لحظه تحویل سال همگی از ته دل و با صدای بلند بهمراه عزیزانمان خواندیم:
... یا محول الحول والاحوال حول حالنا الی احسن الحال، اما متأسفانه بلافاصله به‌جای احسن الحال، خبر نا گوار جاری شدن سیل عظیم را در گلستان بی‌پناه و بیکس دریافت کردیم، که بعد از آن، بیش از ۲۵استان کشور را هم در نوردید، و غم و ماتم جای شادی عید را گرفت.
تحول را از خدا درخواست کردیم و خدا نزول باران را به‌ملت عطا فرمود. اما به‌خاطر نظام غارت و عدم رسیدگی پاسداران دزد که مسئولیت کنترل بحران را دارند، تبدیل به یک فاجعه ملی شد.
صحنه‌های دلخراش آوار خانه‌ها بر سر اهل خانه و کشتار مردم را دیدیم در حالی که با کمترین امکانات قابل کنترل بود.
به‌جز دستان تهی یا با ابزار اولیه بیل و کلنگ و کیسه و ماسه مردم هیچ خبری از امدادهای دولتی نبود. مردم با جان کندن توانستند در مدت زیاد و با تلاش فراوان جمعی کمی جلو پیشروی آب یا غرق شدن مردم و نابودی کامل خانه‌ها و دام‌هایشان را بگیرند.
خبری از دولتمردان دزد و پاسداران غارتگر نبود، فقط وقتی احساس خطر کردند با زرهی و نفرات مسلح آمده بودند تا اولاً جلو هر گونه افشاگری را بگیرند و با آن به‌عنوان ضد انقلاب برخورد نمایند،
کمکهای مردمی هم که می‌رسید به عناوین مختلف از دادن به سیلزدگان ممانعت می‌کردند تا در فرصت مناسب در بازار آزاد بفروش برسانند.
اکثریت قریب به اتفاق سیلزدگان ستمدیده بر این حقیقت پا می‌فشردند و با صدای رسا در کلیپهای ارسالیشان به این نکته اشاره داشتند که: هیچ‌یک از ارگانهای دولتی و پاسداران غارتگر و بسیج ضدمردمی و هلال احمر و...نه تنها هیچ کمکی نکردند، بلکه تا توانستند مانع‌تراشی نمودند و دزدیدند.
تنها کمکهای مردمی بود که این عزیزان را توانست سر پا نگهدارد.
آری ما تحول خواستیم و خدای متعال آنرا اجابت نمود و برای ما نعمت نازل فرمود، ولی این بی‌مقداران و دزدان و غارتگران با کارهای ضد ملی و ضد محیط‌زیستی که با کشتار مراتع و بریدن درختان جنگل و با کندن کوه و ساختن پادگان در مسیل و هزار جنایت و غارتگری دیگر این نعمت خدادادی را به یک فاجعه ملی تبدیل کردند.
در این جریان مردم بیش‌از‌پیش به ماهیت ضدخلقی تمام ارکان نظام و مزدورانش پی بردند و با بی‌عملی و مانورهای رعب انگیز پاسداران، علاوه بر روشدن ماهیت تمامیت نظام و پاسداران، اتحاد و همبستگی مردم تقویت شد.
و لذا از بهم پیوستن بغض و کین و فراق و داغ و ویرانی کشور که با اشک و فریادهای مردم همراه بود، خشم و اشک هر بیننده‌ای را منصفی را جاری کرد.
در یک‌طرف رژیم با پاسداران دزد و فاسدش بود که از هر فرصتی برای سرکوب و غارت اموال مردم و بالا کشیدن کمکهای دریافتی استفاده می‌کرد و در طرف دیگر سیلزدگان بودند که با همکاری و همبستگی و تلاش جمعی شبانه روزی روحیه زندگی و همبستگی را پس از سال‌ها برقرار و در میان مردم مناطق مختلف جاری کردند.
در طرف پاسداران رذالت و دزدی و دروغ و سرکوب و جنایت بود و در طرف مردم به‌رغم اشک و ماتم، تماماً اتحاد و کمک و کوشش و مساعدت و ایثار و از خود گذشتگی و نمایش انسانیت و اتحاد و همبستگی بی‌شائبه بود.
همین برخورد متضاد، در شرایط کنونی مردم را به عصیان و خیزش وا داشته است. خشمی سرسخت و آتشین که سال‌ها در زیر حاکمیت ملاها از هم دور و بیگانه شده بوده و حالا در دسترس قرار گرفته تا در فرصتی مناسب به انفجار تبدیل شود.
و این فرصت اکنون با لیست‌گذاری سپاه غارتگر و سرکوبگر پاسداران در لیست تروریستی مردم را که کینه‌ها از پاسداران در سینه دارند بیش‌از‌پیش دلگرم و آماده می‌سازد. این آمادگی و دلگرمی به این خاطر است که دیدند مقاومت ایران با دست خالی در برابر جهان مماشات ایستاد و آن‌قدر افشاگری کرد و مافیای بزرگ مالی و وحشت و مواد مخدر و ترورریسم پاسداران را به نمایش گذاشت و در نهایت آمریکا را وادار نمود که این جانیان را در لیست ترور بگذارد. هر چند پذیرش این امر دیر به‌وقوع پیوست، ولی انجام آن در جای خود یقینا به بروز این انفجار مردمی کمک خواهد کرد چون تیغ بزرگ سرکوب مردم در لیست زنگ می‌زند و جوانه‌ها شکوفا می‌شوند.
لازم است که به راهبر و طراح این کاربرد، که همانا مجاهدین و در راسش تلاش‌های بی‌وقفه خانم مریم رجوی است، صمیمانه تبریک گفت.
براستی با پیش آمدن چنین فرصت طلایی ـ انفجار خشم و پتانسیل مردم از یک‌سو و لیست‌گذاری بازوی سرکوبگر از سوی دیگر ـ و آمادگی آلترناتیو مردمی با کانون‌های شورشی و شورای ملی و رهبران لایق و توانمند، باید که تا بن استخوان به پیروزی بر این اهریمنان وطنفروش امیدوار بود.
آری ایران عزیز عنقریبا آبستن تحولاتی است و می‌رود که ریش و ریشه این رژیم مزور و فاسد و دزد ولایتمدار را با تمامی جناحها و ولی‌فقیهش سوزانده و امر سرنگونی را محقق سازد، و انقلاب بسرقت رفته با خدعه اسلام نمای خمینی ملعون در ۲۲بهمن را به مسیر درست هدایت کند، و این همان احسن‌الحالی خواهد بود که در اول سال آرزو کرده‌ایم.
طاهر از سوئد
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمی‌کند
