728 x 90

سرنوشت لمپنیسم سیاسی در شستن دست دژخیمان

سرنوشت لوپنیسم سیاسی...
سرنوشت لوپنیسم سیاسی...

این روزها چماقداران و لمپنهای سیاسی مشغول شستن دست‌های جنایت و شکنجه بر روی اینترنت هستند. تیره و تبار این‌ها چیست و از کجا می‌آیند؟

چماقداران و لمپن‌ها همیشه برای گره‌گشایی کار دیکتاتورها و فاشیستها سر بر می‌آورند. آنجا که قیام و قانون و حقوق، راه دیکتاتور را می‌بندد، تأسی به بی‌سوادان ابله عقده‌یی و سرخوردگانی با خوی جنایت‌کاری، ترفند دیکتاتور برای خلاص شدن از بن‌بست است.

 

این جماعت همه‌جا و همه‌وقتها دم دست دیکتاتورها و فاشیستها بوده و هستند. کافی‌ست ملازمان دیکتاتور یک موی‌شان را آتش بزند تا سروکله‌شان پیدا شود. همین‌ها با پادرمیانیِ محمدعلی شاه، عصای دست قزاقان روس شدند و بعد از به توپ بستن مجلس، شکارچیان آزادیخواهان.

 

همین‌ها بودند که در حمله‌ٔ قزاقان روس به تبریز، جلودار قزاقان می‌شدند تا آزادیخواهان را لو بدهند و دستگیر کنند و بدهند دست قزاقان تا گروه گروه اعدام‌شان کنند.

همین چماقداران و لمپن‌ها، نیروی پیاده‌ٔ تانکهای آمریکایی بودند تا کودتا علیه مصدق پیش برود.

همین قمه‌کشان و چاقوکشان بودند که پس از کودتای ۲۸مرداد ۳۲، سرهنگ محمود سخایی ــ از یاران وفادار به مصدق ــ را در شهر کرمان به پشت‌بام بردند، به پایین پرت کردند و کشتند.

 

همین‌ها بعد از ۲۲بهمن ۵۷ عصای دست خمینی برای قلع‌وقمع آزادی‌ها و دموکراسی شدند. همین‌ها به سردمداری بهشتی و با جلوداری پاسدار قالیباف، گردهمایی گروه‌های سیاسی را به‌هم می‌زدند، نشریه‌ها و کتاب‌هایشان را می‌سوزاندند، دفتر روزنامه‌ها را به‌آتش می‌کشیدند و بدون هیچ مانعی از جانب وزیر کشور دولت خمینی و قوه‌ٔ قضاییه‌اش، به آدم‌کشان حرفه‌یی و بازجویان و تیرخلاص‌زن‌ها تبدیل شدند.

همین چاقوکشان و لمپن‌ها با زعامت خمینی بودند که تمام راههای مسالمت‌آمیز و قانونیِ حیات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی را به‌روی همه‌ٔ گروه‌های منتقد و مخالف بستند و هیچ راهی جز دفاع مشروع مسلحانه باقی نگذاشتند.

 

همین بی‌سوادان بی‌سروپا و عقده‌فروخورده‌ٔ دست‌آموز پینوشه بودند که بیشترین یاری‌رسانی را در کودتا علیه آلنده داشتند و دیکتاتوری پینوشه را حاکم کردند.

همین دسته‌جات بی‌سواد و ابله، عصای دست حکومت سرهنگ‌ها در یونان بودند تا جلو گردهمایی‌های منتقدان، انتشار روزنامه‌ها و فعالیت آزاد سیاسی را بگیرند و برای این کارها، آدم بکشند.

همین‌ها بودند که پس از انقلاب کبیر فرانسه، بساط ترورهای دولتی را علیه منتقدان و مخالفان پیش می‌بردند.

همین چماقداران و لمپنهای پیراهن‌سیاه بودند که هیتلر را به صدر حزب نازی و سپس دولت حاکم نشاندند.

همین‌ها جماعت و عصای خامنه‌ای در سرکوب افسارگسیخته و حیوانی علیه زنان و دختران ایران بوده و هستند. همین‌ها اهرم هیبت جنایت و تجاوز را در هر قیامی بالا می‌برند تا با ترویج رعب و درنده‌خویی، خیال خامنه‌ای را در جواب داشتن سیاست النصر بالرعب راحت کنند!

 

این جماعت روزگارانی در کف خیابان‌ها، دسته‌دسته مشغول اجرای مأموریت دیکته‌شده‌ٔ سلاطین و شاهان و حاکمان و شیخان بوده‌اند و حالا از لمپنیسم سخت‌افزاری به لمپنیسم نرم‌افزاری روی آورده‌اند! حالا با عبارتهای مشترک و دهها اکانت فیک، علیه مخالفان مرادشان فحش و ناسزا و القاب رکیک می‌نویسند و برای مرادشان و همراهانش سریالی از عبارتهای مشوق مشابه می‌گذارند!

 

حالا این روزها این لمپن‌ها و چماقدارها مشغول شستن دست جلادان و دژخیمان ساواک شده‌اند. علت پیداست که از کجاست. کار، کار قیام ۱۴۰۱ است. قیامی که هم نظام ولایی اسلامی را به بن‌بست کشاند و رأی اکثریت قاطع مردم ایران را در نفی کامل نظام ثبت کرد، هم حسرت‌به‌دلان سلطنت‌طلب را که دیدند در این پنج ماه قیام، هیچ آبی برایشان گرم نشد و آن شعار منحوس وزارت‌ساخته هم تمام‌سوز شد.

 

گفتیم که جریانهای لمپن ــ چماقدار همیشه در مرحله‌ٔ بن‌بست دیکتاتورها و فاشیست‌ها، به‌فرموده، سر بر می‌آورند. فضای این روزها گویای همین مرحله و اصل است. حالا عرصه برای مراد سلطنت‌طلبان خیلی تنگ شده است. حالا باید موضع بگیرند.

آری، کار، کار پیشرفت قیام ۱۴۰۱ و عصر رسانه و ارتباطات است که پی‌درپی ماهیتها را رو می‌کند و از مردم ایران برای تمرکز بر سرنگونی دشمن اصلی ایران‌زمین یعنی نظام ولایت فقیه، انرژی آزاد می‌کند. این است فرق این زمانه‌ٔ روشنگر با مشروطیت و ۲۸مرداد و بعد از ۲۲بهمن و... که سرنوشت چماقداران و لمپنهای این روزگار را تلخ کرده است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b06b9934-1644-46c9-9666-aedda7f2cc6c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات