برق از کجا تاریک میشود؟
از امیرکبیر نقل است که: «اگر میخواهی کار یکساله انجام دهی، گندم بکار؛ اگر ۱۰ساله، درخت بکار و اگر برای ۱۰۰سال بعد میخواهی کاری کنی، انسان تربیت کن».
این مصداق و معنا را اگر شاخص مدیریت برای یک جامعه در نظر بگیریم، ایران زیر سلطه و مدیریت نظام آخوندی با روندی که در غارت و چپاول و نابودی حرث و نسل پیش میرود، نه گندم برایش باقی خواهد ماند؛ نه درخت؛ و انسانهایش یا در زنداناند، یا بالای «دار»ها، یا در فقر و بیکاری، یا معتاد و سرخورده، یا قربانی جنگ و تجاوز خارجی، یا چندشغلهاند و گرفتار روزگار تلخ و بحران معیشت و جدال با مرگ و مهابتهای زیستن...
این روزها مردم ایران در فصل گرما گرفتار بحران برق هم شدهاند. بحران معیشت همچون گرهی بر گرهی دارد دست و پای مردم را در خود میگیرد و راه برونرفتی جز تعیینتکلیف با این حاکمیت باقی نگذاشته است.
بحران برق هم ریشه در مدیریت و حاکمیت نظام آخوندی دارد. حاکمیتی که سرمایه و بنیادهای طبیعی ایران را خرج برنامه و استراتژی سیاسی خودش جهت سلطه بیشتر و توسعهطلبی فرامرزی میکند. سرمایه و بنیادهای طبیعی ایران که از آن مردم ایران است، خرج «تحکیم پایههای قدرت» نظام آخوندی میشوند تا ولایت فقیه چند صباحی بیشتر بر گرده ایران و ایرانی سلطنت کند.
زمین: گهواره یا گور؟
اینگونه میشود که زمین که باید گهواره باشد، اکنون گور شده است. واقعیت این است که سرمایههای عظیم مملکتی در دستان مدیریتی قرار گرفته است که اصلاً هدف و خواستهاش نه تنها بازگشت این سرمایه و دارایی در جهت رفاه و آسایش و ارتقای استاندارد زندگی مردم ایران نیست، بلکه همهٔ انرژیها و استعدادها صرف حفظ حاکمیت به هر وسیله ممکن میباشد. یکی از این انرژیها و ظرفیتهای موجود که باید در خدمت ارتقای سطح زندگی مردم باشد، انرژی الکتریکی است. این واقعیت را خود دستاندرکاران نظام میدانند و اشراف دارند که چه سرمایهیی از مملکت و مردم ایران به دستشان افتاده است. اما خوی اشغالگری و مردم را ملتی زیر سلطه اشغالگر دیدن، باعث شده است که در زمینهٔ برق هم مردم ایران دچار مشکلات و تنگناهایی مصیبتبار شوند.
ولایت و صدارت نالایق
مهاتما گاندی گفته است: «یک دولت نالایق جایی جز زندان برای افراد لایق کشورش ندارد». مردم ایران هم از سر دولت نالایق تحت فرمان ولایت فقیه، چیزی جز «افزایش صدور گاز و برق و پتروشیمی»، جنگ، بیکاری، فقر، گرسنگی، گورخوابی، زبالهگردی، بیآبی، بیبرقی، مرگ جنگلها، مرگ تالابها و مرگی زندگی ندارند.
میتوان به اعداد و ارقام بالایی از ضایعات ناشی از قطع مستمر برق در کسب و کار مردم اشاره کرد که نمونههایش در فضای مجازی بسیار است؛ مثل ضایعات کارخانجات تولید مواد غذایی، ضایعات نانواییها، قنادیها، رستورانها، ادارات و نیز زندگی رایج مردم در خانههایشان و... اما مثل تمام نمونههای دیگر که این نظام کاری به مشکلات معیشت و الزامات ضروری زندگی مردم نداشته و اهمیت نداده، در زمینه ضایعات و مشکلات ناشی از قطع مستمر برق هم عین خیالش نیست؛ چرا که هدف از قدرت سیاسی و وجود دولت و این همه دستگاههای عریض و طویل، نه برای خدمتگزاری مردم و رفاه آنان و بالا بردن سطح زندگی، بلکه همه امکانات و داراییهای فلات پهناور ایران خرج و هزینه «تحکیم پایههای قدرت و سلطه ولایت فقیه» است. همه این مصیبتها که بر سر مردم آوار میشود، ناشی از همین مدیریت فاسد و نالایق بر اقتصاد و صنایع و سرمایه و دارایی مردم ایران است.
اکنون معضل قطع مستمر برق و آثار رنجبار و مصیبتهای آن هم به لیست رنجهای مردم ایران اضافه شده است. در این زمینه میتوان اعترافها، سندها، عدد و رقمها و نقد و نظرهای گوناگون را نمونه آورد؛ اما بهترین گواه و سند، مرارت زندگی و زنده بودن زیر سلطه حاکمیت ولایت فقیه است که مردم هر روز و شب روزگار تلخش را تجربه کرده و میکنند.
روشنایی برق با قیام پشت قیام
به سراپای کشورمان که نگاه میاندازیم، توصیفش جز این نیست: «از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیفزود». و شاید در دنبالهٔ این نگاهافکندنهای رنجبار و حیرتبار، این نیاز و آرزو و طلب را زمزمه کنیم که: «از گوشهیی برون آی ای کوکب هدایت»! اما نه! کار میهن ما به «خرابی چون که از حد بگذرد» رسیده است. دیگر هیچ معضلی به خودی خود و نمونهوار قابل حل و بهبود نیست. تمام ایران دچار معضل زندگی کردن شده است. از همین رو هم است که شورش پشت شورش و قیام پشت قیام ادامه دارد. مشکل برق هم مثل آب خوزستان، مثل سپردههای غارتشدگان، مثل معیشت کامیونداران، مثل خواستههای مردم کازرون، مثل مشکل ارز و بازار و مثل تمام مصائب ریز و درشت دیگر که گلوی مردم ایران را میفشارد، تنها و تنها با سرنگونی این حاکمیت ضدایرانی و اشغالگر قابل حل و ترمیم است؛ چرا که راه پیشروی میهن و مردم ما ماهها است که به چاره کردن «خرابی چون که از حد بگذرد» رسیده است. روشنایی برق هم برای مردم ایران با شکستن طلسم ظلمت و تاریکی تمامیت حاکمیت ولایت فقیه ممکن خواهد شد...