری هستند، به این امر شایع بر زبان تاریخ حیات ملتها وقعی نمی‌گذارند که «انقلاب گرسنگان، از صد لشکر توپ و تانک خطرناک‌تر است».
این‌گونه بود که گرسنگان ایران فرش خیمه‌شب‌بازی و شیادی اصلاح‌گرایی و چپاول و دجالگری و توسعه‌طلبی را با یک ترجیع‌، از زیر پای ولایت فقیه و تمامیت نظامش کشیدند: «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تموم ماجرا!». و این شعور و آگاهی تاریخی مردم ایران است که چونان توری سنگین، بر سر خودکامگان و جنایتکاران و چپاولگران، در بزنگاه خوش و خرم‌شان افتاد.
قیام دی ۹۶ انبانی از خشم و عصیان نسبت به غارت و دزدی اموال مردم در مؤسسه‌های حکومتی و بانکها، بیکاری و گرسنگی و ظلم و بی‌عدالتی را به خیابانها آورد و در روز ۶دی بدل به یک تعادل‌قوای سیاسی با حاکمیت نمود. همه‌ این دزدی‌ها با هدایت و اشراف کامل رأس نظام و دولت صورت می‌گرفت و هنوز هم ادامه دارد. فغان و فریاد مردم ایران به گوش فلک رسید که هزینه شدن پول آنان فقط از سوریه و یمن و عراق و لبنان سر درمی‌آورد. از این‌جا بود که تظاهرات و اعتراضهای مردمی مالباختگان و غارت‌شدگان شکل جدیدی گرفت و آن جویبارها با خروش نسل جوان و دانشجویان، بدل به رودی سراسری علیه بارگاه ولایت فقیه گشت.

 

قیام دی ۹۶ ـ پتانسیل آزادیخواهی و ارتجاع‌زدایی 

تا قبل از خروش دی ۹۶، روند طولانی پاسخ ندادن به مطالبات و توقعات مردم، بدل به زخمی چرکین گشت. این زخم نخست در مشهد سر بازکرد و روز بعد، شعله‌ای شد و گر گرفت و از دنیای سیاست و تعادل‌قوای با حاکمیت سر بر‌آورد. این خصلت همه‌ بحرانهای اجتماعی است که در صورت پاسخ نگرفتن، لامحاله راه به بالاترین مرجع سیاسی در حکومت و تشدید تضادهای درونی آن می‌برند. مردمی که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتند، عزم جزم کردند که جلو حاکمیت بایستند. لاجرم اعتراضات صنفی به مسیر سیاسی افتاد. حاکمیت خودش باعث سمت و سویی چنین شد.
یادآوری شود که ریشهٔ تمام بحرانهای سیاسی پس از بهمن ۵۷، در غیرپاسخگو بودن این رژیم نسبت به شکایات و اعتراضات و مطالبات برحق اجتماعی و سیاسی و صنفی بوده است. بارزترین آنها در فاصلهٔ بهمن ۵۷ تا ۳۰خرداد ۶۰ اتفاق افتاد. در روز روشن و در قانونی‌ترین کارها و تلاشها، چماقدارن حمایت‌شده توسط خمینی، جوانان فروشندهٔ نشریات گروه‌های سیاسی را با چاقو و دشنه و گلوله می‌کشتند و دستگاه قضایی خمینی دم برنمی‌آورد و به هیچ شکایت قانونی پاسخ نمی‌داد.
جامعه ایران هرگز تسلیم این داعیه نشد و زیر حاکمیت سیاه فاشیسم مذهبی، پتانسیل آزادیخواهی و آخوندزدایی رشد و ارتقا یافت. در سایهٔ همین سالوسان تپیده در دایرهٔ قدرت، ضد سالوس و ریا به وسعت قیام دی ۹۶ قد برافراشت.


قیام دی ۹۶ ـ شهابی از خاور تا باختر

تظاهرات پنجشنبه ۷دی در مشهد محصول بلافصل اعتراضات مالباختگان در بیش از یک سال قبل از آن بود. از آنجا که نظام چپاولگر اقدام به گرانی بعضی اقلام مؤثر در زندگی مردم کرد، مشهد هم زبان سیاسی مطالبات برحق گرسنگان بی‌پاسخ مانده شد. این زبان، زبان سیاسی و حضور اعتراضی و تهاجمی بود. انگار سنگی بر ضمیر مستعد شیشه‌ها و ندایی بر پتانسیل جوشان بغض‌ها خورد. اثر جهش‌بخش و جاکن‌کنندهٔ آن از خاور ایران به باختر رفت و کرمانشاه در همبستگی با مشهد به‌پاخاست. این همبستگی، یادآور خاطره‌ای در ضمیر مردم ایران در اوایل پاییز سال ۵۷شد که همبستگی تبریز با قم و بعد اصفهان با تبریز و... بدل به دومینویی شد که سراسر ایران را در بر گرفت. اگر آن موقع هفتگی بود، این یکی به یک روز هم نکشید که در بیش از ۳۰شهر ایران گسترش یافت و روز بعد خبر از قیام در ۱۴۴شهر رسید.
پتانسیل جوشان خشم و بغض علیه ۴۰سال جنایت و دروغ و دزدی و توتالیتاریسم مذهبی، به‌یکباره زبانه کشید و قیام دی ۹۶ دردهای مشترک را گر داد. در کمتر از ۲۴ساعت، رأس نظام آخوندی و بنیاد ایدئولوژی آن زیر ضرب بی‌امان و هجوم مردم ایران رفت: «مرگ بر خامنه‌ای!»، «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه!»، «می‌جنگیم، می‌میریم، ایرانو پس می‌گیریم!».
در کمتر از ۴۸ساعت ولایت فقیه سفیانی و «کلپاسه‌»های اصلاح‌طلب و کلیت نظام فاسد آخوندی در محضر مردم ایران تعیین‌تکلیف شد. آنچه ماند، مترسکی از گرازان بر مزرعهٔ ایران بود. تظاهرات سراسری مردم آن‌چنان خامنه‌ای و دولتش و دستگاه قضایی و امنیتی‌اش را غافلگیر کرد که هاج و واج نظاره‌گر کارنامه‌شان در محضر و آینهٔ مردم شدند. آنچه روی داد، شهابی در سپهر ارغوانی ایران بود و استیصال و بن‌بست نظام ولایی.

