در شرایطی که جامعه ایران در آستانهٔ انفجار خشم تودههای ستمدیده و غارتشده توسط حاکمیت آخوندی است؛ و در شرایطی که خامنهای و رژیمش بیش از هر زمان برای نجات نظام فرتوتشان از توفان سهمگین قیام تودهها، بهدستگاه سرکوب و سانسور آویختهاند، هشدارها نسبت به بنبست سانسور، بهویژه در فضای مجازی که برای نظام «به یک بلای خانمانسوز تبدیل شده است» (تلویزیون رژیم-۸ اسفند۹۹)، پیاپی از نهادهای سرکوب رژیم به گوش میرسد.
پاسدار کرمی، سرکردهٔ یگان ویژهٔ نیروی انتظامی، که اصلیترین دستگاه خامنهای برای مقابله با قیام است، روز ۹فروردین هراسان گفت: «امروز دشمنان و بدخواهان نظام، فضای مجازی را بهعنوان ابزاری مهم برای نفوذ بهفرهنگ در دستور کار قرار دادهاند».
خود خامنهای هم در سخنرانی روز اول فروردین، در حالی که خطر قیام را «آسیبهای اجتماعی» مینامید، هشدار داد: «متأسفانه در فضای مجازی آن رعایتهایی که من گفتم صورت نمیگیرد و فضای مجازی ول است... موضوع آسیبهای اجتماعی یکی از مسائل مهم نظام است!»؛ خطر فضای مجازی برای رژیم بسیار جدیست و ابراز وحشت میکنند که «رسماً (در فضای مجازی) اسلحه میفروشند و آموزش اسلحه میدهند، آموزش درگیری و اغتشاش میدهند، آموزش کوکتل مولوتف ساختن میدهند، آموزش میدهند که مردم چطور شورش کنند» (اژهای-معاون اول قضاییهٔ رژیم-۸ اسفند۹۹).
برای همین ولیفقیه نظام نالید: دشمنان «مردم را میخواهند دلسرد کنند... از این کارها میکنند، با تمام توان! از فضای مجازی هم بیشترین استفاده را میکنند»؛ آنگاه نومیدانه دستور سرکوب و سانسور بیشتر را داد که «فضای مجازی را باید مدیریت کرد، نباید آن را در اختیار دشمن گذاشت که علیه نظام استفاده کند!» (اول فروردین).
اما هنوز گرد و خاک خامنهای فروکش نکرده بود که وزیر ارتباطات رژیم بنبست نظام را در کاسهٔ ولیفقیه گذاشت که «انسداد سایتها به سیاق قبل دیگر منسوخ است، چرا که رمزنگاریهای پیشرفته (وجود دارد) و ابزارهای ماهوارهیی هم بهزودی فراگیر میشود»؛ وی سپس به سخره گرفتن فیلترینگ و سانسور رژیم توسط جوانان اشاره کرد و گفت: «شکاف بین نسلی در فضای مجازی جدی است. این شکاف را با فیلتر پر نمیتوان کرد» (آذری جهرمی-۲فروردین).
کار حتی به تهدید وزیر ارتباطات رژیم هم کشید و اژهای-معاون قوه قضاییه خامنهای گفت که او «میداند امکان فیلترینگ وجود دارد، اما انجام نمیدهد!» (۸ اسفند۹۹) اما این تهدید هم افاقه نکرد، آذری جهرمی پیشاپیش پاسخ را داده بود که «بستن فضای مجازی جواب نمیدهد. این راهش نیست که با بستن شبکهها جلوی توسعه را بگیریم» (۱۳بهمن۹۹). سرخوردگی و ناامیدی معنیدار است، چرا که خود او پیش از وزارت، بازجو و شکنجهگر وزارت بدنام اطلاعات بوده و «از طرف نمایندهٔ وزارت اطلاعات در کارگروه تشخیص مصادیق مجرمانه» در رابطه با فضای مجازی «شرکت میکرده، (وقتی به او) میگفتیم آیا امکان جلوگیری از» اقدامات امنیتی ضد نظام در فضای مجازی «وجود دارد؟ میگفت: صددرصد وجود دارد» (اژهای-۸ اسفند۹۹)، اما اکنون سرخورده و وامانده بهبنبست رژیم در این رابطه اعتراف میکند.
