ماهواره خیام و پرتاب آن به فضا، فیل تازهٔ ولایت بود که پیش از پرتاب واقعی آن به فضا، در رسانهها و صفحات مجازی هوا شده بود!
از مهرههای حکومتی گرفته تا ساندیسیهای ذوب در ولایت و شاغل به کار در فضای مجازی، همگی حتی پیش از انتشار خبر ارسال ماهواره «بومی!» و «ایرانی!» خیام، با «ذوقمرگیدگی» خاصی به این شاهکار ولایی میبالیدند.
بلافاصله پس از خبر پرتاب این ماهواره توسط سامانهٔ موشکهای فضایی سایوز روسیه و قرار گرفتن آن در فضا، نوابغ کوی ولایت هم گویا با تنفس دود خروجی موشک روسی، همراه ماهواره به فضا شتافتند! سپس از همان فضای «عرفانی!» شروع به قیل و قال کردند کهای هوار، بیایید و ببینید که «ماهواره بومی ایرانی!» ساختیم و به هوا انداختیم!
ملا رئیسی جلاد در صف دروغ رسوای خود!
نقل است که روزی ملانصرالدین در کوی و برزن به دروغ گفت که در فلان خانه نذری میدهند. جماعتی با قابلمه به نشانی گفته شده شتافتند و صف بستند. ملا که وضع صف طولانی را چنان دید، به ناگهان اندیشید کهای وای، مبادا واقعاً نذری بدهند و خودش جا بماند؛ چنین بود که قابلمه برگرفت و بهسرعت در انتهای صف منتظر نذری دروغین خود ایستاد!
این حکایت آشنا باز هم به این ترتیب در حکومت آخوندی تکرار شد:
ابراهیم رئیسی که پس از انتشار خبر دروغین «ماهواره بومی ایرانی!» ناگهان کیف بسیجیان کف بر لب را کوک یافت، با خود اندیشید که نکند قابلمهٔ من خالی بماند! از این رو بهسرعت به صحنه شتافت تا مثلا از این خوان نعمت سهمی بردارد و به گمان خودش آبرویی برای دولت بیآبروی شکستخوردهاش خریداری کند.
چنین بود که رئیس باسمهای جمهوری آخوندی، شتابان عبا و عمامه پیچیده و به صحنه شتافت و از «کارشناسان ایرانی پروژه» تشکر کرد. دجالیت پشت این موضعگیری چنین بود که با این موضعگیری به ظاهر «متواضعانه!» عملاً خودش را بهعنوان فرد بالای کل این داستان به بسیجیان فارغالعقل نظام قالب میکرد.
رسانههای بوقچی «دولت جوان حزباللهی» هم خط را گرفته و در بوق و کرنا کردند.
ماهوره بومی!
تف سر بالا بر ریش مینشیند!
اما سرخوشی عربده کشان کوی ولایت چندی بیشتر نپایید؛ اندک زمانی بعد با تلنگری کوچک، هر چه زده بودند پرید و خماری مضاعف جای نشئگی مستانهٔ بسیج و سپاه سایبری ولایت را گرفت! رسوایی چنان بود که غوغای ساخت کرونایاب مستعان و رونمایی مفتضح آن توسط شخص فرمانده کل سپاه پاسداران را به یاد آورد!
فضیحت کار به جایی رسید که خبرگزاریهای رسمی حکومتی مانند «فارس» و امثال آن را به شکرخوری انداخته و ناچارشان کرد تمامی اخبارشان را «ادیت» کنند!
این بار سفارت روسیه در تهران بود که بادکنک دستساز خامنهای و جلاد سوگلیاش را به مقصد نرسیده ترکاند و اعلام کرد این ماهواره توسط روسیه و به سفارش آخوندها ساخته شده است!
البته از آنجا که نظام روی ناتوانی مزدورانش در زمینهٔ اندیشیدن و تعقل بسیار حساب باز کرده است؛ تلاش کرد با مالهکشی وقاحتبار بر دروغهای پیشین، آروارههای از تعجب بازماندهٔ بسیجیان کوی ولایت را بهگونهیی جمع کند!
عیسی زارع پور، وزیر ارتباطات رئیسی، به صحنه آمده و مدعی شد که «ما از روز اول گفتیم که ماهواره خیام را روسیه ساخته است!»
سایتها و خبرگزاریهای حکومتی هم هر آنچه میشد را «ادیت» کردند و هرآنچه نمیشد، کلاً حذف کردند!
تصمیم دارند نفهمند!
اما در همین حال برخی دیگر از رسانههای مأمور به انتشار منویات ولایی، آنقدر سرمایهٔ وقاحت دارند که نه تنها پس از این رسوایی، باز هم روی «بومی!» بودن ماهواره خیام مانور میدهند؛ بلکه مدعی فرستادن انسان به فضا هم میشوند! (سایت بصیرت پنجشنبه ۲۰ مرداد۱۴۰۱)
اگر اینگونه موجودات خاصی را که عادت به نفهمیدن دارند، کنار بگذاریم، مهرههای حکومتی تلاش کردند از ادعای اولیه کوتاه آمده و صرفاً به «بهرهبرداری» از ماهواره خیام ببالند!
یادآوری سودمند آنکه در همین رسانههای حکومتی هم پیشتر بارها اخبار پرتاب ماهوارههای سفارشی کشورهای مختلف جهان منتشر شده و هرگز «دستاورد علمی!» محسوب نمیشود. برای مثال در ۲فروردین سال۱۴۰۰، باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: «روسیه ماهوارهٔ ۱۸کشور جهان را به فضا پرتاب کرد».
ولی باز مشکل اینجاست که این موضوع هم فعلاً نسیه است!
علیرضا نعیمی، مدیرکل بهرهبرداری و عملیات فضایی سازمان فضایی رژیم آخوندی اعلام کرد که دست کم تا ۴ماه امکان بهرهبرداری از تصاویر این ماهواره وجود نخواهد داشت! (ایسنا ۱۸مرداد ۱۴۰۱)
پایان سخن آنکه...
واقعیت این است که خرید یک ماهواره و درخواست از کشور صاحب علم و امکانات برای فرستادن آن به فضا، آن هم برای آخوندهایی که سرمایههای ملی ایران را در هر بازار سیاه و سفید جهانی به حراج گذاشتهاند، کار شاق یا قابل افتخاری نیست. از قضا این داستان نشان دهندهٔ ضعف مفرط خامنهای و نظام متزلزلش است که تلاش میکند از آب کره بگیرد و از فرستادن یک ماهوارهٔ سفارشی به فضا، عربدهٔ «اقتدار» سر بدهد!