یکی از دردناکترین ثمرات حاکمیت چپاول و غارت ولایتفقیه در میهن اشغال شده تخریب و انهدام محیطزیست ایران میباشد چرا که هستی و حیات کنونی و آینده کشور را در معرض نابودی قرار داده است.
ابعاد سیاستهای ضدملی و وطنفروشانه باندهای غارتگر مافیای آب آخوندی که عموماً وابسته به سپاه ضدمردمی پاسداران میباشند تا آنجا گسترش یافته است که علاوه بر نابودی بخش مهمی از میراث طبیعی، چند میلیون ساله سرزمینمان، رسانههای خود رژیم، زنگ خطر حذف نگین آذربایجان یا دریاچه ارومیه از نقشه ایران را بصدا در آوردهاند.
این در حالی است که دریاچه ارومیه بهعنوان بزرگترین تالاب دائمی با دارا بودن 1022جزیره بزرگ و کوچک در استان، قابلیتهای زیادی را در دل خود جایداده بود و بهعنوان یکی از تالابهای بینالمللی جهان و یکی از نادرترین ذخیره گاههای بیوسفری ۵۹گانه جهان در سال 1354در یونسکو ثبت شده بود.
همچنانکه این دریاچه بهعنوان بزرگترین پهنه آبی فلات ایران در تلطیف آب و هوا، تأمین رطوبت لازم برای رشد و نمو گیاهان و تعادل آبهای زیر زمینی در این منطقه از میهن اسیر نقش حیاتی به عهده داشت و با ویژگیهای خاص خود بعد از دریاچه شور بحر المیت بهعنوان دومین دریاچه شور و بزرگ در جهان بهشمار میرفت.
اما در پرتو سیاستهای بهغایت ضدملی و غارتگرانه آخوندها هماکنون بیش از 96درصد این دریاچه خشک و متأسفانه جز کویری از نمک چیزی از آن باقی نمانده است و به یک خطر بالقوه زیست محیطی برای مردم و کشاورزی این منطقه و ورای آن تبدیل شده است.
درک و استنباط از این جنایت تاریخی رژیم زمانی بهتر میسر میشود که بدانیم رسانههای رژیم در توصیف مختصات کنونی این دریاچه این چنین اعتراف میکنند: «دریاچه ارومیه به مصیبتی برای مردم تبدیل شده زیرا خشکی دریاچه به مرحله خطرناک نزدیک شده است، به نوعی که بخش قابل توجهی از دریاچه خشک شده و برداشت نمک و رفت و آمد کمپرسیها زمینهساز بروز گرد و غبار نمکی شده است».
در این میان آخوند روحانی شیاد با سوءاستفاده از نارضایتی گسترده مردم از خشک شدن دریاچه ارومیه، و با عوامفریبیهای خاص آخوندی تلاش داشت تا در نمایش بهاصطلاح ریاستجمهوری خود را مبتکر طرح احیا دریاچه ارومیه وانمود کند و در حالی که داد سخن داده بود: «چهار سال قبل به شما قول احیای دریاچه ارومیه را دادم و امروز خوشحالم که این دریاچه را زنده میبینم. اگر اقدامات این دولت نبود امروز شما جای دریاچه ارومیه یک کویر خشک را میدیدید» از سوی جوانان خشمگین ارومیه که او را دروغگو میخواندند و به زبان آذری علیه وی شعار میدادند مورد اعتراض قرار گرفت چرا که دیگر بر هیچکس پوشیده نبود که طرح این موضوع از طرف آخوند روحانی سرابی بیش نیست و این آخوند شیاد قصد دارد از این نمد برای خود کلاهی دوباره بسازد.
طنز تاریخ اینکه بعد از گذشت نزدیک به چهار سال و در حالیکه کارگزاران رژیم و بهاصطلاح مبتکران ستاد احیاء دریاچه، به شکست ضمنی خود اعتراف کردهاند، آخوند شیاد قصد تکرار سناریو عوامفریبانه دوره گذشته را داشت بهصورتیکه در مناظره تلویزیونی خود وقیحانه ادعا کرد: «ما برای نجات کشور قدم برداشتیم، با هم توانستیم جلوی خشک شدن دریاچه ارومیه را بگیریم اگر این اقدامات دولت نبود امروز دریاچه ارومیه خشک وتوفان نمک میتوانست 14میلیون جمعیت را تحت تاثیرقراردهد».