 

قیام دی ۹۶ ـ خالق جغرافیای جدید سیاسی

قیام دی ۹۶ کل حاکمیت و لابی‌های خارجی‌اش را در شوک و استیصال فرو برد. کیفیتی سر برآورده از قریب ۴۰سال تجربه و قیامهای گوناگون، مقابل دستگاه عریض و طویل حکومتی با افکار و عملکرد فاسد، به پهنای جغرافیای ایران سینه سپر کرد.
قیام دی ۹۶ در ضربه شوک‌آور نخستینش با شعار «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا!»، آن‌چنان صف‌بندی قاطعی تعیین نمود که جناح‌بازیهای کلیت نظام ولایت فقیه و لابی‌های سرمه‌کشش را دود هوا کرد. فصلی نوین در جغرافیای سیاسی ایران ورق خورد. نتیجه آن شد که:
۱ـ دیگر شرایط به قبل از آن برنگشت و برنخواهد گشت.
۲ـ با وجود حجم دستگیریها و خودکشی‌دادنها در زندانها، قیام پشت قیام بود که توسط اقشار مردم روی داد.
۳ـ تضادهای درونی حاکمیت شتاب بیشتری گرفت.
۴ـ تعادل جهانی با رژیم آخوندی وارد فرازی علیه آن شد.
۵ـ مماشات‌گران کهنه‌کار را در شوک فرو برد و در تداوم خود موجب تغییر رفتار آمریکا با نظام آخوندی گشت.
۶ـ افقی نو در تعادل‌قوای مردم با رژیم را رقم زد که با استمرار قیام‌ها، به سرنگونی محتومش راه خواهد برد.
۷ـ ادامه و استمرار قیام‌ها در کازرون، اهواز، خرمشهر، کامیون‌داران، دانشجویان، فرهنگیان، کارگران، کشاورزان و پرستاران روز به روز حاکمیت ولایت فقیه را مستأصل‌تر کرد و بیشتر به بن‌بست کشاند.
۸ـ آثار قیامهای پیاپی ناشی از قیام دی ۹۶ باعث ‌شد که نیروهای سرکوبگر، تعادل پیشین‌شان را از دست بدهند و دچار شقه و انفعال و بریدگی از نظام شوند.
۹ـ استمرار قیام‌ها تا هم‌اکنون و تجارب آنها باعث صف‌بندی با حاکمیت از یک‌طرف و ضرورت همبستگی اقشار از طرف دیگر شده است.

 

قیام دی ۹۶ ـ بازآمده از «دار»ها و قتل‌عام‌ها

فرجام تاریخی آثار قیام دی ۹۶ و استمرار فعلی آن را عشق به آزادی رقم می‌زند که همیشه بالای «دار»ها و تیرک‌های اعدام و سالن‌ها و میدانهای قتل‌عام به دست خمینی و خامنه‌ای بوده است. این عشق را مرگ نباشد و نیست. این روزها در حنجره و بانگ و طنین فریاد اقشار گوناگون ایران‌زمین، ندای عشق به محبوب آزادی و برابری و عدالت را می‌شنویم.

 

همبسته و متحد باشیم

در این مصاف که قیامهای ایران به وسعت کران تا کرانش به‌ سرمنزل مقصود می‌رود، باید به‌هوش باشیم و همبسته و متحد و آگاه به وظایف و مسئولیت میهنی در برهه‌ای تاریخی که این قیام‌ها دم به دم شتاب می‌گیرند. ایستادگی و پایداری ۴۰ساله تک‌تک ما و تمام اقشار صنفی و اجتماعی ایران به اراده و نیروی سراسر کشور‌مان پیوسته است. تداوم و استمرار قیامهای ایران، کلید پیروزی محتوم ما بر کفتاران عمامه به‌سر نظام ولایت فقیه است. این اراده و استمرار آن، همان مرمری است که در ۴۰سال گذشته زنگار نگرفت و باد و بوران روزگار، نسودش و نشکستش...

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4d0926f4-db83-4ef9-bf1b-28264d0ddb1b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات