نزدیک به یک ماه از زلزله استان کرمانشاه میگذرد و بحثها در مورد کمبودها و نارسائیها و همچنین چرایی این میزان از خرابیها نه تنها تمام نشده است، بلکه باب جدیدی را هم در مباحث کارشناسی باز کرده است.
آخرین خبر را که روز چهاردهم آذر مدیرکل دفتر بازسازی بنیاد مسکن رژیم داد، گفت ارزیابیهای میزان خسارات تمام شده و اعلام کرد: «با ارزیابی 94هزار واحد، تعداد واحدهای خسارت دیده در زلزله از 30هزار واحد به 53هزار واحد افزایش یافت. بعد هم گفت: در مجموع در ارزیابی صورت گرفته حدود 53هزار واحد خسارت دیدند که از این تعداد 28هزار واحد تخریب شده و نیاز به بازسازی مجدد دارند. : بر اساس ارزیابی صورت گرفته همچنین 25هزار واحد نیازمند مرمت هستند».
درصورتی که در ابتدای زلزله مهرهها و سردمداران رژیم از جمله سرکرده سپاه پاسداران ضدخلقی محمدعلی جعفری تلاش میکردند که آمارها را هم در زمینه خسارتهای انسانی و هم در زمینه خسارتهای ساختمانها و بناها کم جلوه بدهند. اما با توجه به گزارشات مردمی در رسانههای اجتماعی و روشدن دست مقامات رژیم در دروغگویی و کوچک نمایی خسارات زلزله، اکنون ناگزیر شدهاند به بخشی از واقعیت اعتراف کنند.
با توجه به اینکه ابعاد زلزله ۷و سه دهم ریشتری بهخصوص در روستاها بیشتر بوده است، معلوم نیست که آمار تخریب بیش از ۵۰هزار خانه تخریب شده که مدیر کل دفتر بازسازی بنیاد مسکن میگوید نیز کامل باشد و قطعاً بیشتر است.
مقامات رژیم قبلاً آمار دادند که 16هزار خانه تخریب شدهاند، اکنون مشخص است که تعداد خانههای تخریب شده 28هزار واحد بوده، اما در مورد افزایش میزان خسارات انسانی به قول معروف ”لام تا کام“ نمیگویند.
با وجود افزایش شمار خانههای تخریب شده، نه تنها مقامات رژیم هیچ صحبتی از افزایش آمار نمیکنند، بلکه فردی به نام غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور که با تلویزیون رژیم مصاحبه میکرد از وضعیت پیش آمده تعریف هم کرد و گفت: «این تلفات تا عدد حدود 500 در دنیا عدد بسیار خوبی است، یک نفر تلفات هم زیاد است ولی وقتی مقایسه میکنیم با جاهای دیگر و سطح تلفات، کارنامه خوبی است»
واضح است که در مورد این قبیل اظهارات وقیحانه باید گفت آمار 500 و اندی کشته را اساساً مردم منطقه و گزارشهای میدانی بالکل رد میکنند. زیرا در اثر با خاک یکسان شدن بسیاری از خانههای روستایی، بسیاری از خانوارها کشته شدهاند و تنها افراد انگشتشماری توانستند جان سالم بدر ببرند.
بسیاری از روستاییان مجبور شدند بهخاطر بونگرفتن اجساد، کشتهها را بدون جواز پزشک قانونی دفن کنند و یا حتی در گورهای جمعی دفن کنند.
در کلیپهای مردمی صحبت از اعدادی بین ۱۰۰۰تا ۳۰۰۰کشته فقط در سرپل ذهاب بود. از یک پزشک گزارشی وجود داشت که فقط در سرپل ذهاب برای ۵۰۰نفر جواز دفن صادر کردهاند.
واضح است که لاپوشانی تعداد کشته شدگان زلزله از سیاستهای ضدمردمی رژیم است که از روز اول روی آن اصرار داشت.
زیرا از همان روز اول بنای رژیم بر دروغ و دجالگری بود، به همین دلیل مردم به ارگانهای حکومتی بیاعتماد بودند و از کمکهای مستقل مردمی استقبال میکردند. در جریان زلزله بلافاصله دزدیهای رژیم از ساختمان سازیهای دولتی و ساختمانهای ساخته شده توسط سپاه پاسداران رو شد که خشم مردم را بیشتر برانگیخت. قرار بود ساختمانهای ساخته شده ضد زلزله باشد، اما بهدلیل ضعف ساختاری، کیفیت پایین بسیاری از مصالح بهکار رفته در آنها و بهخصوص بتون، ساختمانها فروریختند و از مردم هم بسیاری مجروح و تلفات گرفت.
