خامنهای با چهار سخنرانی در ۷۴روز قیام مردم ایران، آشکارا بدون هیچ راهبرد سیاسی، بنبست همهجانبهٔ نظام را با تکیه بر راهحل نظامی اعتراف کرد. قیام اما با ۷۵روز استمرار و گسترش، چهرهٔ ایرانی دیگر را با تعمیق عبور از تمامیت نظام آخوندی رقم زد. شعارهایی رادیکال که از ذهن و ضمیر و مطالبهٔ مردم برآمدند، خطفاصلی را میان یک جامعه با حاکمیت ملایان ــ بهطور خاص با تمرکز علیه رأس نظام ــ ترسیم کردند که دیگر هرگز توازن پیشین تا مقطع ۲۵شهریور ۱۴۰۱ ایجاد نخواهد شد.
همین دو ویژگیِ برآمده از قیام، موضوع بود و نبود حاکمیت آخوندی را در داخل و خارج کشور به اصلیترین موضوع روز ایران تبدیل نمودهاند و تا نقطهٔ سرنگونی محتوم آن استمرار خواهد داشت.
اکنون در وجه داخلی، قیام تبدیل به چالش بودونبود نظام بالغ شده و در وجه بینالمللی، خروجی اجلاس شورای حقوقبشر سازمان ملل که به تعیین «کمیته حقیقتیاب» انجامید، چالش سنگین سیاسی ــ حقوقی را پیش پای نظام گذاشت.
عطف به تشکیل اجلاس اضطراری شورای حقوقبشر سازمان ملل در ۳آذر / ۲۴نوامبر پیرامون بررسی نقض حقوقبشر توسط جمهوری اسلامی آخوندی، فدریکو ویهگاس رئیس شورای حقوقبشر سازمان ملل، روز ۷آذر / ۲۸نوامبر در گفتگو با CNN گفت:
«کار کمیتهٔ حقیقتیاب با سرعت بیسابقه آغاز خواهد شد و منتظر اجازهٔ دسترسی توسط حکومت نخواهند ماند. کارشناسان مستقل بهزودی تحقیقات خودشان را در مورد ایران شروع خواهند کرد».
قابل توجه است که بخش عمدهٔ اسناد ارائهشده به شورای حقوقبشر سازمان ملل که نشست اضطراری آن را فوریت داد، مربوط به جنایات جمهوری اسلامی در قیام جاری در ایران است. بنابراین همهٔ استنادات حقوقیِ این شورا، موجود و دم دست هستند و بهوسعت قیامآفرینان و مردم ایران در کل کشور میباشند. همین امر هم رژیم آخوندی و کارگزاران جانیِ آن را که به حجم جنایاتشان در این قیام اشراف دارند، به هراس و تکاپو واداشته تا با «کمیته حقیقتیاب» شورای حقوقبشر رودررو نشوند.
خبر مهم شروع کار «کمیته حقیقتیاب» که انتشار یافت، شاهد واکنش مفتضح وزارتخارجه رژیم از زبان سخنگوی آن بودیم. ناصر کنعانی در یک عبارت، باز هم بنبست لاعلاج سیاسی و بینالمللی نظام را در چالش با قیام و آثار جهانی آن اعتراف کرد و درماندگی و فلاکت خامنهای را در مواجهه با این کمیته چنین بیان کرد:
«هیچگونه همکاری با کمیته حقیقتیاب شورای حقوقبشر سازمان ملل نخواهیم کرد»!
آیا در این عبارت، هراس از مکافات حجم جنایات حیرتانگیز خامنهای و دستآموزان جلادش در قیام جاری در ایران مشاهده نمیشود؟ موضوع نه ریگ در کفش نظام، که خون صدها جوان ایرانی بهعنوان اسناد زنده و گرم، در گلو و کام نظام گیر کرده است و شاهدان حاضر و ناظر آن، کف خیابانهای ایران را شهادتگاه و دادگاه محاکمهٔ کل نظام کردهاند.
مفتضحتر از سخنگوی وزارتخارجه نظام که خندهٔ حضار میلیونمیلیون ایرانی و رسانههای ایرانی و غیرایرانی را برانگیخت، افاضات حکیمانهٔ سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس ارتجاع است که در غیرضروری بودن شروع کار «کمیته حقیقتیاب» شورای حقوقبشر، استدلال محیرالعقول نمود که:
«ما خودمان کمیته حقیقتیاب را تشکیل دادیم»!
سخنگوی وزارتخارجه هم در علت غیرضروری بودن کار «کمیته حقیقتیاب» سازمان ملل گفت:
«ما اینقدر شجاع هستیم که اگر اقدامی کنیم مسئولیت آن را برعهده بگیریم»!
منظور سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس از «تشکیل کمیته حقیقتیاب» توسط خودشان، خود نظام از رأس آمر جنایت تا مرئوسان عامل قتل و جلادی در کف خیابانهای ایران است. «کمیته» یی که مردم ایران تمام اعضاء و اجزایش را خوبخوب میشناسند.
منظور سخنگوی وزارتخارجه هم از «شجاع» بودن در «عهده گرفتن مسئولیت اقدام»، همین چندصد قتلی است که در قیام مهر و آذر ۱۴۰۱ در خیابانها و شهرهای ایران صورت گرفته و هنوز معلوم نیست جز عناصر مسلح نظام، کدام غیرمسلحینی این همه جنایت بینام و نشان را انجام دادهاند و هیچکدام را هم برعهده نگرفتهاند! قوهٔ قضاییهٔ نظام، دولت مجریهٔ نظام و مجلس مقننهٔ نظام هم با «شجاعت» بینظیر «مسؤلیت برعهده گرفتند» که تمام این چندصد مقتول در خیابانها و شهرهای ایران، همگی یا بیماری زمینهیی داشتند، یا در چاله افتادند، یا بر اثر درگیری خانوادگی خودکشی کردهاند و یا توسط دوستان خودشان کشته شدهاند. پشتوانهٔ فقهی این «شجاعت و پذیرش مسؤلیت» را هم خود خمینی ۴۳سال پیش دستورش را داد که «خودشان خودشان را میکشند»!
چنین است پشت پردههای چالش بزرگ داخلی و بینالمللی علیه خامنهای و ملازمانش با تصمیم قاطع شورای حقوقبشر سازمان ملل برای پیشبرد تحقیقات «کمیته حقیقتیاب» دربارهٔ نقض فاحش حقوقبشر و ارتکاب جنایت توسط جمهوری اسلامی آخوندی.