در ایران غارت زده، مردم روز به روز فقیرتر شده و گرسنگی به تصویری تکراری تبدیل شده است.
احمد مرادی در مجلس آخوندی ـ ۱۵تیر ۹۹:
«مردم روز به روز فقیرتر و سفره آنها کوچکتر میگردد».
از نظر غارتگران حاکم، کارتن خواب هم مانند زبالهگرد سهمش از ثروت ملی همین است و کاری نمیشود کرد.
یک شهروند کارتن خواب:
«خدا شاهد در ماه که ۳۰روزه ما یه وعده غذای گرم نداریم مگه چطور بشه بندگان خدا نذری چیزی داشته باشن که بیارن اینجا تقسیم کنن که به ما هم برسه».
در وحشیترین نظامهای استثماری هم این معامله را با شهروندانی که به علت غارت ثروت ملی به این روز افتادهاند نمیکنند.
یک شهروند کارتن خواب با بغض:
«کسی نیست بیاد درد ما رو ببینه. هیچی نیست بیاد ببینه
سگ میخوابه اینجا؟ بخدا سگ نمیخوابه»
در نظام خامنهای بام خواب و کارتن خواب و زبالهگرد انسانهای بیهویتی هستند که باید از جمع و جامعه طرد شوند.
شهروند کارتن خواب:
«یعنی دیگه باید دیگه ما رو با اون دمپایی له کرد و تو خاک انداز و بعد بندازی تو آشغالدونی تموم.» دیگه؟
روزنامه حکومتی آرمان ۱۱تیر، در وحشت از سرانجام ظلمی که به حاشیهنشینان میرود نوشت:
«در صورت گسترش فرهنگ فقر میتوان پیشبینی کرد که جمعیت حاشیهنشین کشور بهزور هم که شده درصدد کسب روزی و معیشت خود از اغنیا بوده و اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، زلزلهای از خشونت جامعه را تهدید میکند که شاید بتوان گفت منجر به بروز اعتراضاتی در گوشه و کنار کشور میشود».
یک شهروند کارتن خواب با بغض:
«ما باید چیکار کنیم؟ به کی باید بگیم؟ کجا باید رفت؟ انسانیت همینه؟».
روزنامه مستقل ـ ۱۵ تیر
«آن چیزی که ایران در تابستان ۲۰۲۰ نگران آن است، شورشهای شهری است».