«دشمن سعی دارد افتخارات ما را تبدیل به موضوعات شرمآور کند و مسائل زشت را تبدیل به افتخارات، حواسمان را جمع کنیم انقلابی که به دست ما رسیده در تاریخ نظیر ندارد، این انقلاب امانت است، در کارهای ما عیب و ایراد زیاد است حواسمان جمع باشد که این عیب و ایرادات را آنقدر بزرگ نکنیم که مأیوس شویم.»
(پاسدار محمدرضا نقدی. تلویزیون شبکة ۳ حکومتی. ۱۵مهر۹۹)
«هماهنگ کنندهٔ سپاه»!
پاسدار محمدرضا نقدی که این روزها در سمت جدید «معاون هماهنگکنندهٔ سپاه» پایش به رسانههای حکومتی بیشتر از قبل باز شده، برخی پشتپردههای نظام را لو میدهد که شاید در شرایط معمول در بیان آنها احتیاط بیشتری به خرج میداد. البته برای نظامی که یک پایش در خلأ قرار دارد و پای دیگرش بر لبهٔ پرتگاه، طبق قاعده، اظهارات چپاندرقیچی چندان مایهٔ تعجب نباشد.
رباتهای هشتکساز!
این پاسدار جنایتکار، در گفتگو با برنامهٔ «بدون توقف» در شبکهٔ ۳ تلویزیون حکومتی نشان داد که درد اصلی او ولیفقیهاش، همچنان خط قرمز سرنگونی و مقاومت ایران و مجاهدین مستقر در آمادگاه سرنگونی (اشرف سوم) هستند. در این اظهارات دقت کنید:
«وقتی مدیریت دست بیگانه است با ما بازی میکند، با ربات دو هزار آدم را تبدیل میکند به سه میلیون نفر و هشتگشان پربیننده میشود، عدد مراجعات به بزرگترین هنرمندان، فیلسوفان، دانشمندان ایرانی در کف است و مراجعات به یک آدم لات لاابالی آنقدر بیننده دارد، این آمارسازیها، برجسته کردنهای مزخرفات را با مدیریت اعمال میکنند و ما خودمان تصمیم گرفتیم که مدیریت را دست آنها بدهیم در حالی که مدیریت و توانمندیاش هست ما مشکل مدیریت نداریم، اگر بگوئیم فنآوریاش را نداریم واقعاً بیعرضهایم که نتوانستم با این همه دانشگاه و اساتید برجسته اطلاعات و فنآوری و مخابرات راهی پیدا کنیم، همه چیز ساختیم غیر از این، شما جوانان فکر میکنید اگر قرار است راه شهدا یا پیروان خط امام را بروید حتماً باید سفارتخانهیی را بگیرید خوب اینها را حل کنید». (مشرق نیوز. ۱۵مهر۹۹)
جیغ بنفش «بدون توقف»!
طبعا مشکل نظام، قبل از هر چیز مشکل «فنآوری»! نیست. زیرا در آنجا که به فنآوری در راستای اهداف تروریستی و سرکوبگرانه نیاز دارد، دست به خاصهخرجی میزند و با شیوههای قاچاق، صنعت مونتاژ و قطعهٔ یدکی گیر میآورد. یک قلم آن به گزارش ۴مهر۹۹ نشنال امارات ممنوع کردن فروش موتورهای پهپاد از سوی مقامهای آلمانی به این حکومت بود به این دلیل که شبهنظامیان حوثی در یمن از پهپادهایی استفاده میکردند که موتور آن توسط این کشور به رژیم ایران فروخته میشد. یعنی تا آن تاریخ این معامله ادامه داشت.