اما ترفند آخوند شیاد این بار مؤثرواقع نشد و این موضوع خود دستمایه یکی از مهمترین جنگ و جدال باندهای غارتگر آخوندی تبدیل شد تا آنجا که ارگان تروریستی موسوم به قدس 27اردیبهشت 96تحت عنوان اینکه: «آقای روحانی اگر شما و دولتتان هم نبو دید، دریاچه ارومیه امروز خشک نبود مینویسد: «در حالی که اعداد و ارقام، حکایت از کاهش تراز آبی دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته دارد، تلاشهای انتخاباتی دولت، برای تزریق ادعای «احیای دریاچه ارومیه در دولت یازدهم». به افکار عمومی ادامه دارد، ادعایی کذب که این روزها توسط رسانههای وابسته به دولت، نهتنها بهعنوان یکی از دستاوردهای زیستمحیطی دولت یازدهم بلکه حتی «برگ برنده» این دولت در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری معرفی میشود».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی رویکرد 24مینویسد: «متأسفانه عمق حادثه تا جایی است که هزینههای میلیاردی برای احیای این تالاب بینالمللی، برگزاری دهها همایش بینالمللی، ملی و محلی نیز تاکنون نتوانسته چارهساز شود و بهدلیل بروز خشکسالی و ادامه کاهش بارندگیها هر روز بر وسعت این فاجعه زیستمحیطی افزوده میشود».
-خبرگزاری مهر آخوندی 9اردیبهشت 96تحت عنوان وعدههای دولتی برای دریاچه ارومیه آب نشد! کشتی تدبیر هم به گل نشست مینویسد: «بیش از دو دهه از روند خشک شدن دریاچه ارومیه میگذرد، دو دههای که بیتوجهی مسئولان به همراه وعدههای شعاری دولتها هر روز بر عمق بحران افزوده است. خشک شدن دریاچه ارومیه از سال ۷۶آغازشده و هرسال ۴۰سانتیمتر از عمق آب آن کم میشد تا اینکه ۹۶درصد از مساحت دریاچه ارومیه تا سه سال گذشته از بین رفت.
عمق فاجعه تا جایی پیش رفت که احیای دریاچه یکی از شعارهای اصلی دولت یازدهم قرار گرفت و با تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه مقرر شد وعدهها وارد فاز عملیاتی شوند اما تزریق ناچیز اعتبارات و آماده نبودن برخی زیرساختها موجب شد روند عملی شدن شعارها ناچیز بوده و شتاب کمتری داشته باشد».
مهر آخوندی همچنین با استناد به گفته معاون فنی اداره کل محیطزیست استان اینگونه ادعای پوشال و کاذب آخوند روحانی شیاد را پاسخ میدهد: «بنا بر تحقیقات انجامشده (نزدیک دو دهه پیش تاکنون) نمودار تراز آب پارک ملی دریاچه ارومیه رو به پایین است و مطالعات مدیریت زیستبوم حوضه آبریز دریاچه ارومیه که با همکاری بانک جهانی به اتمام رسیده، نشان میدهد دریاچه ارومیه بهعنوان دومین دریاچه شور جهان روزهای خیلی وخیم و بحرانی را طی میکند». و در نهایت اضافه میکند: «موضع تراز آبی دریاچه ارومیه در حال حاضر ۱۲۷۰.۸۵متر است که این مقدار در مقایسه با مدتزمان مشابه سال قبل ۱۶سانتیمتر کاهش دارد.
-خبرگزاری حکومتی موسوم به ایسنا 6اردیبهشت 96تحت عنوان دریاچه ارومیه هفت سال دیگر زنده میشود بهنقل از معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا مینویسد: «یکی از حوزههای آبریز بزرگ ایران از شش حوزه، آبریز دریاچه ارومیه است. در حال حاضر دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشت وضعیت مناسبی ندارد».
و «بدترین شرایط را نسبت به درازمدت دارد. در حال حاضر وضعیت دریاچه اورمیه نسبت به درازمدت ۹درصد منفی ثبت شده و این در حالی است که سایر حوزههای آبریز ۲درصد مثبت است».
- ارگان تروریستی قدس موسوم به تسنیم 16اردیبهشت 96تحت عنوان تجویز اولین قطره شوکران برای دریاچه ارومیه! مینویسد: «در حالی که سازمان حفاظت محیطزیست، افزایش 80سانتیمتری دریاچه ارومیه طی چهار سال گذشته را یکی از مهمترین دستاوردهای زیستمحیطی دولت یازدهم عنوان کرده و رسانههایی که با ارائه آمار مستند، این ادعا را تکذیب میکنند به نشر اکاذیب و سیاسیکاری متهم میکند، عیسی کلانتری، دبیر کارگروه ستاد احیای دریاچه ارومیه روز گذشته خبر از کاهش 11سانتیمتری تراز دریاچه نسبت به سال قبل داده..».
ارگان تروریستی قدس در ادامه ضمن تأکید به شکست ضمنی احیای دریاچه از سوی عیسی کلانتری این چنین نتیجهگیری کرده است که: «اظهارات ضد و نقیض کلانتری در نشست خبری روز گذشته که ابتدا تأکید میکند دریاچه ارومیه صددرصد قابل احیاست و دقایقی بعد بخش جنوبی آن را غیرقابل احیا و در شرف تبدیل به پارک حیات وحش عنوان میکند از یک سو و ادعای کذب و رویایی افزایش 80سانتیمتری تراز دریاچه ارومیه طی چهار سال گذشته توسط معصومه ابتکار، از سوی دیگر، حکایت از سردرگمیهایی دارد که دولت یازدهم در روزهای پایانی، در خصوص یکی از اولین مصوبات خود با آن دست به گریبان است. مصوبهیی که میان زمین و آسمان معلق است چرا که نه امکان محقق شدنش وجود دارد و نه با وجود صرف منابع مالی و آبی بسیار، طی سالهای گذشته، شجاعتی در میان دستاندرکارانش برای اقرار به اشتباه».
-خبرگزاری مجلس ارتجاع رژیم موسوم به خانه ملت 23بهمن 95بهنقل از یکی از اعضای مجلس ارتجاع در ارتباط با عملکرد ستاد موسوم به احیای دریاچه ارومیه مینویسد: «به بهانه احیای دریاچه ارومیه ما را فریب دادهاند و سد نازلو و باراندوز را تعطیل کردهاند، ستاد احیای دریاچه ارومیه و همچنین وزیر نیرو نه تنها اقدام موثری در رابطه با احیای دریاچه انجام نداده بلکه خشکی آن را نیز رقم زدهاند در حالی که احداث سیمینه رود و زرینه رود و همچنین سد باراندوز و نازلو به نفع دریاچه ارومیه بوده و از هدر رفت آب جلوگیری میکند اما متأسفانه آنها را تعطیل کردهاند؛ لازم است سازمان حفاظت محیطزیست و همچنین ستاد احیای دریاچه شفاف سازی کنند که تاکنون چه اقدامات مؤثر و سازندهیی برای احیای این دریاچه انجام دادهاند. زمانی که ستاد احیای دریاچه ارومیه هیچگونه ثمری به جز هدر رفت سرمایه و بودجه ملی را ندارد پس وجود این ستاد هیچ دردی را از جسم بیجان دریاچه ارومیه را دوا نمیکند».
این عضو مجلس ارتجاع در ادامه ضمن اذعان به اینکه برنامههایی که ستاد احیای دریاچه ارومیه در پیش گرفته است جز بیکاری، بدبختی، قطع معیشت روستاییان آذربایجان غربی چیز دیگری را بهدنبال نخواهد داشت به غارت و چپاول در استخراج بیرویه نمک از دریاچه ارومیه توسط ستاد بهاصطلاح احیای دریاچه هم اعتراف میکند و مینویسد: «روزانه بیش از ۵۰۰تریلی نمک از سطح بستر دریاچه برداشت و به نام کارخانه مراغه بسته بندی و بعد به کشور ترکمنستان و کشورهای دیگر صادر میشود و این در حالی است که این برداشت بدون توجه به استانداردهای زیست محیطی و استفاده از تکنولوژی روز انجام میشود و در واقع برداشت نمک با بیل مکانیکی و لودر مغایر استانداردهای زیست محیطی است».
ابعاد سیاستهای ضدملی و وطنفروشانه باندهای غارتگر مافیای آب آخوندی که عموماً وابسته به سپاه ضدمردمی پاسداران میباشند تا آنجا گسترش یافته است که علاوه بر نابودی بخش مهمی از میراث طبیعی، چند میلیون ساله سرزمینمان، رسانههای خود رژیم، زنگ خطر حذف نگین آذربایجان یا دریاچه ارومیه از نقشه ایران را بصدا در آوردهاند.
این در حالی است که دریاچه ارومیه بهعنوان بزرگترین تالاب دائمی با دارا بودن 1022جزیره بزرگ و کوچک در استان، قابلیتهای زیادی را در دل خود جایداده بود و بهعنوان یکی از تالابهای بینالمللی جهان و یکی از نادرترین ذخیره گاههای بیوسفری ۵۹گانه جهان در سال 1354در یونسکو ثبت شده بود.
همچنانکه این دریاچه بهعنوان بزرگترین پهنه آبی فلات ایران در تلطیف آب و هوا، تأمین رطوبت لازم برای رشد و نمو گیاهان و تعادل آبهای زیر زمینی در این منطقه از میهن اسیر نقش حیاتی به عهده داشت و با ویژگیهای خاص خود بعد از دریاچه شور بحر المیت بهعنوان دومین دریاچه شور و بزرگ در جهان بهشمار میرفت.
اما در پرتو سیاستهای بهغایت ضدملی و غارتگرانه آخوندها هماکنون بیش از 96درصد این دریاچه خشک و متأسفانه جز کویری از نمک چیزی از آن باقی نمانده است و به یک خطر بالقوه زیست محیطی برای مردم و کشاورزی این منطقه و ورای آن تبدیل شده است.
درک و استنباط از این جنایت تاریخی رژیم زمانی بهتر میسر میشود که بدانیم رسانههای رژیم در توصیف مختصات کنونی این دریاچه این چنین اعتراف میکنند: «دریاچه ارومیه به مصیبتی برای مردم تبدیل شده زیرا خشکی دریاچه به مرحله خطرناک نزدیک شده است، به نوعی که بخش قابل توجهی از دریاچه خشک شده و برداشت نمک و رفت و آمد کمپرسیها زمینهساز بروز گرد و غبار نمکی شده است».
در این میان آخوند روحانی شیاد با سوءاستفاده از نارضایتی گسترده مردم از خشک شدن دریاچه ارومیه، و با عوامفریبیهای خاص آخوندی تلاش داشت تا در نمایش بهاصطلاح ریاستجمهوری خود را مبتکر طرح احیا دریاچه ارومیه وانمود کند و در حالی که داد سخن داده بود: «چهار سال قبل به شما قول احیای دریاچه ارومیه را دادم و امروز خوشحالم که این دریاچه را زنده میبینم. اگر اقدامات این دولت نبود امروز شما جای دریاچه ارومیه یک کویر خشک را میدیدید» از سوی جوانان خشمگین ارومیه که او را دروغگو میخواندند و به زبان آذری علیه وی شعار میدادند مورد اعتراض قرار گرفت چرا که دیگر بر هیچکس پوشیده نبود که طرح این موضوع از طرف آخوند روحانی سرابی بیش نیست و این آخوند شیاد قصد دارد از این نمد برای خود کلاهی دوباره بسازد.
طنز تاریخ اینکه بعد از گذشت نزدیک به چهار سال و در حالیکه کارگزاران رژیم و بهاصطلاح مبتکران ستاد احیاء دریاچه، به شکست ضمنی خود اعتراف کردهاند، آخوند شیاد قصد تکرار سناریو عوامفریبانه دوره گذشته را داشت بهصورتیکه در مناظره تلویزیونی خود وقیحانه ادعا کرد: «ما برای نجات کشور قدم برداشتیم، با هم توانستیم جلوی خشک شدن دریاچه ارومیه را بگیریم اگر این اقدامات دولت نبود امروز دریاچه ارومیه خشک وتوفان نمک میتوانست 14میلیون جمعیت را تحت تاثیرقراردهد».
اما ترفند آخوند شیاد این بار مؤثرواقع نشد و این موضوع خود دستمایه یکی از مهمترین جنگ و جدال باندهای غارتگر آخوندی تبدیل شد تا آنجا که ارگان تروریستی موسوم به قدس 27اردیبهشت 96تحت عنوان اینکه: «آقای روحانی اگر شما و دولتتان هم نبو دید، دریاچه ارومیه امروز خشک نبود مینویسد: «در حالی که اعداد و ارقام، حکایت از کاهش تراز آبی دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته دارد، تلاشهای انتخاباتی دولت، برای تزریق ادعای «احیای دریاچه ارومیه در دولت یازدهم». به افکار عمومی ادامه دارد، ادعایی کذب که این روزها توسط رسانههای وابسته به دولت، نهتنها بهعنوان یکی از دستاوردهای زیستمحیطی دولت یازدهم بلکه حتی «برگ برنده» این دولت در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری معرفی میشود».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی رویکرد 24مینویسد: «متأسفانه عمق حادثه تا جایی است که هزینههای میلیاردی برای احیای این تالاب بینالمللی، برگزاری دهها همایش بینالمللی، ملی و محلی نیز تاکنون نتوانسته چارهساز شود و بهدلیل بروز خشکسالی و ادامه کاهش بارندگیها هر روز بر وسعت این فاجعه زیستمحیطی افزوده میشود».
-خبرگزاری مهر آخوندی 9اردیبهشت 96تحت عنوان وعدههای دولتی برای دریاچه ارومیه آب نشد! کشتی تدبیر هم به گل نشست مینویسد: «بیش از دو دهه از روند خشک شدن دریاچه ارومیه میگذرد، دو دههای که بیتوجهی مسئولان به همراه وعدههای شعاری دولتها هر روز بر عمق بحران افزوده است. خشک شدن دریاچه ارومیه از سال ۷۶آغازشده و هرسال ۴۰سانتیمتر از عمق آب آن کم میشد تا اینکه ۹۶درصد از مساحت دریاچه ارومیه تا سه سال گذشته از بین رفت.
عمق فاجعه تا جایی پیش رفت که احیای دریاچه یکی از شعارهای اصلی دولت یازدهم قرار گرفت و با تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه مقرر شد وعدهها وارد فاز عملیاتی شوند اما تزریق ناچیز اعتبارات و آماده نبودن برخی زیرساختها موجب شد روند عملی شدن شعارها ناچیز بوده و شتاب کمتری داشته باشد».
مهر آخوندی همچنین با استناد به گفته معاون فنی اداره کل محیطزیست استان اینگونه ادعای پوشال و کاذب آخوند روحانی شیاد را پاسخ میدهد: «بنا بر تحقیقات انجامشده (نزدیک دو دهه پیش تاکنون) نمودار تراز آب پارک ملی دریاچه ارومیه رو به پایین است و مطالعات مدیریت زیستبوم حوضه آبریز دریاچه ارومیه که با همکاری بانک جهانی به اتمام رسیده، نشان میدهد دریاچه ارومیه بهعنوان دومین دریاچه شور جهان روزهای خیلی وخیم و بحرانی را طی میکند». و در نهایت اضافه میکند: «موضع تراز آبی دریاچه ارومیه در حال حاضر ۱۲۷۰.۸۵متر است که این مقدار در مقایسه با مدتزمان مشابه سال قبل ۱۶سانتیمتر کاهش دارد.
-خبرگزاری حکومتی موسوم به ایسنا 6اردیبهشت 96تحت عنوان دریاچه ارومیه هفت سال دیگر زنده میشود بهنقل از معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا مینویسد: «یکی از حوزههای آبریز بزرگ ایران از شش حوزه، آبریز دریاچه ارومیه است. در حال حاضر دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشت وضعیت مناسبی ندارد».
و «بدترین شرایط را نسبت به درازمدت دارد. در حال حاضر وضعیت دریاچه اورمیه نسبت به درازمدت ۹درصد منفی ثبت شده و این در حالی است که سایر حوزههای آبریز ۲درصد مثبت است».