دو علت بنبست رژیم در فضای مجازی
عجز و بنبست رژیم در فضای مجازی دو علت دارد:
۱-پتانسیل عظیم انفجاری که جوانان پیشاپیش آن هستند و از هر فرصتی از جمله از فضای مجازی برای اطلاعرسانی و افشاگری و اعتراض علیه دیکتاتوری استفاده میکنند
۲-پیشرفت فناوری، چرا که «توسعهٔ تکنولوژی و سربرآوردن بلاکچین و اینترنت ماهوارهیی و... باعث منسوخ شدن فیلترینگ خواهد شد»، از این رو در این بنبست «باید فیلترینگ فراموش شود و اگر فناوری جدیدی در راه است، در فکر فیلترینگ آن نباشیم» (آذری جهرمی-۸ فروردین۱۴۰۰).
بهویژه که «اینترنت ماهوارهیی تا چند ماه آینده در آسمان ایران ظاهر میشود» و از هماکنون «در دوبی بیشتر نمایندگیهای تجهیزات ماهوارهیی شروع به ثبت سفارش کردهاند و نهایتاً از ۲ تا ۳ماه آینده «اسپیس ایکس» (تجهیزات اینترنت ماهوارهای) روانهٔ بازار ایران میشود» (سایت حکومتی بهارنیوز-۱۵ اسفند۹۹). این همان بنبستی است که آذری جهرمی را وا میدارد رو در روی حرف خامنهای مبنی بر کنترل و سانسور فضای مجازی بایستد. بنبست زمانی روشنتر میشود که وقتی از «مهندسین شرکت «اسپیس ایکس» سؤال شد آیا امکان پارازیت انداختن بهصورت زمینی یا جوی روی سیگنالهای اینترنت ماهوارهیی وجود دارد؟ پاسخ دادند» : هیچ پارازیتی روی اینترنت ماهوارهیی کارساز نیست، چرا که «هر دیش در هر جایی که قرار بگیرد از ۳ماهواره سیگنال دریافت خواهد کرد و دیشها دارای سیستمی هستند که بهصورت هوشمند چرخیده و روی قویترین سیگنال متمرکز میشوند» (همان منبع).
از همین روست که دستاندرکاران سانسور مضطربانه هشدار میدهند: «با ورود فناوری اینترنت ماهوارهای، برای آن که حکمرانی فضای مجازی نظام دچار خدشه نشود، باید اقداماتی صورت گیرد!» (فیروزآبادی-دبیر فضای مجازی نظام-۲۶بهمن۹۹)، اما اقدام برای مقابله با فضای مجازی «مثل این است که یک ژیان بخواهد یک تراکتور بزرگ گیر کرده در باتلاق را یدک کند!» (عباس عبدی-۱۸ اسفند۹۹).
وحشت از گسترش پیام «دشمن» از طریق فضای مجازی
بنبست سانسور در شرایطی است که «معاندین و دشمنان قسم خوردهٔ نظام از طریق شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و عوامل داخلی خود» جامعه عاصی را تحریک به شورش میکنند و برای نمونه پاسدار شاهکوهی، سرکردهٔ سپاه خامنهای در گلستان به نقش فضای مجازی در بالغ کردن خشم و نفرت مردم به حرکت اعتراضی مردم گنبد و انهدام خودروهای نیروهای سرکوبگر اشاره کرده و پس از خیزش ۵فروردین میگوید: «با سوءاستفاده از واقعهٔ گنبد سعی در ایجاد ناامنی در استان داشتند... کانالهای موجود در فضای مجازی نقش مؤثری در ساماندهی و انسجام» جوانان شورشی «دارند که لازم است شناسایی شوند و مورد برخورد قانونی قرار گیرند!» (القاصیمهر-دادستان رژیم در تهران-۱۳ اسفند۹۹).
در این وضعیت مقاومت سازمانیافتهٔ ایران نیز با آگاهیبخشی برای نسل جوان و شورشی ایران، هر چه بیشتر در حال پیشبرد خط سرنگونی است و «هزاران نفر ارتش سایبری مجاهدین در آلبانی در فضای مجازی علیه» نظام «تبلیغات میکنند و «یک عده در داخل کشور هم حرفهای آنها را تکرار میکنند» (تلویزیون رژیم-۹فروردین۱۴۰۰). در وحشت از این وضعیت است که بالاترین سران نظام پیاپی هشدار میدهند: «وقتی وارد فضای مجازی میشویم خطراتش بالاتر از شرایط عادی است» (آخوند روحانی-۳فروردین۱۴۰۰).