728 x 90

بورس و بازی خطرناک با اندوخته‌های مردم

بازار طلا
بازار طلا

خبر هجوم مردم تهیدست برای فروش آخرین اندوخته‌های خود نظیر طلا‌ و وسایل زینتی به طلا فروشی‌ها، غم‌انگیز و تأسف‌آور است. این دارایی‌ها که بعضاً برای صاحبانشان خاطره‌انگیز هستند؛ هنگامی‌که برای تأمین مواد غذایی خانواده یا هزینه درمان بیماریهای ناشی از کرونا و یا پرداخت اجاره‌خانه عقب افتاده، از محل امن و دور از دسترس بیرون آورده می‌شوند، بیانگر فقر شدیدی است که رژیم ضدمردمی ولایت تا مغز استخوان به آنها تحمیل کرده است.

 

ازدحام برای فروش اندوخته‌ها

روزنامهٔ ‌ حکومتی آرمان پس از برشمردن اهمال‌کاریهای رژیم در مقابله با کرونا از جمله ممانعت آخوندهای قم از اعمال قرنطینه در این شهر و گسترش کرونا به اقصی نقاط کشور که منجر به جان باختن هزاران نفر شد، در مورد پیامدهای از کار افتادن چرخ اقتصاد می‌نویسد:

«بسیاری از اصناف و اقشار، به‌ویژه کارگران، شغل خود را از دست دادند. کارگرانی که با توجه به‌شکاف درآمدهایشان با هزینه‌ها، شاید برای یک هفته هم پس‌اندازی نداشته باشند، در حدود دو ماه اخیر ناچاراً بدون شغل و درآمدی به‌معیشت خود ادامه دادند».(آفتاب. ۸اردیبهشت ۹۹)

این روزنامه به اشاره به این‌که مردم در دوران کرونا به ناچار همهٔ‌ «اندوختهٔ »‌ سالیان خود را نیز مصرف کرده و اینک به «فروش دارایی‌هایشان» رو آورده‌اند، می‌نویسد:

«فقط کافی است این روزها نگاهی به‌ طلافروشی‌های سطح شهر بیاندازیم تا متوجه ازدحام غیرعادی آنها شویم. اما آیا مردم برای خرید طلا به این بازار هجوم آورده‌اند؟ پاسخ منفی است؛ بسیاری از افرادی که این روزها در طلا‌فروشی‌ها مشاهده می‌شوند، نه‌خریدار، بلکه فروشنده طلا هستند. آنها تنها اندوخته خود را هم به ‌بازار آورده‌اند تا آن را به پول نقد تبدیل کنند و روزهای سخت کرونایی را پشت سر بگذارند».(همان منبع)

 

آرمان اعتراف کرده است:

«این اتفاق علاوه ‌بر این‌که در تضاد با طرح فاصله‌گذاری اجتماعی و خطرآفرین است، نشان از معیشت سخت مردم در این روزها دارد. مردمی که مدتی را در قرنطینه بودند و حالا با موج جدید گرانی‌ها به‌بهانه کرونا مواجه شده‌اند».(همان منبع)

این فقر و ناداری دل آزار تنها محدود به طبقات محروم جامعه و کارگران و زحمتکشان فقیر نمی‌شود بلکه حتی آنهایی که قدری دستشان به دهانشان می‌رسد و در بازار تجارت، خرید و فروش خود را با چکهای بانکی انجام می‌دادند نیز به فروش این داراییها روی آورده‌اند.

 

فروش طلاهای خانگی؛ از تأمین معیشت تا پرداخت بدهی‌ها

«رئیس انجمن تخصصی طلا و جواهر تهران در رابطه با دلیل هجوم مردم به‌ طلا‌فروشی‌ها می‌گوید:

«در این ایام دهک پایین برای تأمین امرار معاش و دهک بالا برای پاس‌کردن چک و پرداخت بدهی‌های خود نسبت به‌فروش طلاهای خود اقدام می‌کنند. به‌گفته محمد کشتی‌آرای به‌دلیل نبود فروش از سوی طلافروشی‌ها و کمبود نقدینگی، بعضاً مشاجراتی هم صورت می‌گیرد».(آرمان. ۸ اردیبهشت۹۹)

رژیم آخوندی با این‌که شبانه روز از بلندگوهای بی‌مخاطبش پرداخت وام یک میلیون تومانی را به رخ می‌کشد اما به‌گفته آفتاب نیوز ۸اردیبهشت ۹۹ «یارانه‌بگیران اعتقاد دارند که این مبلغ درد معیشت آنها را درمان نمی‌کند... هر چند تعداد قابل‌ توجهی از مشمولان طرح هدفمندسازی یارانه‌ها هم‌چنان موفق به‌دریافت وام مورد اشاره دولت نشده‌اند».

علت هم واضح است؛ در طول یک‌سال اخیر و به‌ویژه پس از ورود کرونا به ایران هزینه‌ها و در واقع تورم اجناس و به‌خصوص کالاهای غذایی چنان بالا رفته است که دیگر با اوج افزایش نرخ تورم در زمان رفسنجانی که معادل ۵۰درصد بود، مقایسه می‌شود. هر چند تورم کالاهای معیشتی بالاتر از این نرخ است. هجوم این ویروس فقر و گرسنگی جبرا در شهرهایی هم‌چون تهران بسا دردآورتر و گسترده‌تر است.

