سونامی بیکاری جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاههای کشور چنان افکار عمومی را تحت تاثیر خود قرار داده است که رسانههای حکومتی به صراحت اعتراف میکنند: «تا دهه ۶۰ مشکلی به نام بیکاری در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی وجود نداشت و حتی افراد دیپلمه نیز بهآسانی میتوانستد در مشاغل مختلف وارد شده و فعالیت کنند. اما امروز شرایط کاملاً تغییر یافته و افراد با مدارک کارشناسی تا دکترا نیز با چالشهای فراوانی برای ورود به بازا کار مواجهاند».(سایت حکومتی اقتصاد آنلاین ۷آبان ۹۸)
نگاهی به چند اعتراف حکومتی
روزنامه حکومتی شرق ۱۵آبانماه ۹۸: «تجمع بیکاری فارغالتحصیلان خانهنشین تا جایی پیش رفته که امروز خیل عظیمی از آنها برای فرار از بیکاری دستفروش شدند. "استخدام کارگر ساده با مدرک لیسانس"، "استخدام نگهبان با مدرک لیسانس"، "استخدام منشی با مدرک دانشگاهی"، "کارگر برای فستفود با مدرک دانشگاهی"، "به یک فروشنده با مدرک دانشگاهی نیازمندیم"، اینها بخشی از آگهیهای نیازمندیهای روزنامههاست که نشاندهنده وضعیت بیکاری در جوانان فارغالتحصیل است».
سایت حکومتی مشرق ۱۸مرداد ۹۸: «انتشار آمارهای اعلامی از سوی مراجع ذیصلاح مشخص شده است که بیش از ۴۰درصد فارغالتحصیلان دانشگاهها فاقد شغل بوده البته قطعاً آمار واقعی بیشتر از این نرخ بوده با این وجود نسبت بیکاران باسواد به بیسواد ۳ به ۱ میباشد که آمار تکاندهندهای تلقی میگردد... ادامه این فرآیند باعث بالارفتن سن ازدواج، افزایش طلاق و ناهنجاریهای اجتماعی یا منجر به ایجاد شغلهای کاذبی همچون واسطهگری و رواج دلالی از سوی این فارغالتحصیلان خواهد شد که عیناً این اتفاق در کشور ما رخ داده است».
سایت حکومتی سلامت نیوز ۲۶مرداد ۹۸: «یک ماه سر کار میروم ۴۰۰هزار تومان حقوق میگیرم، تازه همکارانم ۳۰۰هزار تومان میگیرند. به من چون فوقلیسانس دارم ۱۰۰هزار تومان بیشتر از بقیه میدهند. شاید این مشکل همه باشد. میدانم بیکاری همه جای کشور بیداد میکند، میدانم دستمزدها چندان بالا و برابر نیست، اما در شهر ما تفاوت دستمزد زنان و مردان باورنکردنی است».
این اعترافات رسانههای حکومتی گوشه ناچیزی از واقعیات دردناک و تکاندهنده خیل عظیم فارغالتحصیلان بیکار میهن در رژیم غرق در بحران آخوندی را به نمایش میگذارد.
البته بر کسی پوشیده نیست که سونامی بیکاری امروز در میهن اشغال شده بهویژه در میان جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی، محصول سیاستهای ضدمردمی و غارتگرانه حاکمیت دجال آخوندی است که از هر روش و امکانی برای چپاول اموال و ثروتهای عمومی و غارت مردم استفاده کردند.
روزنامه حکومتی آفتاب یزد ۲۸مهر ۹۸ ضمن اعتراف به اخاذی جوانان مینویسد: «واقعیت این است که ما کار نداشتیم به جوانهایمان بدهیم، در دانشگاهها را برای آنها باز کردهایم. این است که دانشجو با کمیت بالا و کیفیت پایین فارغالتحصیل تحویل دادیم، دلیل اصلی کیفیت پایین هم این است که بهدلیل کمیت بالا مجبور به افزایش اساتید دانشگاه بودیم، بههمین دلیل هم امروز خیلی از اساتیدی که در دانشگاهها تدریس میکنند صلاحیت لازم را ندارند».
