روز ۲۴آبان ۱۳۹۸ مردم محروم ایران در برابر افزایش ناگهانی قیمت بنزین دست بهقیام سرتاسری در دهها استان کشور زدند، این قیام که از همان ساعات اولیه رأس فاسد و جنایتکار نظام یعنی خامنهای را هدف قرار داد، با واکنش وحشیانه بازوی نظامی رژیم (سپاه و بسیج) روبهرو شد. شهادت ۱۵۰۰تن از شجاعترین و پاکبازترین فرزندان این مرزوبوم بهدست پاسداران رژیم ولایتفقیه، قیمت سنگینی بود که جوانان شورشی ایرانزمین دادند.
شگفت اینکه رئیس جمهور ارتجاع با چشم فرو بستن بر خون جاری در خیابانها، با خرمردرندی اصرار بر قبولاندن این موضوع بر همگان داشت که درآمد حاصله از افزایش قیمت بنزین بهعنوان یارانه بهجیب قشر محروم جامعه ریخته خواهد شد. این دروغ بزرگی که در آن زمان بیشرمانه در تبلیغات حکومتی عنوان شد.
جبران کسری بودجه، دلیل اصلی افزایش قیمت بنزین
نوید جمشیدی، کارشناس حوزه اقتصاد ایران، با بیان اینکه دولت با کسری شدید بودجه روبهرو است، میگوید: «دولت میخواهد دستش را در جیب مردم کرده و کسری بودجه خودش را از جیب مردم تأمین بکند... عواملی مثل آزادسازی نرخ بنزین و اصلاحات اقتصادی و غیره در شرایط کنونی اصلاً مطرح نیست و اینها انحرافات و بهانههایی است که مطرح میشود». (آناتولی ۱۲/۹/۹۸)
وضعیت اقتصاد درهم شکستهٔ رژیم بسا بحرانیتر از آن است که تنها با یک «شوکدرمانی» قیمت بنزین سامان گیرد و بهطور قطع شوکدرمانیهای بیشتری! را از جانب رژیم شاهد خواهیم بود. افزایش قیمت حاملهای دیگر انرژی مانند گازوییل و گاز طبیعی در چشماندازی نزدیکتر از سایر موضوعات قرار دارند.
فسادی که ساختار مراکز دولتی مانند نفت و گاز را فراگرفته مانع از بهروز شدن شبکه حامل گاز شده است و بههمین دلیل بعد از سالها استفادهٔ بیرویه از شبکههای گازی، اکنون مشکلات یکی پس از دیگری سر بیرون میآورد.
هر چند روحانی قول اصلاح این سیستم را داده بود اما این قول او هم در کنار قولهای دیگرش بهانتظار عبث نشسته است. در این زمینه مرکز پژوهشهای مجلس راهحل افزایش قیمتها را بهدولت روحانی میدهد اما تنها ۱۰درصد آنهم سالیانه!
«مرکز پژوهشهای مجلس هم توصیه کرده است که دولت از بودجه سال ۹۹ قیمت گاز را در بازار داخلی هر سال ۱۰درصد افزایش دهد. چرا که هزینه تولید و توزیع گاز افزایش ۳۶درصدی پیدا کرده است و به نزدیک ۱۳هزار میلیارد تومان رسیده است».(تسنیم -۷بهمن ۹۸)
۱۰درصد آن هم سالیانه تنها یک دلیل بیشتر ندارد و آن هم ترس از شورش و قیام سراسری جدید بهوسیلهٔ مردم میباشد.
درماندگی رژیم از نبود مشتری برای گاز
حاملهای انرژی نظیر نفت و گاز و محصولات پتروشیمی از نظر حکومت ولایت فقیه منابع درآمدی برای جبران هزینههای سرسامآور اداره پروژههایشان است و باید که بههر طریقی که میتوان آن را صادر نمود تا بتوان میزانی ارز را وارد کشور ساخت، اما داستان صادرات گاز که رتبهٔ سوم ذخایر آن در دنیا متعلق بهایران است اکنون با مشکلات و تضادهای زیادی مواجه شده است.