- ارگان تروریستی قدس موسوم به تسنیم 16اردیبهشت 96تحت عنوان تجویز اولین قطره شوکران برای دریاچه ارومیه! مینویسد: «در حالی که سازمان حفاظت محیطزیست، افزایش 80سانتیمتری دریاچه ارومیه طی چهار سال گذشته را یکی از مهمترین دستاوردهای زیستمحیطی دولت یازدهم عنوان کرده و رسانههایی که با ارائه آمار مستند، این ادعا را تکذیب میکنند به نشر اکاذیب و سیاسیکاری متهم میکند، عیسی کلانتری، دبیر کارگروه ستاد احیای دریاچه ارومیه روز گذشته خبر از کاهش 11سانتیمتری تراز دریاچه نسبت به سال قبل داده..».
ارگان تروریستی قدس در ادامه ضمن تأکید به شکست ضمنی احیای دریاچه از سوی عیسی کلانتری این چنین نتیجهگیری کرده است که: «اظهارات ضد و نقیض کلانتری در نشست خبری روز گذشته که ابتدا تأکید میکند دریاچه ارومیه صددرصد قابل احیاست و دقایقی بعد بخش جنوبی آن را غیرقابل احیا و در شرف تبدیل به پارک حیات وحش عنوان میکند از یک سو و ادعای کذب و رویایی افزایش 80سانتیمتری تراز دریاچه ارومیه طی چهار سال گذشته توسط معصومه ابتکار، از سوی دیگر، حکایت از سردرگمیهایی دارد که دولت یازدهم در روزهای پایانی، در خصوص یکی از اولین مصوبات خود با آن دست به گریبان است. مصوبهیی که میان زمین و آسمان معلق است چرا که نه امکان محقق شدنش وجود دارد و نه با وجود صرف منابع مالی و آبی بسیار، طی سالهای گذشته، شجاعتی در میان دستاندرکارانش برای اقرار به اشتباه».
-خبرگزاری مجلس ارتجاع رژیم موسوم به خانه ملت 23بهمن 95بهنقل از یکی از اعضای مجلس ارتجاع در ارتباط با عملکرد ستاد موسوم به احیای دریاچه ارومیه مینویسد: «به بهانه احیای دریاچه ارومیه ما را فریب دادهاند و سد نازلو و باراندوز را تعطیل کردهاند، ستاد احیای دریاچه ارومیه و همچنین وزیر نیرو نه تنها اقدام موثری در رابطه با احیای دریاچه انجام نداده بلکه خشکی آن را نیز رقم زدهاند در حالی که احداث سیمینه رود و زرینه رود و همچنین سد باراندوز و نازلو به نفع دریاچه ارومیه بوده و از هدر رفت آب جلوگیری میکند اما متأسفانه آنها را تعطیل کردهاند؛ لازم است سازمان حفاظت محیطزیست و همچنین ستاد احیای دریاچه شفاف سازی کنند که تاکنون چه اقدامات مؤثر و سازندهیی برای احیای این دریاچه انجام دادهاند. زمانی که ستاد احیای دریاچه ارومیه هیچگونه ثمری به جز هدر رفت سرمایه و بودجه ملی را ندارد پس وجود این ستاد هیچ دردی را از جسم بیجان دریاچه ارومیه را دوا نمیکند».
این عضو مجلس ارتجاع در ادامه ضمن اذعان به اینکه برنامههایی که ستاد احیای دریاچه ارومیه در پیش گرفته است جز بیکاری، بدبختی، قطع معیشت روستاییان آذربایجان غربی چیز دیگری را بهدنبال نخواهد داشت به غارت و چپاول در استخراج بیرویه نمک از دریاچه ارومیه توسط ستاد بهاصطلاح احیای دریاچه هم اعتراف میکند و مینویسد: «روزانه بیش از ۵۰۰تریلی نمک از سطح بستر دریاچه برداشت و به نام کارخانه مراغه بسته بندی و بعد به کشور ترکمنستان و کشورهای دیگر صادر میشود و این در حالی است که این برداشت بدون توجه به استانداردهای زیست محیطی و استفاده از تکنولوژی روز انجام میشود و در واقع برداشت نمک با بیل مکانیکی و لودر مغایر استانداردهای زیست محیطی است».