پس مشکل کجاست؟ چه عاملی باعث شده که جیغ بنفش «بدون توقف»! پاسدار نقدی بلند شود؟
این چه رباتی است که معاندین نظام با به کارگیری آن ناگهان هشتکهای یک جمعیت ۲هزار نفری را تبدیل به ۳میلیون نفر و پربینندهترین هشتکهای در توئیتر میکند؟! ای دل غافل! اگر چنین رباتی وجود دارد چرا فیثاغورثهای نظام تا بهحال موفق نشدهاند نظیر آن از استکبار جهانی کش رفته یا قاچاق کنند. مگر پاسدار نقدی نمیگوید «ما الآن ماهواره به فضا میفرستیم، زیردریایی، موشک و جنگنده ساختیم»
اگر مشکل مدیریت است، مدیریت شبکههای دستساز و جعلی که تماماً در دست وزارت اطلاعات و ارگانهای امنیتی است، چرا آنها نمیتوانند دست به هشتکسازی نجومی بزنند؟
داغ به دلی از انعکاس گستردهٔ اعدام نوید افکاری
پاسدار نقدی کتمان نمیکند که هنوز از انعکاس گستردهٔ اعدام قهرمان ملی، نوید افکاری داغ بر دل است و به تبعاتی که این موضوع در داخل و خارج ایران برای رژیم ایجاد کرده واقف است. وقتی مقاومت مردم ایران میتوانند در یک تک هماهنگ اینگونه رژیم را به نقطهٔ استیصال و پرت و پلا گویی بکشانند، پس قادرند گامهایی را بردارند که در مخیلهٔ این پاسدار عقبمانده و علیلفکر نمیگنجد. جالب است در این گفتگو او بسیجیان «بیعرضه!»ی نظام و از دیوار سفارت بالاروندگان را نصیحت میکند که به جای گرفتن سفارتخانهٔ کشورهای خارجی، بروند از این مسائل سردر بیاورند!
یک فقره لاف در غریبی!
پاسدار نقدی حواسش نیست که در این گفتگو به این موضوع اعتراف میکند که مردم پیامرسانهای داخلی را بایکوت و تحریم کردهاند؛ زیرا بهخوبی میدانند این اپلیکیشنها از طرف وزارت اطلاعات طراحی و کنترل میشود. او برای اینکه موضوع را رفع و رجوع کند، بهگونهیی سفسطهآمیز مدعی میشود که «همه چیز قابل شنود است» و «پلیس فتا» میتواند همهٔ پیامرسانها را شنود کند. معلوم نیست اگر میتواند و این ادعا درست است؛ پس چرا صحبت از «بیعرضهگی» بسیجیان و عقبماندگی آنها در مهار و کنترل فضای مجازی میکند؟!
«محاصرهٔ تبلیغاتی»!
جالب اینجاست که پاسدار نقدی با آن که در شوهای تلویزیونی پیشین به اندازه کافی از دست اقدامات و فعالیتهای روشنگرانهٔ مقاومت ایران در فضای مجازی شکوه کرده بود اما باز نوار را از اول میگذارد و این اقدامات را «محاصرهٔ تبلیغاتی» مینامد.
«در گام دوم حیاتیترین و اصلیترین وظیفه شکستن محاصره تبلیغاتی دشمن است، شما نگاه کنید اگر سپاه به عرصه اقتصادی ورود کرده جزء افتخارات این کشور است و همه ملت ما باید به زحماتی که کشیده شده بنازند اما این همه شبههافکنی کردند. «(همان منبع)
آنچه پاسدار نقدی «محاصرهٔ تبلیغاتی» مینامد و از بیم آن فیوز میپراند، مواضع و افشاگریهای مقاومت ایران است که با روی دایره ریختن کلاندزدیهای سپاه و سایر ارگانهای وابسته به بیت خامنهای، عرصه را بر آنها تنگ نموده است. مشابه همین عرصه تنگ کردن را در افشاگری نسبت به ماهیت جنگ ضدمیهنی نیز میتوان دید.
«دفاع مقدس ما برجستهترین افتخار است، حاضرم در این زمینه با هر کسی مناظره کنم، درخشانترین عرصه تاریخ ملت ایران در تمام هفتهزار سال تمدن خودش دفاع مقدس است و یکی از برجستهترین نقاط تاریخ بشریت است ولی الآن چقدر با شبهه و فضاسازی آن را بد جلوه میدهند، کارخانه شبههسازی قبلاً دستی و سنتی بود، سالی یکی، دو شبهه درست میکردند الآن صنعتیسازی شده و تولید انبوه کرده و هر دقیقه فضایی درست میکنند که فکر میکنیم شبهه اصلی اینهاست و باید این را بپرسیم. ». . (همان)
گسسته شدن بند از بند نظام
باید به این مقاومت و حقانیت آن بالید که چگونه دست روی گلوی دیکتاتوری آخوندی گذاشته و آن را با شدت تمام میفشارد. «محاصرهٔ تبلیغاتی»، «هشتکسازی میلیونی» و «تبدیل افتخارات به موضوعات شرمآور»! اسامی مستعار گسسته شدن بند از بند این نظام در مراحل پایانی است.
تحولاتی که در راه است مهیبتر از آن است که در تصور پاسدار نقدی و بسیجیان ساندیسخور بگنجد.