مدارک جعلی مدیران و فارغالتحصیلان کارتنخواب
البته سرنوشت دردناک و غیرانسانی فارغالتحصیلان این بهاصطلاح دانشگاههای کشور در زیر سلطه فاشیزم مذهبی را میتوان از روی اعتراف رسانههای حکومتی بهخوبی دریافت آنجا که مینویسند: «حدود ۶۰درصد از کارتنخوابهای ایران از تحصیلات تکمیلی یا مهارتهای تخصصی برخوردار هستند...».(سایت حکومتی عصر ایران ۶آبان ۱۳۹۸)
تحت تاثیر این واقعیتها رسانههای رژیم مجبور شدهاند طی ماهها و هفتههای اخیر علاوه بر پردهبرداری از ابعاد نجومی فارغالتحصیلان بیکار اخبار و گزارشات متعددی در ارتباط با پایین بودن سطح آکادمی و تحصیلی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، سیستم فرسوده و بهغایت کهنه آموزشی و فرار مغزها از میهن دربند را بار دیگر بازتاب دهند. روزنامه حکومتی آفتاب یزد ۲۸مهر ۹۸ نوشت: «شب میخوابیم و صبح بیدار میشویم و میبینیم همه دکترا گرفتند! همین موضوع سبب میشود تا خیلیها به سمت مدارک جعلی رو بیاورند در واقع برخی مسئولان ما به جای اینکه کارنامه عملکردشان را برای مردم روشن کنند و لیاقتها و تواناییشان را به مردم نشان بدهند، مدرک به رخ کشیدند و این موضوع سبب شده تا یک تب مدرکگرایی در جامعه بهوجود بیاید».
اما از آنجا که هدف فقط غارت و چپاول و سرکیسه کردن جوانان در همین تجارتخانههایی است که به اسم «دانشگاه آزاد اسلامی» و... راه افتاده، لذا اینها فاقد هرگونه برنامه علمی و... هستند.
سایت حکومتی اقتصاد آنلاین ۴خرداد ۹۸ ضمن اشاره به فقدان کنترل و برنامه در این کار نوشت: «آنچنان که بررسیها نشان میدهد، حدود ۱۸۰واحد دانشگاهیِ دانشگاههای آزاد اسلامی کشور زیانده هستند و این امر مؤید عدم وجود آیندهنگری لازم در راهاندازی و افزایش مراکز آموزش عالی در قالب دانشگاه آزاد است».
از سوی دیگر در نتیجه این فرآیند ضدملی و ضدانسانی بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهها که در شرایط کنونی آیندهای برای خود نمیبینند به ناگزیر راهی کشورهای دیگر میشوند تا آینده خود را تضمین کنند.
رتبه دوم فرار مغزها...
در این باره سایت اقتصاد آنلاین ۲۴مرداد ۹۸ بعد از اذعان به اینکه «موضوع مهاجرت به خارج کشور برای اشتغال به یک معضل اساسی تبدیل شده است» اضافه میکند: «خیلی از کارشناسان بر این باورند که مهاجرت قشر تحصیلکرده کشور به کمبود و نبود شغل مناسب برای آنها گره خورده است و به همین دلیل هم این افراد عطای زندگی در کشور را به لقای آن میبخشند و برای یافتن آیندهای بهتر مهاجرت را تنها گزینه پیش رو میبینند. با این اوصاف هر سال بر تعداد فارغالتحصیلان مهاجرتکرده افزوده شده و پستهای مدیریتی از افراد متخصص خالیتر میشود».
همچنانکه در ارتباط با ابعاد نجومی فرار مغزها از میهن در بند باشگاه خبرنگاران وابسته به سپاه پاسداران ۲۲مرداد ۹۸ به صراحت اعتراف میکند: «کشور ایران رتبه دوم فرار مغزها در جهان را دارا است، سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰هزار متخصص تحصیلکرده از کشور مهاجرت میکنند و لازم است برنامهریزی جدی برای استفاده از این ظرفیتها در داخل کشور صورت گیرد».
لازم به یادآوری است هزینههای تحصیل هر دانشجوی فارغالتحصیل از دانشگاه، صرفنظر از هزینهای که توسط خود دانشجو و یا خانوادهاش در طول سالیان تحصیل پرداخت میکند بیش از یک میلیارد تومان برآورد شده است.
در اینباره هم خبرگزاری حکومتی ایسنا ۳۱خرداد ۹۸ با عنوان «سالانه ۱۵۰۰میلیارد دلار از طریق فرار مغزها هدر میرود» از نابودی حرث و نسل میهن اینچنین پردهبرداری مینماید: «سالیانه ۱۵۰هزار نخبه از ایران میروند. هر تحصیل کرده دانشگاهی تا به بهرهدهی برسد یک میلیون دلار هزینهاش میشود. یعنی ما سالیانه ۱۵۰هزار میلیون دلار نیروی انسانی نخبه از دست میدهیم و ککمان هم نمیگزد».
به این ترتیب میتوان گفت در اقتصاد متکی بر صدور نفت در ایران آخوندزده، با احتساب درآمد ۵۰میلیارد دلاری نفت(درآمد نفت سال ۹۷ حدود ۴۰میلیارد دلار بود)، زیان اقتصادی سالانه فرار مغزها ۳۰برابر درآمد نفتی کشور است!