«در این زمینه واحد اطلاعات اکونومیست هفتادمین گزارش سالانه هزینه‌های زندگی را منتشر کرد که طبق آن، پایتخت ایران با ۱۴ رتبه افزایش به صد‌ و ششمین شهر گران جهان تبدیل شده است». (اقتصاد آنلاین. ۷اردیبهشت ۹۹)

 

دامی دیگر برای چپاول هر چه که باقی مانده است

این روزها رژیم دام جدید دیگری به نام بازار سرمایه یا همان بورس کذایی پهن کرده است که با ترفندهای ناگزیر نهادهای پولی و مالی رژیم مثل بانک مرکزی هدف خود را پیش می‌برد. این پروژه به‌منظور جمع‌آوری هر چه بیشتر نقدینگی و سرمایه‌های در دست مردم طراحی شده تا رژیم بتواند با نقدینگی فوق‌الذکر بخشی از کسریها و بدهی‌های خود و ضرر و زیانهای بنگاههای وابسته را جبران کند.

این طرح با افزایش سود سهام مؤسسات حاضر در بورس در زمانی صورت می‌گیرد که حتی دولت آخوند روحانی هم به رکود عمیق تولید اذعان می‌کند و خامنه‌ای شعار جهش آن را می‌دهد. هر چند این فریب کاری در رسانه‌های مستقل مقاومت و ارگانهای اقتصادی بین‌المللی تا حدودی افشا‌ شده است اما وضعیت نابسامان معیشتی بخشی از مردمی که اندوخته‌ای دارند سبب شده است که در این دام بیافتند. تا جایی که عده از مردم به فروش طلا و اشیا زینتی خود برای حضور در بورس روی آورده‌اند. در این باره روزنامه حکومتی آفتاب ۸ اردیبهشت۹۹ می‌نویسد:

«استقبال مردم از فروش طلا و سایر دارایی‌هایشان را نمی‌توان تنها از یک بعد بررسی کرد. گذران معیشت تنها یک از این ابعاد است که البته آن را هم نباید نادیده گرفت. طبعاً گروهی از مردم که در هفته‌های اخیر رشد سراسیمه بورس را مشاهده‌ کرده‌اند، این روزها احساس عقب‌ماندن از سایر افراد را دارند. آنها که پیش از این با خرید طلا، ارز یا سکه درصدد حفظ ارزش سرمایه خود بودند، به‌دنبال راهی می‌گردند تا از بازدهی بالای بازار سرمایه بهره‌مند شوند. از این‌رو گویا قرار است هر آنچه در چنته دارند را تبدیل به‌سهام بورسی کنند».

این روزنامهٔ حکومتی به‌نقل از «گروهی از کارشناسان» این نوع رفتار مردم را «هیجانی و جو زده» خوانده و شرایط کنونی بازار سرمایه را مشابه «تجربباتی نظیر سرمایه‌گذاری در شرکت‌های هرمی، استقبال از مؤسسات مالی و اعتباری و هجوم به بازار ارز در سال ۹۶» دانسته که «‌به سرنوشت نقدینگی موجود در بورس چندان خوش‌بین نیستند».

آفتاب در ادامه «گذشته از درستی و نادرستی چنین تحلیلی» اضافه کرده:

«طبعا هیچ کارشناسی شکاف ایجاد شده بین هزینه‌ها و تورم موجود با درآمدهای مردم را انکار نمی‌کند. مردمی که به‌دلیل رشد لجام‌گسیخته تورم، هر روز با سرعت بیشتری ارزش سرمایه و دارایی خود را از دست می‌دهند چاره‌ای جز این ندارند که هر‌بار شانس خود را در یک بازار محک بزنند. بسیاری از آنها نه از روی فرصت‌طلبی، بلکه از روی اجبار و برای گذران معیشت خود دست به‌چنین رفتارهای پرریسکی می‌زنند. به‌ویژه در ایامی که کرونا بسیاری از کسب‌وکارها و مشاغل را از پای درآورده، اقشار مختلف به‌دنبال راهی برای افزایش سرمایه خود می‌گردند... حال که کمکهای دولتی کفاف معیشت آنها را نمی‌دهد، قطعاً این افراد به‌راه‌های دیگری نظیر فروش دارایی‌های خود که گاه جنبه یادگاری و ارزش معنوی دارند روی می‌آورند.»

 

حفظ قدرت سیاسی از طریق قربانی کردن منافع عمومی

در حوزه اقتصاد سیاسی مدتی است که کتاب پرفروش اقتصاددانان مشهور دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون به‌نام «چرا ملتها شکست می‌خورند» خواننده‌های بسیاری را جذب کرده است که جویای علل عقب‌ماندگی‌ها و تیره‌روزیهای جوامع بشری هستند. در مقدمه‌ای که یکی از کارگزاران رژیم آخوندی (معاون وزیرکار) بر آن نوشته است اعترافی تأمل برانگیز به چشم می‌خورد:

«مشکل سیاست‌مدار عموماً کمبود علم و دانش نیست. مشکل دوراهی حفظ قدرت سیاسی از طریق قربانی کردن منافع عمومی یا تأمین منافع عمومی و از دست دادن تدریجی قدرت سیاسی است....»

 

آری؛ شاید به‌نظر خواننده ناآشنا با ماهیت نظام ولایت فقیه، این‌طور برسد که خامنه‌ای و دیگر سردمداران رژیم آخوندی، بر سر این دوراهی مانده‌اند. اما آگاهی از بیش از ۴۰سال حکومتی که در حفظ قدرت سیاسی به قیمت بر باد دادن جان و مال مردم تردید نمی‌کند و آن را « اوجب واجبات» می‌داند، جای هیچ تردیدی در انتخاب راه اول نمی‌گذارد... بنابراین برای جلوگیری از تداوم شکست ملت، راه‌حل دیگر از ریشه‌کن نمودن قدرت فاسد سیاسی به دست مردم عاصی و مصیبت‌زده این مرز و بوم است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6d830c2c-eaed-4eb1-b28d-c3dbba0a03d0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات