آخوند احمد خاتمی، امامجمعه خامنهای در تهران، روز ۷شهریورماه در گیلان سخنرانی کرد و یک بار دیگر درباره قیام و اعتراضات مردم از جمله قیام دیماه که کابوس دایمی رژیم است، صحبت کرد.
صحبتهای آخوند خاتمی حاوی اعترافات جالبی است آنجا که گفت: «این جمعیت قلیل ۴۰هزار نفری از جمعیت ۸۰میلیونی، از چه جنایتکارانی تجلیل و تکریم کردند و در برابر چه کسانی موضع گرفتند؟ لذا قصه، قصه اصلاح طلب و اصولگرا نبود و اصل نظام اسلامی مورد هجمه قرار داشت و مسئولان این مهم را مدنظر قرار دهند».(خبرگزاری ایسنا ۷شهریور ۹۷)
اگر چه آخوند خاتمی جمعیت قیامکنندگان در سراسر کشور را کوچکنمایی کرده و به رقم بین ۴۰ تا ۸۰هزار نفر تقلیل داده است اما سؤال از این آخوند و سایر همپالگیهایش این است که چنانچه قیامکنندگان عددی نیستند پس این همه یقهدرانی علیه قیامکنندگان و اینکه آنها برانداز بودهاند و اصل نظام را نشانه رفتهاند و... برای چیست و چه توجیهی دارد؟
طرفه اینجا است که رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت آخوند حسن روحانی نیز عدد قیامکنندگان در سراسر کشور را به ۳۸۰۰نفر و نیمدرصد کشور تقلیل داد.
اگر آمار قیامکنندگان همین آماری است که رحمانی فضلی گفته است پس بسیج این گلههای انتظامی و بسیجی و لباسشخصی و حتی اراذل و اوباشی که روحانی در ماه رمضان برای افطاری دعوت کرد! برای مقابله با این جمعیت اندک و ناچیز چه توجیهی دارد؟
اما واقعیت این است که قیام دیماه ۹۶ و استمرار آن تا قیام مردادماه ۹۷ که خامنهای مجبور شد به آن بهصراحت اعتراف کند، قیامی است مردمی، فراگیر در سراسر شهرهای ایرانزمین که آنچنان رعشه در تمامیت نظام ولایت انداخته که روزی نیست که آه و فغان نکنند و ریش نسوزانند.
گستردگی و عمق قیام آنچنان لرزهای بر ارکان حاکمیت انداخته که نیروهای سرکوبگر انتظامی، بسیج و اراذل و اوباش لباسشخصی کفایت نکرد و مجبور شدند که وحوش سپاه را در حد بسیار گستردهیی وارد صحنه کنند.
حرفهای چند روز قبل رئیسجمهور نظام روحانی در مجلس که همه چیز از امور اقتصادی تا مسائل اجتماعی و سیاسی از آن روز به بعد(روز ۵دی) دستخوش تغییر و تحول اساسی شده است، اعتراف به واقعیت قیام فراگیر مردم ایران است.
اما آخوند احمد خاتمی در کنار اعتراف به اینکه اصل نظام نشانه است به مسأله مهمتری نیز اعتراف میکند آنجا که میگوید قیامآفرینان از یک کسانی تجلیل و تکریم کردند و در برابر کسانی موضع گرفتند.
اگر چه خاتمی از این کسانی که توسط قیامکنندگان تجلیل و تکریم شدند و کسانی که مورد لعن و نفرین آنها قرار گرفتند نام نمیبرد و بهصورت مجهول بیان میکند، اما کیست که نداند که نفرینشدگان نامشان مشخص است چرا که مردم بهصراحت شعار میدادند، «مرگ برخامنهای، مرگ بر روحانی، مرگ بر دیکتاتور، آخوندها حیا کنید، مملکت رو رها کنید و...».
از طرف دیگر نام کسانی هم که توسط قیامکنندگان مورد تکریم قرار میگرفتند مجهول نیست، زیرا کافی است توجه شود که وقتی مردم کل نظام را نفی میکنند «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» با شعار و خواست و فراخوان چه نیرویی منطبق است و کانونهای شورشی چه جریانی را نمایندگی میکنند.
البته این واقعیتی است که سردمداران رژیم بارها به آن اعتراف کردهاند. از جمله آخوند علمالهدی در نمایش جمعه مشهد از غیظ عمامه به زمین کوبید که چرا مردم با فراخوان مریم رجوی به خیابان میآیند و اغتشاش میکنند.
آخوند خاتمی در قسمت دیگری از همین سخنرانی با اشاره به باندهای بهاصطلاح اصلاحطلب و اصولگرا در حکومت گفت: «اما دشمنان اسلام هیچکدام از شماها را نمیخواهند. در واقع دشمنانی که در پی براندازی هستند، اصلاح طلب و اصولگرا برایشان فرقی ندارد».
در این مورد هم تنها میتوان گفت درود به قیام مردم ایران که این واقعیت را با چنان طنین بلندی فریاد کرد که برای خرچنگ نظام هم چارهیی جز تأیید و تکرار آن باقی نمیماند.