در روز دوشنبه ۹تیر ۱۳۹۹بیانیهای با امضای ۱۰۴تن از «روشنفکران، هنرمندان و فعالان مدنی به همدلی وجدانهای بیدار، دادخواهی کشتار زندانیان سیاسی در تابستان شصت و هفت» منتشر شد.
وقتی به تیتر نامه و تعداد امضا کنندگان آن نگاه کردم ابتدا به نظر م مثبت آمد و راستش خوشحال هم شدم. چه خوب که این تعداد در خارج از کشور، با نَحلههای فکری و گذشته متفاوت یک حرکت مثبت انجام دهند. تجربه نشان داده که در بین امضا کنندگان این بیانیه، امکان توافق و دور هم جمع شدن بر سر یک عمل مشترک، مثلا تظاهرات در دفاع از زندانیان سیاسی، وجود نداشته است. از این تعجب کردم که واقعاً چه چیزی میتواند فصلمشترک امضاکنندگان این بیانیه باشد. اما بعد از ردیف کردن جملههای زیبا در مورد حقوقبشر، دم خروس و شگرد مصداقی پیدا شد. ضدیت با سازمان مجاهدین خلق ایران. من حدس میزنم که بر طبق سنت رایج در اینگونه امضا گیریها، برخی به قسمت پایانی بیانیه توجه نکرده و بر اساس اعتماد و طرح «دادخواهی» امضا کردهاند. بهخاطر آشنایی، دوستی و احترام متقابلی که با تعدادی از امضا کنندگان دارم، تصمیم گرفتم پس از خواندن دقیق بیانیه که به نظر م مصداقی در پایان نقش اصلی دارد، آن را با صراحت چنین تعریف کنم: بیانیه «حمایت از مصداقی و ستیز با مجاهدین خلق در پوشش دادخواهی». اما چرا؟
در بیانیه آمده است: «پیشبرد امر دادخواهی نیاز به تقابل جدی و همهجانبهتر با دروغپراکنی و افزونی تلاشها برای روشن ماندن چراغ حقیقت دارد.» چراغ حقیقت در پایان بیانیه به شکلی بسیار ظریف اینگونه روشن میشود؛ «مخالفتهای ایدئولوژیک و سیاسی» که با کوشندگان (منظور مصداقی به روایت این فراخوان) اختلاف دارند، «حاصلی جز خدمت به اهداف جمهوری اسلامی در پنهان کردن حقیقت و انکار جنایت ندارد و نخواهد داشت».
این که فعالیت مستمر و پیگیر مجاهدین خلق برای دادخواهی نادیده گرفته میشود و برای مثال توجه نمیشود که حجم اصلی شهادتها و گزارشها در پرونده مأمور اطلاعات رژیم در زندان سوئد، توسط فعالان سازمان مجاهدین که زندانی بودهاند ثبت شده، جای ابهام بسیار دارد و بهنظر میرسد اطلاعات مغرضانه و البته با هدف مصداقی در این بیاطلاعی مؤثر بوده است. مصداقی که خود را همزمان ولیفقیه و شورای نگهبان همه زندانیان سیاسی می داند از موضع برتر این بیانیه را امضا نکرده تا در آن با اسم از او حمایت شود و بدین وسیله در مأموریت خود که بیش از ۷۰۰ زندانی درباره آن گواهی دادهاند «سفید» شود.
از آن جایی که جنبش دادخواهی، و دفاع از قربانیان رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی، رنگ، نژاد، مذهب، سیاست، دین نمیشناسد و واقعاً کسی که در این امر بسیار انساندوستانه فعالیت میکند، باید توانایی گام برداشتن فراتر از این مرزها داشته باشد، میتوانم نتیجه بگیرم. این فراخوان، زیرکانه و ماهرانه، برای خاموش کردن «چراغ حقیقت» و «پنهان کردن حقیقت» و علیه هدف فراخوان است.
دور زدن مجاهدین خلق در جنبش دادخواهی که هدف مصداقی است، اخلاقی و انسانی نیست و غیرممکن است. این اقدام نه تنها هیچ کمکی به «همدلی و همیاری» «وجدانهای بیدار» نخواهد کرد، بلکه انحراف و دامی است که نباید در آن افتاد.
چهارشنبه ۱۱تیر ۱۳۹۹
نقل از فیسبوک زینت میرهاشمی