بطور مشخص مسکن مهر در سرپل ذهاب و اسلامآباد و همچنین بیمارستانهای دولتی تخریب شدند، در حالی که یکی از این بیمارستانها نوساز بود. روز هشتم آذر موسوی عضو کمیسیون مجلس ارتجاع در تلویزیون رژیم اعترافات مهمی کرد و از جمله گفت: «مسکنهای مهر چون قیمتش را کنترل کرده بودند که مثلاً متر مربعی یک عددی 300هزار تومان بالاتر نیاید احتمال دارد که یک سهلانگاریهایی یا یک ارفاقهایی در این جهت شده باشد که به هر حال تو گفتی 300هزار تومان بیشتر نشود دیگر مسکن 300هزار تومانی میشود همین» بعد هم گفت که «من سر پل ذهاب که رفتم بازدید مصالح را که کنترل میکردم بتونهایی که استفاده شده بود متأسفانه من با دست خودم میتونستم بتون را بشکنم».
ملاحظه میشود که در این نظام و سیستم ساخت و ساز ساختمان سازی آن، اساساً سنگ روی سنگ بند نیست. یک کلاهبرداری ننگین از مردم شده و 30-۴۰میلیون تومان از آنها گرفتهاند برای اینکه یک خانه ضد زلزله و بتون آرمه به آنها تحویل بدهند، اما دوسوم هزینه مصالح را بالا کشیدند.
در قبال این سؤال که پول خونها و خسارات مالی مردمی چه میشود؟ هیچکس پاسخگو نیست زیرا این پروژهها تماماً زیردست سپاه پاسداران و قرارگاه ضد خاتمالانبیا سپاه بوده و سپاه هم برای غارت مردم از هیچ دنائتی فروگذار نکرده و نمیکند.
پس از گذشت یک ماه نیز هیچ رسیدگی جدی به مشکلات مردم خصوصاً در امر مسکن آنها نشده و میخواهند با بهاصطلاح بنداز و در رو سروته کارها را هم بیاورند.
در حال حاضر گزارشهای متعددی وجود دارد که کانکسهایی که سپاه میسازد غیرمقاوم هستند، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی کابینه آخوند حسن روحانی نیز گفت: «ما نمیتوانیم قیمومت زلزلهزدگان را در بازسازی و اسکان موقت برعهده بگیریم» و اضافه کرد «از طریق بنیاد مسکن 3میلیون تومان برای اسکان موقت و 5میلیون تومان برای اسکان دائم در روستاها پرداخت میشود».
ملاحظه میشود خانههایی که با دریافت پول گزاف از مردم ساخته شدهاند حالا که پوک بودن آنها برملا شده است، برای بازسازی آنها و به جای جبران خسارت آنها، دولت ضدمردمی و متولی مسکن آن پایشان را از مسئولیت بیرون میکشند. در گام بعدی بایک وام اندک سه میلیون تومانی میخواهند سروته قضیه را هم بیاورند درصورتی که هزینه بازسازی یک خانه حداقل ۱۵-۲۰میلیون تومان نیاز دارد.
آخرین خبر را که روز چهاردهم آذر مدیرکل دفتر بازسازی بنیاد مسکن رژیم داد، گفت ارزیابیهای میزان خسارات تمام شده و اعلام کرد: «با ارزیابی 94هزار واحد، تعداد واحدهای خسارت دیده در زلزله از 30هزار واحد به 53هزار واحد افزایش یافت. بعد هم گفت: در مجموع در ارزیابی صورت گرفته حدود 53هزار واحد خسارت دیدند که از این تعداد 28هزار واحد تخریب شده و نیاز به بازسازی مجدد دارند. : بر اساس ارزیابی صورت گرفته همچنین 25هزار واحد نیازمند مرمت هستند».
درصورتی که در ابتدای زلزله مهرهها و سردمداران رژیم از جمله سرکرده سپاه پاسداران ضدخلقی محمدعلی جعفری تلاش میکردند که آمارها را هم در زمینه خسارتهای انسانی و هم در زمینه خسارتهای ساختمانها و بناها کم جلوه بدهند. اما با توجه به گزارشات مردمی در رسانههای اجتماعی و روشدن دست مقامات رژیم در دروغگویی و کوچک نمایی خسارات زلزله، اکنون ناگزیر شدهاند به بخشی از واقعیت اعتراف کنند.
با توجه به اینکه ابعاد زلزله ۷و سه دهم ریشتری بهخصوص در روستاها بیشتر بوده است، معلوم نیست که آمار تخریب بیش از ۵۰هزار خانه تخریب شده که مدیر کل دفتر بازسازی بنیاد مسکن میگوید نیز کامل باشد و قطعاً بیشتر است.
مقامات رژیم قبلاً آمار دادند که 16هزار خانه تخریب شدهاند، اکنون مشخص است که تعداد خانههای تخریب شده 28هزار واحد بوده، اما در مورد افزایش میزان خسارات انسانی به قول معروف ”لام تا کام“ نمیگویند.
با وجود افزایش شمار خانههای تخریب شده، نه تنها مقامات رژیم هیچ صحبتی از افزایش آمار نمیکنند، بلکه فردی به نام غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور که با تلویزیون رژیم مصاحبه میکرد از وضعیت پیش آمده تعریف هم کرد و گفت: «این تلفات تا عدد حدود 500 در دنیا عدد بسیار خوبی است، یک نفر تلفات هم زیاد است ولی وقتی مقایسه میکنیم با جاهای دیگر و سطح تلفات، کارنامه خوبی است»
واضح است که در مورد این قبیل اظهارات وقیحانه باید گفت آمار 500 و اندی کشته را اساساً مردم منطقه و گزارشهای میدانی بالکل رد میکنند. زیرا در اثر با خاک یکسان شدن بسیاری از خانههای روستایی، بسیاری از خانوارها کشته شدهاند و تنها افراد انگشتشماری توانستند جان سالم بدر ببرند.
بسیاری از روستاییان مجبور شدند بهخاطر بونگرفتن اجساد، کشتهها را بدون جواز پزشک قانونی دفن کنند و یا حتی در گورهای جمعی دفن کنند.
در کلیپهای مردمی صحبت از اعدادی بین ۱۰۰۰تا ۳۰۰۰کشته فقط در سرپل ذهاب بود. از یک پزشک گزارشی وجود داشت که فقط در سرپل ذهاب برای ۵۰۰نفر جواز دفن صادر کردهاند.
واضح است که لاپوشانی تعداد کشته شدگان زلزله از سیاستهای ضدمردمی رژیم است که از روز اول روی آن اصرار داشت.
زیرا از همان روز اول بنای رژیم بر دروغ و دجالگری بود، به همین دلیل مردم به ارگانهای حکومتی بیاعتماد بودند و از کمکهای مستقل مردمی استقبال میکردند. در جریان زلزله بلافاصله دزدیهای رژیم از ساختمان سازیهای دولتی و ساختمانهای ساخته شده توسط سپاه پاسداران رو شد که خشم مردم را بیشتر برانگیخت. قرار بود ساختمانهای ساخته شده ضد زلزله باشد، اما بهدلیل ضعف ساختاری، کیفیت پایین بسیاری از مصالح بهکار رفته در آنها و بهخصوص بتون، ساختمانها فروریختند و از مردم هم بسیاری مجروح و تلفات گرفت.
بطور مشخص مسکن مهر در سرپل ذهاب و اسلامآباد و همچنین بیمارستانهای دولتی تخریب شدند، در حالی که یکی از این بیمارستانها نوساز بود. روز هشتم آذر موسوی عضو کمیسیون مجلس ارتجاع در تلویزیون رژیم اعترافات مهمی کرد و از جمله گفت: «مسکنهای مهر چون قیمتش را کنترل کرده بودند که مثلاً متر مربعی یک عددی 300هزار تومان بالاتر نیاید احتمال دارد که یک سهلانگاریهایی یا یک ارفاقهایی در این جهت شده باشد که به هر حال تو گفتی 300هزار تومان بیشتر نشود دیگر مسکن 300هزار تومانی میشود همین» بعد هم گفت که «من سر پل ذهاب که رفتم بازدید مصالح را که کنترل میکردم بتونهایی که استفاده شده بود متأسفانه من با دست خودم میتونستم بتون را بشکنم».
ملاحظه میشود که در این نظام و سیستم ساخت و ساز ساختمان سازی آن، اساساً سنگ روی سنگ بند نیست. یک کلاهبرداری ننگین از مردم شده و 30-۴۰میلیون تومان از آنها گرفتهاند برای اینکه یک خانه ضد زلزله و بتون آرمه به آنها تحویل بدهند، اما دوسوم هزینه مصالح را بالا کشیدند.
در قبال این سؤال که پول خونها و خسارات مالی مردمی چه میشود؟ هیچکس پاسخگو نیست زیرا این پروژهها تماماً زیردست سپاه پاسداران و قرارگاه ضد خاتمالانبیا سپاه بوده و سپاه هم برای غارت مردم از هیچ دنائتی فروگذار نکرده و نمیکند.
پس از گذشت یک ماه نیز هیچ رسیدگی جدی به مشکلات مردم خصوصاً در امر مسکن آنها نشده و میخواهند با بهاصطلاح بنداز و در رو سروته کارها را هم بیاورند.
در حال حاضر گزارشهای متعددی وجود دارد که کانکسهایی که سپاه میسازد غیرمقاوم هستند، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی کابینه آخوند حسن روحانی نیز گفت: «ما نمیتوانیم قیمومت زلزلهزدگان را در بازسازی و اسکان موقت برعهده بگیریم» و اضافه کرد «از طریق بنیاد مسکن 3میلیون تومان برای اسکان موقت و 5میلیون تومان برای اسکان دائم در روستاها پرداخت میشود».
ملاحظه میشود خانههایی که با دریافت پول گزاف از مردم ساخته شدهاند حالا که پوک بودن آنها برملا شده است، برای بازسازی آنها و به جای جبران خسارت آنها، دولت ضدمردمی و متولی مسکن آن پایشان را از مسئولیت بیرون میکشند. در گام بعدی بایک وام اندک سه میلیون تومانی میخواهند سروته قضیه را هم بیاورند درصورتی که هزینه بازسازی یک خانه حداقل ۱۵-۲۰میلیون تومان نیاز دارد.