چشم انداز قیام در تنگنای خفگی اقتصادی
در روزنامههای حکومتی روز چهارشنبه ۲۹مرداد در کنار بالاگرفتن خبرهای جنگ گرگها، وحشت از چشمانداز قیام و خفگی اقتصادی دیده میشود.
ستاره صبح بهنقل از یک کارشناس اقتصادی نظام نوشته است: «دولت بهمنظور تأمین کسر بودجه که همواره ملازم اقتصاد کشور بوده متوسل به بانک مرکزی شده و با استقراض اسباب کاهش ارزش پول ملی افزایش بیشتر نرخ ارز و کاهش قدرت خرید جامعه را فراهم میکند که منجر به فقیرتر شدن جامعه تحریک پتانسیل اعتراضات مردم بهویژه فرودستان و حتی طبقه متوسط میگردد».
روزنامه حکومتی آرمان هم با بیان اینکه «دولت باید تحولی در بخش درآمدی ایجاد کند»، تلویحا از ضرورت تسلیم و مذاکره سخن گفته است.
شکاف در باندهای حاکم از علائم دوران پایانی نظام
شکاف و تخاصم در باند روحانی در وحشت از پیامدهای قیام آبان، و جنگ قدرت در باند خامنهای بین قالیباف و میرسلیم و مجلس و دولت از نمودهای بارزی است که روزنامهها به آن پرداختهاند. اعتماد از باند مغلوب در مورد دعوای تقسیم تقصیر بر سر قیام آبان گرانی بنزین و کشتار مردم نوشته است: «وزارت کشور اظهارات «آشنا» درباره عدم ارایه گزارش کارشناسی اعتراضات بنزینی به روحانی را تکذیب کرد» و در ادامه افزوده: «وزارت کشور دولت دوازدهم از یک زمانی به بعد ترجیح داد در مقابل انتقادات به خود در قبال نوع برخوردهای صورت گرفته با معترضان در آبان ماه سکوت نکند چنانکه صراحتاً اعلام کرد که این نهاد تنها و تنها مسوول اجرای تصمیمات اخذ شده در نهادهای عالی جمهوری اسلامی بوده است».
آرمان هم در مورد جنگ قدرت بین مهرههای خامنهای نوشته است: «در خیمه اصولگرایان، اتفاقاتی عجیب در حال رخ دادن است... چهرههای شاخص این جریان به افشاگری علیه یکدیگر مشغولند. افشاگریهایی از جنس مسائل مالی. چهرههایش حالا پته یکدیگر را روی آب میریزند.
دو ماجرا بیشتر از همه بر سر زبانها افتاده است. نخست ماجرای میان مصطفی میرسلیم و البته محمد باقر قالیباف.
داستان دوم در خصوص دعوای پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان و غلامعلی حداد عادل است.
ظاهراً نبرد بر سر قدرت، کشمکشهای درون جناحی و حزبی را به رسوایی و افشاگریهای شخصی تبدیل کرده و چه عجیب که بزرگترین نامهای اصولگرایی در رأس این افشاگریها علیه یکدیگرند».
مستقل از باند مغلوب هم با اشاره به اعترافات احمد توکلی و قالیباف درباره فساد در نظام نوشته است: «آن چه را که احمد توکلی بیان کرد؛ بیست سال پیش، مردم گفتند و نوشتند و چنین روزهایی را پیشبینی کردند. پرسش اصلی این است که آنان باید بتوانند با استفاده از امکاناتی که در اختیار دارند؛ جهت طوفانهای اجتماعی را تشخیص دهند نه اینکه پس از حیف و میل اموال عمومی، از یک دیگر بپرسند اموال عمومی کجاست».
برگزار کردن یا نکردن کنکور، ضدونقیضگوئیها در مورد محموله نفت ۴ کشتی توسط آمریکا، محاکمهٔ قائممقام قالیباف در دادگاه غیرعلنی از دیگر موضوعات جنگ باندی است که روزنامه حکومتی سیاست روز در مطلب طنز خود به برخی از آنها پرداخته و از جمله نوشته است: «وزیر نفت: آمریکا ادعا کرده که محموله بنزین ایران را توقیف کرده است اما این در شرایطی است که اگر چه محمولهها از ایران رفته بود اما نه کشتیها ایرانی بود نه محموله برای ایران بود؛ محموله، بنزین ایران بود که به مشتری فروخته شده بود.
ما از این انشا نتیجه میگیریم که ...
الف) نفت مال ما نبود. کشتی مال عمه رهبر کره شمالی بود. دریا را هم که قبلاً فروخته بودیم.
ب) دریا مال ما نبود. کشتی را اجاره کرده بودیم اما نفت را قبلاً به عمه رهبر کره شمالی فروخته بودیم.
ج) بنزین را روی آب فروخته بودیم اما دریا مال ما بود ولی عمه رهبر کره شمالی کشتی خود را به استکبار جهانی فروخته بود.
د) عمه رهبر کره شمالی مال ما نبود ولی هم دریا مال ما بود و هم کشتی و هم محموله و هم بنزین و دزد که آمد ما زدیم زیر همه چیز و فقط عمه رهبر کره شمالی مال ما شد.