تشنگان آزادی ایران در راهند. عاشقان برابری در صف ایستادهاند. خستگان از دیکتاتوری شوری در سر دارند. غمدیدگان از ارتجاع شادیستیز، خندانند. امروز کهکشان و همایش بزرگ هموطنان خارج کشور در پاریس برای همه عاشقان ایران و دلدادگان میهن، میعادگاه عهد و پیمان برای آزادی و آبادی ایران است. دلها به هم میپیوندند و هزاران وجدان بیدار برای آینده ایران از امروز زبان حالشان چون مولاناست و خطاب به مردم ایران که رژیم آخوندی خاکشان را به نابودی کشانده، میخوانند:
ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم
وی مطربان ای مطربان دف شما پر زر کنم
ای تشنگان ای تشنگان امروز سقایی کنم
وین خاکدان خشک را جنت کنم کوثر کنم
خطاب به همه هموطنانی که کسانشان را خمینی و خامنهای و آخوندهای جنایتکار قتلعامشان کردهاند با رساترین فریاد میگویند:
ای بیکسان ای بیکسان جاءالفرج جاءالفرج
هر خسته غمدیده را سلطان کنم سنجر کنم
به همه جوانان و مردمی که از نظام زجرآفرین و گریهمحور ملاها در غم و غصه هستند پیام میدهند که:
من غصه را شادی کنم گمراه را هادی کنم
من گرگ را یوسف کنم من زهر را شکر کنم
آری؛ امروز هر ایرانی آزادهیی پیامش برای بقیه هموطنان این است که زمان زمان ماست. باید برخاست و دست در دست هم به دنیا نشان داد که بهار ایران در راه است، زمستان سرد و سیاه فاشیسم مذهبی به پایان رسیده است:
آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم
گرد غریبان چمن خیزید تا جولان کنیم
دوران نجوا برای آزادی گذشته و دوران فریادزدن با بلندترین صدا برای آزادی ایران فرا رسیده است:
آمد رسولی از چمن کاین طبل را پنهان مزن
ما طبل خانه عشق را از نعرهها ویران کنیم
امروز روز شکستن زنجیرها توسط نسل کاوه آهنگرهاست. امروز روز نوید به هر ایرانی تحت ستم و زنجیر تحت حاکمیت آخوندهاست.
زنجیرها را بردریم ما هر یکی آهنگریم
آهن گزان چون کلبتین آهنگ آتشدان کنیم
به راستی چرا همچون کاوه آهنگر علیه ضحاک زمانمان باید قیام کنیم؟ مریم رجوی میگوید: «آنها(آخوندهای حاکم) تاوان دزدی و فساد و بیکفایتی خود را از ملت ما گرفتهاند. سفرههای مردم را خالی و اقتصاد کشور را دچار رکود کردهاند، روستاها را به ویرانی و شهرها را به فلاکت کشاندهاند. صنایع کشور را تعطیل و کارگران را بیکار و فقیر کردهاند. کشاورزان را از داشتن آب و از زندگی و آزادی محروم کردهاند و اموال مردم را به یغما بردهاند. میلیونها دختربچه و پسربچه را بهجای تحصیل به کارهای سخت گماردهاند و بخش بزرگی از جمعیت کشور را به گرسنگی یا بیکاری محکوم کردهاند. قیام و انقلاب برای نجات ایران از همین رنجهاست».(مریم رجوی: به پیشوا نوروز بزرگ آزادی)
آری در فلک دیکتاتوری میهن، مهری تابان بردمیده و توفان تغییر در سپهر این میهن در راه است. چنانکه فردوسی میگوید:
به ایرانیان گفت کامروز مهر
دگرگونه گردد همی بر سپهر
چرا این سپهر دگرگونه میشود؟ زیرا ارادههایی پولادین برای این دگرگونی پشت آن است. مریم رجوی میگوید: «ما در پی نظم تازهیی هستیم بر اساس آزادی، دموکراسی و برابری.
ما انتخاب کردهایم که بایستیم و نبرد کنیم. تا مردممان به آزادی و خوشبختی برسند.
تا دیگر هیچ نوجوان زیر ۱۸سالی در زندان، برای رسیدن به سن قانونی اعدام، در دالان مرگ منتظر نباشد و هیچ مادری در ماتم فرزند اعدام شدهاش اشک نریزد.
انگیزه ما برای مقاومت تا پیروزی، کینه و انتقام نیست. انگیزه ما عشق به آزادی و انسانیت است.
این فلسفه پایداری ماست». (مریم رجوی: «نه به اعدام» ۲۸ خرداد ۹۷)
پس اگر کهکشانیان برای سرنگونی آخوندها و با چشمانی پرفروغ و قلبهایی پرایمان و امید رجز میخوانند برای آن است که جایگاه خود را در صحنه بینالمللی و داخلی پیدا کردهاند زیرا بهقول حافظ:
امروز جای هر کس پیدا شود ز خوبان
کان ماه مجلس افروز اندر صدارت آمد
و بالاخره نوید پیروزی پیام برخاستن دارد. پیام امید و دنیایی نو و تازه دارد. پس برخیزیم و همچنان که مولوی میگوید:
خیز که امروز جهان آن ماست
جان و جهان ساقی و مهمان ماست