دلیل اصلی بالا رفتن قیمت گاز ـ که قرار بود روزی بهطور رایگان در اختیار مردم قرار گیرند ـ چیزی جز درماندگی و استیصال رژیم از بحران اقتصادی و بسته شدن آخرین درها برای تأمین درآمد جاری دولت نمیتواند باشد. در حال حاضر تنها ۲کشور هستند که از ایران گاز وارد میکنند: عراق و ترکیه. عراق هیچ پولی بابت خرید گاز بهرژیم برنمیگرداند و بر اساس آن چیزی که بهآن مبادلهٔ کالا در مقابل کالا گفته میشود. قسمتی از فروش گاز ایران را با کالای ضروری معاوضه کرده و بقیه را بهعنوان سپرده در بانکهای خودش نگه میدارد و تا زمانی که اجازه پرداخت از جانب آمریکا داده نشود این پول همچنان نزد دولت عراق باقی خواهد ماند.
حمید حسینی، سخنگوی اتحادیه صادر کنندگان فرآوردههای نفتی، از رسوب ۵میلیارد دلار پول ایران در بانک مرکزی عراق خبر میدهد. او چهارشنبه ۹بهمن بهخبرگزاری ایرنا گفت: «دولت عراق پول را بهشکل دینار بهبانک مرکزی این کشور واریز میکند، اما بهدلیل تحریمها و مباحث بانکی، شیوهای برای انتقال آن پول بهکشور وجود ندارد و بر این اساس چهار تا پنج میلیارد دلار در حساب بانک مرکزی عراق رسوب کرده است».(دویچه وله – ۱۰آبان ۹۸)
ترکیه دومین واردکننده گاز از ایران است که واردات خود از ایران را به یکسوم کاهش داده است. در حال حاضر این کشور تنها ۱۶درصد از گاز مورد احتیاج خودش را از ایران وارد میکند و آنهم دلیلی ندارد جز تراز کردن بازار انرژی خود با کشورهای صادر کننده دیگر مانند روسیه و آمریکا....
«آمار اداره تنظیم بازار انرژی ترکیه نشان میدهد که میزان گاز وارداتی ترکیه از ایران در ماه اوت امسال (۲۰۱۹) در قیاس با مدت مشابه در سال قبل تا یکسوم کاهش پیدا کرده است. این آمار نشان میدهد در ماه اوت ایران فقط روزانه ۱۶۰میلیون مترمکعب گاز صادر کرده است در حالیکه طبق قراردادی که با ترکیه بسته باید بهطور متوسط ماهیانه ۸۳۳میلیون مترمکعب گاز صادر میکرد».(دویچه وله – ۱۰آبان ۹۸)
برنگشتن ارز حاصل از فروش گاز
هر چند که پیدا نکردن مشتری برای گاز ـ با توجه بهاینکه چکش تحریم میتواند بر سر آن هم فرود آید ـ یک مشکل اصلی برای رژیم است اما مشکل اصلی و فراتر، برنگشتن پولهای حاصله از فروش همان مقدار گاز بهداخل کشور است.
همچنان که برای بهروز نگهداشتن سیستم گازی، رژیم اکنون با چالشهای جدی روبهرو است که نمونه آن میدان گازی (پارس جنوبی) میباشد که بیش از ۲۵درصد گاز ایران را تأمین میکند و ظرف چند سال آینده بهنیمهعمر خود وارد شده و تولید آن با شتاب کاهش مییابد و سرنوشت صادرات گاز را نامعلومتر خواهد ساخت؛ بنابراین هنگامی که تمامی راهها برای کسب درآمد بهمنظور جبران کسری بودجه بسته میشود، یک راهکار بیشتر برای آخوندها باقی نمیماند و آنهم فشار هر چه بیشتر بر روی مردم میباشد.
داستان گاز تنها بخشی از داستان مردمی است که ثروتشان بهتملک تعدادی آخوند غارتگر درآمده است. برای مردمی که بیش از چهل سال است که از منابع و سرمایههای خدادادی خود محروم گردیدهاند و نمیتوانند تحقق آرزوهای خود را در داشتن یک زندگی درخور بهچشم ببیند، گران شدن گاز ضربه سنگینتری بر پیکر آنان میباشد.
بسیاری از تحلیلگران میگویند منابع و ثروتهای زیرزمینی در ایران همچون بلایی شده است که در دستان دیکتاتوریهای پس از انقلاب مشروطه، روزگار ایرانیان را سیاه کرده است اما در واقع وجود این منابع در داخل کشورمان خود بلا و مصیبت نیست بلکه تنها وجود یک حکومت آزاد و مردمی است که قادر خواهد بود از این همه ذخایر برای رشد و شکوفایی کشور بهرهبرداری کند؛ بنابراین جاروی کردن این حاکمان چپاولگر نخستین وظیفهٔ هر ایرانی است.