وضعیت اقتصاد کشور وخیمتر از آن است که امیددرمانی و آمارسازیهای مسخره روحانی بتواند آن را از بحرانهای متعدد و از بنبست نجات بدهد.
این وضعیت در شرایطی است که مردم بهطور روزمره با گوشت و پوست خود آثار آن را لمس میکنند.
در چنین شرایطی است که خامنهای و روحانی برای سفید جلوهدادن سیاهیها به پروپاگاندا و امیددرمانی روی آوردهاند.
در مجلس ارتجاع و نمایشهای جمعه و رسانههای حکومتی هم برای مردم اشک تمساح میریزند و از مصائب و مشکلات مردم حرف میزنند و اپوزیسیوننمایی میکنند. اما حاصل امید درمانی روحانی و اشک تمساح ریختن نمایندگان مجلس و امامجمعهها یکی است. نتیجه آن نمکپاشیدن روی زخم مردم و بنزین ریختن روی آتش خشم مردم است.
در نمایشهای جمعه ۳آبان ۹۷ امامجمعههای خامنهای در اشک تمساح ریختن برای مردم به قصد دربردن نظام و خامنهای سنگتمام گذاشتند.
در مشهد آخوند احمد علمالهدی ضمن فریاد و فغان دجالگرانه از فشارهای معیشتی بر مردم، تلاش کرد با برجسته کردن نقش دولت روحانی، ارباب خود را درببرد و گفت: «با اینهمه گرفتاریهایی که مردم دچار معیشت شدند و این گرفتاریها را شما ایجاد کردید، برنامههای شما ایجاد کرده است (که) مردم به این روز افتادند گرانیها سر جای خودش هست تمام آن فشارهای معیشتی برای مردم باقی است خوب روراست بیایید با مردم حرف بزنید شفاف بیایید بگویید به مردم مشکل در چیست و بیایید آقا جلوی این گرانی را بگیرید».
در ادامه این حرفها علمالهدی وحشت خود را از انفجار جامعه بهستوه آمده، با این بیان آشکار کرد که گفت هر کس در هر مقامی در راه فاصله گرفتن مردم از نظام قدم بردارد، بزرگترین خائن است.
آخوند ابوترابی، امامجمعه خامنهای در تهران نیز وحشت خود را از شرایط اقتصادی با ۲توصیه به دولت ابراز کرد: «به مردم با الهام از سیاستهای کلی توضیح دهید که باید یارانهها هدفمند بشود توضیح بدهید که سالانه در همین شرایط امروز حدود یکصد میلیارد دلار یارانه به اقتصاد ایران تزریق میشود و این یارانه را طبقات ضعیف یا استفاده نمیکنند یا بسیار کم از او بهره میبرند آنها که از ثروت و قدرت و ظرفیت بالاتری برخوردارند از این یارانه استفاده میکنند این یعنی دولت رانتی. توصیه دیگرم آن است که بهطور جدی حتی یک پروژه عمرانی جدید را کلید نزنید».
ملاحظه میشود که راهحلهای مشعشعی ارایه داده میشود، وقتی پای پرداخت چندرغاز یارانه یا پروژهٔ عمرانی خدماتی به میان میآید، نیست و ندارند، اما برای نمایش دجالگرانه اربعین یا بهقول خودشان رزمایش سیاسی، بیدریغ صدها میلیارد تومان خرج میکنند.
با این حال امامجمعههای رژیم در عینحال که برای نمایش راهپیمایی پرخرج اربعین تبلیغات میکنند، به طرز مضحکی برای مردم اشک تمساح میریزند.
در این زمینه آخوند علی قابل، امامجمعه قزوین، میگوید: «این همه مشکل در کشور داریم و مردم با افزایش قیمت، ارز و سکه و قاچاق، حقوق نجومی و گرانی روبهرو هستند و کسی به فکر آنها نیست».
آخوند محمودی، امامجمعه ورامین هم اذعان میکند مشکلات اقتصادی مردم جزو دغدغههای جدی جامعه شده است و مسئولان باید این مسأله را درک کنند.
جدای از این اشک تمساح ریختنها، آمارهای حکومتی هم حکایت از گسترش شتابان فقر و فلاکت در مردم غارتشده دارد.
خبرگزاری حکومتی تسنیم مینویسد:«فرهنگ پسانداز در سالهای نه چندان دور مشکلات خانوادهها را حل میکرد اما امروز به فراموشی سپرده شده است. یکی از دلایل فراموشی خانوادهها از این سنت این است که... قدرت پسانداز ندارند.
همین گزارش حکومتی در چند جمله وضعیت کنونی را چنین تصویر میکند: «گرانی ۳۶درصدی خوراک مردم قدرت خرید جامعه کارگری در حال نابودی است و قدرت خرید کارگران طی ۶ماه نصف شده است».
ملاحظه میشود غیر از آخوند احمد علمالهدی که برای دربردن خامنهای و در راستای جنگوجدال بر سر غارت و چپاول مردم، روحانی و دولتش را مسبب اوضاع فلاکتبار معیشتی مردم و اقتصاد درهمشکسته رژیم میداند، بقیه امامجمعهها جرأت این را ندارند غیر از دجالگری مضحک و اشک تمساح ریختن برای مردم یک کلمه در مورد علت این وضعیت بگویند.
اما واقعیت این است که فقر و سایر مصیبتهای اجتماعی که در حکومت آخوندی مردم گرفتار آن شدهاند و امامجمعههای خامنهای نیز به آن اذعان میکنند، معلول چپاول و غارت سردمداران و مهرههای نظام و شکاف طبقاتی است که این حکومت بهوجود آورده است.
وضعیت بهغایت دردناک معیشتی مردم آن روی سکه شکاف طبقاتی است که در مورد آن پاسدار محمدباقر قالیباف در جریان خیمهشببازی انتخابات سال ۹۶ در مناظره تلویزیونی با آخوند حسن روحانی و اسحاق جهانگیری گفت: «امروز شکاف طبقاتی در جامعه ما بیشتر شده است، فرصتهای اجتماعی امروز نابرابر هستند یعنی بهرهای که آن ۴درصد میبرند هیچ وقت بقیه ۹۶درصد مردم این بهره را نمیبرند. ۴درصد در جامعه ما هستند که از همه چیز برخوردارند و ۹۶درصد هم برخوردار نیستند. آنهایی که برخوردار هستند با رانت برخوردارند، همانطور که آقای جهانگیری به آن اشاره کرد در مسکن هم همینگونه است. در سال ۹۵ بیش از ۵۳۰هزار میلیارد تومان وام دادیم؛ بپرسیم این وامها را به چه کسانی دادیم، چند هزار نفر این وامها را گرفتند و چند ده میلیون نفر مثل همین وام ازدواج که گفتند چند سال است در نوبت هستند»؟
در حاکمیت رانت و رانتخواران در نظام اقتصادی آخوندی است که ۴درصدی که بر همه مقدرات مردم حاکم هستند و از همه چیز برخوردارند روزبهروز اکثریت مردم را به خاک سیاه فقر نشانده طوری که بیش از ۸۰درصد زیر خط فقر نسبی و بیش از نیمی از جمعیت در زیر خط فقر مطلق هستند طوری که بسیاری از آنها از تهیه نان خالی هم برای سدجوع عاجز هستند.
این است معنای واقعی دوقطبی شدن جامعه در حاکمیت آخوندی و نه مفهوم جعلی آن که برای سرپوش گذاشتن دوقطبی شدن واقعی، سردمداران و مهرههای حکومتی آنرا رایج کردهاند که گویا مشکلات مردم ناشی از تضادهای درونی حاکمیت و این دوقبطیسازی جعلی است.
در شکاف طبقاتی عظیم و دوقطبیسازی واقعی، یک قطب آن سردمداران و مهرههای حکومتی و ایادی رژیم است که با داشتن همه چیز، قطب دیگر یعنی اکثریت مردم را سرکوب و چپاول میکند.
مردمی که بهقول بعضی از مهرههای حکومتی بیشتر آنها خط فقر را پشت سر گذاشته و در خط مرگ و بقا زندگی میکنند.
پاسدار قالیباف نیز که به دوقطبی شدن جامعه به یک اقلیت ۴درصدی و اکثریت ۹۶درصدی اعتراف میکند، به این دوقطبیسازی واقعی اعتراف میکند و میگوید: «ما یک دوقطبی کاذب و یک دوقطبی بر مبنای حقیقت داریم. دوقطبی که مبنای حقیقت داشته باشد اشکالی ندارد. اگر بخشی از جامعه ظالم باشند و بخشی مظلوم آیا نباید آنها را دوقطبی کرد؟ اگر موضوع فقر و غنا باشد نباید دوقطبی کرد؟».(تلویزیون حکومتی افق ۹مرداد ۹۷)
نبعات و نتیجه دوقطبی شدن جامعه بر اساس اقلیت دارای همه چیز و اکثریتی که آنچنان فقیر است که چیزی برای از دست دادن ندارد، یک اقتصاد چپاولزده و یک خلق بهجان آمده است.