جهش ناگهانی دلار، که منافع بخشی از حاکمیت ولایت فقیه هم در بالابردن آن نقش داشت، همچون آوار بر سر خودش فرود آمده و بخشی از جامعه را تکان داد.
ریشه اقتصادی این اعتراضهای گستردهی بازاریان در سراسر ایران این است: چپاولهای ۴۰سالهٔ حاکمیت بحرانهای بزرگی ایجاد کرده است. از جمله:
- اعتراض جویندگان «آب»، یعنی کشاورزان.
- اعتراض جویندگان «کار» و حق کارمزدهای معوقه
- بحران «دلار» و برابری ارزی
این سه مسأله اقتصادی-اجتماعی سه طبقهٔ اجتماعی را به اعتراض واداشته:
۱-کارگران،
۲-خرده مالکان شهری،
۳-خرده مالکان روستایی.
ناتوانیهای حکومت هم جامعه را میدان تداوم اعتراضات سراسری کرده و هر روز آتشهای زیر خاکستر از این شهر یا آن منطقه بیرون میزند.
خامنهای ولیفقیه رژیم، در فرار از پاسخ گویی به این سه نیروی اجتماعی، مثلث دیگری تعریف کرده:
۱-آمریکا،
۲-کشورهای عربی
۳- مجاهدین خلق(سخنرانی خامنهای بعد از قیام دیماه).
اما سه سیاست ولایت فقیه هم در این ۴دهه به شکست انجامیده:
۱-سیاست بینالمللی(معامله اتمی)
۲-سیاست منطقهیی(دخالتهای در عراق و سوریه و یمن و...)
۳- سیاست داخلی (سرکوب نابودی نیروهای اپوزیسیون)
در مورد اول: سیاست بینالمللی (برجام):
امتیازهایی که سیاست پیشین (اوباما) در سینی طلایی به این حکومت تقدیم کرد، از ابتدای سال ۲۰۱۸یک به یک در حال بازپس گرفته شدن هستند. کشورهای اروپایی اگر چه برای حفظ منافع اقتصادیشان از لغو نهایی برجام نگرانند، اما سرانجام باز بهدلیل همان منافع اقتصادی، هرگز متحد قابل اتکای رژیم نخواهند شد.
در مورد دوم: سیاست منطقهیی:
سیاست صدور ترور و بنیادگرایی که سالانه میلیاردها دلار برای صف بستن در خاکریزهای دورتر از حاکمیت جغرافیاییاش هزینه داشته، اکنون زیر ضرب سیاسی بینالمللی قرار گرفته و در خیابانها نیز مردم شعار میدهند: «دشمن ما همین جاست دروغ میگن آمریکاست»؛ «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»؛ «سوریه را رها کن، فکری بهحال ما کن»!
در مورد سیاست داخلی سرکوب:
قیامهایی که هر روز از نقطهای سر میکشد نشان شکست سرکوب است. اما چپاولگرانی این حکومت که از این تجارتها سود میبرند هرگز نمیتوانند دست از منافع خود بردارند. چنین است که هیچیک از جناحهای حکومت نیست که از تداوم سرکوب اعتراضهای مردمی حمایت نکند اگر چه مانند قبل در این زمینه در وحشت از انفجار اجتماعی دستشان بسته است.
حالا خامنهای با تعریف این مثلث، میخواهد جناحهای درونی حکومتش را پیرامون رأس رژیم متحد نگهدارد.
ولی مسیر برعکس طی شده.
افزایش قیمت دلار و بحران ارزی حکومت بیش از همه زحمتکشان و فرودستان را به مرزهای غیرقابل تحملی رسانده. اعتراضهای قیام دیماه۹۶، با کمیتها و کیفیت نوین اقتصادی، رأس حکومت یعنی (شخص خامنهای) را هدف گرفته.
اعتصاب رانندگان و صاحبان خرده پای کامیون ها در خردادماه گذشته، همزمان با اعتصاب گسترده بازارها در کردستان (بانه) در هفته گذشته به اعتراض یکپارچه بازار کفاشان تهران انجامید و بهطور گستردهیی بازارهای تاجران مرفه و برخوردار را نیز فرا گرفت.
فراتر از اعتراض به گرانی دلار حرکت اعتراضی و تظاهرات مردمی، به سرعت از حمایت مردم و بهویژه جوانان برخوردار شد و به زد و خوردهای خیابانی وسیع مردمی با نیروهای سرکوبگر رسید.
سطح بالای سیاسی حرکت کارگران و زحمتکشان در هپکو و آذرآب اراک و هفته تپه خوزستان و معلمان، نشان داد که فرودستان جامعه توانستهاند در برابر سرکوبها دوام بیاورند.
حتی در مساجد مناطقی مثل اصفهان مردم با ابتکار پشت کردن به تریبون نماز جمعه و شعار «رو به میهن، پشت به دشمن» نشان دادند که فریبهای مذهبی هم نمیتواند مردم را بفریبد.
در این میان یک نیروی محوری جایگزین حکومت، یا اپوزیسیون یا آلترناتیو میتواند همه این خواستهای مردم را گره بزند و مردم را به پیروزی برساند.
کار آن جایگزین چیست:
رهبری عملی مردم در چنین شرایطی، یافتن و پروردن و سازمان دادن نیروها و اقشار معترض اجتماعی ست. نیرویی که همه را زیر بال و پر خود بگیرد و جلو فرصتطلبی و میوه چینی را بگیرد.
اکنون میتوان دریافت چرا خامنهای، به آن عامل درونی ویژهی ایرانی (مجاهدین خلق) اشاره میکند که طی ۴دهه سرکوب و کشتار نتوانسته از میانش بردارد. این مقاومت هم، هستهها، نیروی فعال و فداکار در داخل کشور دارد، هم نیروی آمادهی تشکیلاتی مجرب برای فرماندهی تودههای اجتماعی، هم شناخته شدگی جهانی و هم توانایی بسیج وجدانهای بیدار جهان و برپایی بزرگترین اجتماعات ایرانیان و وجدانهای بیدار در خارج از کشور.
ویلپنت هر ساله نمودی از این قدرت است. کاری که بهقول مقامات بزرگترین احزاب دنیا، در مقیاسهای کوچکتر، تنها در توان کنوانسیهای احزاب اصلی کشورهایی همچون آمریکاست.
بدون شک این اجتماع بزرگ ایرانیان و حضور عظیم مقاومت میتواند دلهای تمامی مردم به جان آمده ایران را به یک اتحاد حول این جایگزین مردمی و به یک پشتوانه برای ادامه نبرد تا پیروزی گرم کند.