تابآوری به جای رشد
بزرگداشت روز صنعت و معدن در رژیم آخوندی فرصت خوبی بود تا گوشهای از وضعیت این بخش از اقتصاد درهم شکسته نظام ولایت فقیه به نمایش درآید. گزارشگر اصلی این ضیافت اسحاق جهانگیری معاون آخوند روحانی بود. همانطور که از عنوان این گزارش هم پیداست، جهانگیری با مقدماتی که از محاصره و تحریم و انزوای رژیم آخوندی در منطقه و نظام بینالمللی چید نتیجه گرفت که دیگر بهدنبال رشد اقتصادی در این شرایط نفسگیر نیستند و فقط میخواهند نظام ولایی را حفظ و حراست کنند؛ و اسم جدید آنرا هم گذاشت «تاب آوری»!
در بنبست، راهبرد را تغییر دادیم
جهانگیری در توضیح بیشتر مرحله انتهایی اقتصاد کشور گفت:
«بعد از اعمال تحریمها و تغییر شرایط بینالمللی، راهبرد اقتصادی کشور نیز باید تغییر کند به همین دلیل با هدف مقاومت در برابر فشارهای خارجی و حفاظت از معیشت مردم، سیاست شتاب در رشد کشور به سیاست تابآوری تبدیل شده است». (دنیایاقتصاد.۱۱ تیر ۹۹)
وی ادعا کرد که پیش از بوجود آمدن بحرانهای پیدرپی از تحریمها تا ورود کرونا به کشور میخواستند کاری به کار چرخ اقتصاد نداشته باشند و بگذارند به کام چرخداران بچرخد اما شرایط بدجوری عوض شد و ناچارند که در چرخیدنش دخالت کنند.
دنیای اقتصاد در مورد اظهارات «معاون اول» به «برخی الزامات این تغییر ریل در سیاستگذاری» اشاره کرد و نوشت:
«در دور اول فعالیت دولت ما نمیخواستیم مدیران در سازوکارهای اقتصادی دخالت کنند، اما در شرایط سیاستگذاری برای تابآوری مردم، باید دخالتهایی در اقتصاد انجام شود».
وی سپس از اینکه نظام آخوندی تا بهحال سرنگون نشده ابراز خوشحالی میکند و برای مقابله با وضعیت اخیر میافزاید:
«بنابراین سیاست شتاب در رشد و توسعه کشور تبدیل به سیاست تابآوری شد».
جهانگیر در حسرت درآمدهای بادآورده نفتی در گذشته، یادآوری کرد در سال۹۱ بالغ بر ۱۰۰میلیارد دلار درآمد داشتهاند اما این درآمد در سال گذشته به ۸میلیارد دلار رسید و اعتراف میکند که قطعا سال جاری میزان درآمدها از پارسال نیز کمتر خواهد بود؛ و نتیجه گرفت که نیاز به ۴۰میلیارد دلار دارند و خلاصه، صنعتگران میبایست با صادراتشان این مبلغ را فوری به رژیم برسانند.
پس از ارائه این تصویر از درماندگیهای رژیم آخوندی نوبت به سرپرست وزارت صمت رسید که از اقدامات مشعشع خود و گامهایی برای جهش تولید برداشته گزارش دهد که لابد ارائهٔ گزارش او در مورد تولید و صادرات ماسک شرکتکننده را هم به وجد آورده بود!
خودکشی صاحب چند برند در سال جهش تولید
جشن بزرگداشت روز صنعت و معدن در رژیم آخوندی با گزارشی در مورد یکی از صنعتگران که دارای چندین برند تولیدی بود، به عزا تبدیل شد. رئیس خانه صنعت جهت در تشریح حادٍثه خودکشی دردناک صنعتگر بخت برگشته به جلسهٔ مملو از اشک و آه وی اشاره کرد و توضیح داد وی که بهخاطر بدهکاری به بانکهای «شرخر» و مفتخور چهار سال را در زندان گذرانده بود، عاقبت دست به خودکشی زد. رئیس خانه صنعت و معدن در ادامه گفت:
«بعد از گذشت ۷سال از عمر دولت، اتفاقی برای نجات بخش صنعت نیفتاده است. تحریم کمر ما را شکسته... بانکها صنعت کشور را نابود کردهاند و نزول ما را بیچاره کرده است. ملک ۲۵ یا ۴۰میلیارد تومانی صنعتی را به قیمت ۵ یا ۶میلیارد تومان به مزایده میگذارند، بانکها شرخر دارند و فساد ما را بیچاره کرده است بهطوریکه برای هر کار جزیی باید داد بزنیم». (تعادل.۱۱ تیر۹۹)
مهمانی بزرگداشت کذایی دارای شرکتکنندگان متعدد دیگر با آه و نالههای مشابه بود که مجال گفتنش نیست.
آیا تاب آوری میسر است؟
صحنه اقتصاد رژیم آخوندی تنها از صفر و زیر صفر بودن شاخص هایش در رنج نیست بلکه بیشتر از هر زمان از تناقض هایش به ورطه هلاک نزدیک شده است. اگر امروز کارگزاران رژیم آخوندی از خیر رشد اقتصادی گذشتهاند نه بهخاطر پناه بردن به زهد و گوشهگیری و دنیا گریزی است که از قضا و درست برعکس صاحب یکی از ربا خوارترین نظام های بانکی جهاناند. آنچه که آنان را سرگشته کرده سیاستهای متضاد و برنامههای مخالف و توسعهطلبیهای ارتجاعی و گسترش جنگافروزیهای منطقهای است. این پروژهها البته در حوزه اقتصاد بهشکل تناقضات آشکار خود را نشان میدهد.
در حالی که عمیقترین رکود تاریخ معاصر در ایران خود را بروز داده است، شاهد فعالیتهای بهتآور بازار سرمایه در نهاد بورسی کشور هستیم! بنگاههای اقتصادی از غم نداشتن بنیه مالی و ورشکستگی و بدهیهای نجومی مجبورند کرکرههای خود را پایین بکشند و صاحبانشان در زندانها بپوسند و یا خودکشی کنند آن وقت بنگاههای مشابه در همین وضعیت ارزش سهامشان سر به آسمان گذاشته است! عدهیی از صاحبان صنعت و معدن در حال دست و پا زدن در گرداب نیستیاند؛ در مقابل همسایههای «از ما بهتران» آنها ـاعضاء و وابستگان بهسپاهـ سهام کارخانههایی را که دیگر وجود خارجی نداشته و در حال خاک خوردن اند! به فروش رسانده و پولش را به جیب میزنند.
هشدار نسبت به جهش بزرگ تورم
آنچه رژیم آخوندی را در این ورطه هولناک انداخته است و حتی تاب آوریاش را با ابهام مواجه ساخته است، رشد سرسامآور نقدینگی است. نقدینگیای که لاجرم موجب تورم وحشتناکی میشود که مردم تهیدست با پوست و گوشت خود آنرا لمس میکنند. حجم نقدینگی در حالیکه در پایان سال۱۳۹۶، حدود یک میلیون و پانصد هزار میلیارد تومان بوده، در خوشبینانهترین حالت، تا قبل از پایان سال۱۳۹۹ به بیش از ۳ میلیون هزار میلیارد تومان خواهد رسید. طی دو سال۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، بیش از ۹۰۰هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی اضافه شده که بیش از ۶۰۰هزار میلیارد تومان آن، تنها در سال۱۳۹۸ اتفاق افتاده است. بدیهی است در هیچ سناریویی میزان افزایش نقدینگی در سال۱۳۹۹ کمتر از ۶۰۰هزار میلیارد تومان نخواهد بود. در حالیکه تولید حدود ۱۱درصد کاهش پیدا کرده، نقدینگی با شدتی بالا و فزاینده افزایش یافتهاست. این نامعادله فقط با افزایش قابل توجه سطح عمومی قیمتها به تعادل میرسد.سطح عمومی قیمت همان تورم استخوان سوزی است که هستی آدمی را بر باد میدهد.
دیگر «تاب» نخواهند آورد
ماجرای «تاب آوری» با این تصویرهای متناقض از وضعیت اقتصاد کلان کشور، دیگر نه یک احتمال و امکان طبیعی که فرض بعید و دور از واقعیتهای آشکار در پهنه اقتصادی ـ سیاسی نظام ولایی است. با۳ میلیون هزار میلیارد تومان نقدینگی در سال جاری و تورم برخاسته از آن، روزی نیست که رسانه های کارشناسان حکومتی نسبت به شرایط انفجاری اجتماعی هشدار ندهند.
آری واقعیت این است که دخیل بستن به «تاب آوری» جامعه خیالی باطل است. مردم، جوانان آگاه و دلیر، ارتش بیکاران و گرسنگان شرایط تحمیلی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران را تاب نخواهند آورد. این معنای همان خیزش و قیام ناگزیر است که تمامیت بساط نظام جهل و جنایت آخوندی را در هم خواهد پیچید.