728 x 90

رئیسی گریه کند یا روی مین برود؟

آخوند جلاد ابراهیم رئیسی
آخوند جلاد ابراهیم رئیسی

در حالی که کارگران رنج‌دیده شرکتهای نفتی و پالایشگا‌ه‌ها و نیروگاهها و معادن در ۱۳استان کشور در اعتصاب به سر می‌برند رئیسی جلاد در هراس از وضعیت بحرانی کشور، سراسیمه به خوزستان از کانون‌های مستعد اعتراض و قیام در جنوب کشور رفت. برای جبران تنفر و دوری مردم از این عنصر پلید، علاوه بر شگردهای همیشگی مثل وعده‌درمانی، باید درمانی، دروغ‌درمانی و... این بار از اتوبوس‌درمانی هم استفاده کرده بودند و با اتوبوس از شهرهای مختلف نفر جمع کرده و پای منبر او آورده بودند که صحنه خالی نباشد و صدا و سیمای آخوندی مجبور نشود از آرشیو و فیلم‌های قدیمی مربوط به زمستان و هوای برفی استفاده کند!

 

رئیسی در صحبت‌های خود اعتراف کرد که دغدغه اصلی او نسلهای جوان و نوجوان ِ «دهه نود و دهه هشتاد و دهه هفتاد و دهه شصت... و همه دهه‌هایی» است که در قیام فعال هستند. در جای دیگری از «ناامیدی و یاس در دلها» یعنی نفرت عمومی مردم از نظامش نالید و در نهایت هدف خود را از سفرش واضح گفت و از فضای اعتراضی استانهای جنوبی کشور به‌خصوص پس از شروع اعتصابات پرده برداشت: «از مسائل اهم ما در این منطقه مسأله امنیت است» (شبکه خبر، ۸اردیبهشت).

 

رئیسی جلاد در خوزستان هم دست از بلوف‌درمانی و وعده‌درمانی برنداشت. البته این سیاق همیشگی این آخوند آدمکش بوده است و همه به یاد دارند که چه قبل و چه بعد از تکیه زدن به کرسی ریاست‌جمهوری نظام ولایت فقیه وعده‌های بسیاری در جهت بهبود وضعیت اقتصادی مردم داد. او قبل از ریاست‌جمهوری با طعنه به روحانی می‌گفت: «خدا رحم کرد ما رئیس‌جمهور نشدیم که دلار بشه ۵هزار تومان»! اما الآن دلار از کانال ۵۰هزار تومان نیز عبور کرده است و البته از وقاحت وی چیزی کم نشده است. در این سفر هم وعده‌هایش را به اشکال مختلف از جمله طلبکاری مطرح کرد. مثلا درباره اشتغال که با مردرندی در اسفند پارسال مدعی شده بود «وعده ایجاد سالانه یک میلیون شغل محقق شد»! (انتخاب، ۱۲اسفند ۱۴۰۱) این بار جا زد و به باید درمانی پرداخت و دستور صادر کرد که «همه بخشها و وزارتخانه‌ها باید در ایجاد اشتغال نقش‌آفرین باشند»! (ایسنا، ۷اردیبهشت) درباره مسکن هم به‌جای پاسخگویی، طلبکاری کرد که «اگر سالی یک میلیون مسکن ایجاد شده بود ما امروز مشکلی نداشتیم»! (ایران‌پرس، ۷اردیبهشت) که البته اینجا هم رندانه و آخوندانه مشکل را به گردن «دولت‌های گذشته‌» انداخت و جاخالی داد.

 

رفتن روی مین به‌جای گریه کردن

خامنه‌ای در سال۱۴۰۰ برای مهار قیام رئیسی جلاد را از صندوق مارگیری با یک جراحی عظیم در بیت خودش بیرون کشید چون خوب می‌دانست که جامعه وضعیت انفجاری دارد و کشور روی بمب ساعتی نشسته است به‌خصوص که تجارب قیامهای سالهای ۹۶ و ۹۸ به بعد را داشت. اما اکنون پروژه رئیسی در هر زمینه‌ای به بن‌بست رسیده است و حتی یک نمره مثبت در کارنامه خود ندارد و حتی ۹۵درصد از خودی‌هایی که به رئیسی در پریدن بر کرسی ریاست‌جمهوری کمک کرده بودند پشیمان شده و بریده‌اند: «چند نماینده با خواهش و وعده وعید یک طوماری جمع کردند برای آقای رئیسی و الآن هم ۹۵ درصدشان پشیمانند» (اقتصادنیوز، ۸اردیبهشت).

 

می‌گویند به شخصی خبر دادند که پدرت مرده است او نیز در پاسخ می‌گفت: «می‌دانم حتماً خبری شده که شما نمی‌خواهید به من بگویید»! هر چقدر به او تأکید می‌کردند که پدرش مرده است و دیگر چه خبری از این بالاتر، باز همان جمله را تکرار می‌کرد. در مدار بالاتری از کودنی و دجال‌گری، الآن هم رئیسی به‌جای واکنش مناسب و پاسخ‌گویی، خودش وعده می‌دهد و خودش هم طلبکاری می‌کند و خودش هم گریه می‌کند! تا جایی که خودیها را هم کلافه و بی‌حوصله کرده است: «راه‌حل‌تان چیست؟ آقای رئیس‌جمهور! اهوازی‌ها بهتر از شما می‌دانند مشکل فاضلاب دارند؛ راه‌حل‌تان چیست؟... همه در مجلس ختم گریه می‌کنند و در این وسط احتیاج به کسی است که بتواند دیگران را آرام کند و گرنه نشستن و اشک ریختن با کسانی که تمام صورت‌شان از گریه خیس است، هنر نیست»! (عصر ایران، ۸اردیبهشت)

 

با این وضعیت، رئیسی به‌عنوان آخرین راه‌حل نظام، به جای گریه کردن چاره‌ای ندارد جز این‌که به پیشنهاد دیگر دلسوزان نظام عمل کند و «روی مین استعفا برود»! و البته که رفتن رئیسی روی مین یعنی رفتن رئیسی و خامنه‌ای و در نتیجه کل نظام روی مین!

ـ چه اختیاری و با استعفا و چه با مین ـ این تقدیری که بر پیشانی تمامیت نظام نوشته شده است و حتمی است:

«انقلاب دموکراتیک مردم ایران»

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/85ded7dd-6759-4d19-b159-c3d591dd5d50"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات