در روزهای اخیر شاهد بالا گرفتن حملات متقابل باندهای متخاصم درون رژیم علیه یکدیگر هستیم. در کانون این حملات رئیسجمهور ورشکسته ارتجاع قرار دارد که از یکسو آماج حملات باند خامنهای و دلواپسان است و از سوی دیگر حتی متحدان و همخطان او هم او را بهخاطر ضعیف عمل کردن مورد شماتت قرار میدهند.
آخوند کاظم صدیقی، امامجمعه موقت تهران، روز گذشته طی یک سخنرانی در اصفهان بدون نام بردن از روحانی او را هدف طعنه و تعریض قرار داد و گفت: «ما اگر از مسئولان گله داریم چون عادل نیستند، چون به بیرون تکیه کردند، چون برجام را امضا کردند، چون FATF را دامن میزنند، استقلال ما را میخواهند به خطر بیاندازند، اطلاعاتمان را میخواهند در اختیار دشمن قرار دهند».
احساس خطرناک مردم
آخوندحسنزاده، امامجمعه موقت اهواز نیز در یک کر هماهنگشده سراسری در حمله به روحانی با نگرانی از اعتراضات و قیام مردم با مخاطب قراردادن روحانی به او هشدار داد: «اجازه ندهید این احساس به مردم دست بدهد که کشور را رها کردید چرا که این برای کشور خطرناک است. خلاف واقع سخن گفتن گناه کبیره است. وقتی یک مسئول آمار دروغ بگوید گناه کبیره مرتکب شده است».
حملات به آخوند حسن روحانی تا آنجا پیش رفته که کریمی قدوسی، از اعضای دلواپسان در مجلس ارتجاع، او را متهم کرد که از ام.آی.سیکس(سازمان جاسوسی انگلیس) دستور میگیرد.
طعم آدامس روحانی!
کریمی قدوسی طی سخنانی که در یک محفل این باند که کلیپ آن در شبکههای اجتماعی گذاشته شده است میگوید: «دیدار آخر هیأت دولت شهریور گذشته در هیأت دولت، مقام معظم رهبری فرمودند اینقدر در مسائل فرهنگی به شما تذکر دادم که خسته شدم و ناامیدم. دروازهها را باز میکنند به روی دوتابعیتیها به روی نفوذیها تا بیخ گوش آقای رئیسجهمور جیسون رضایی هم آدم داشته باشد که به اوباما بگوید که من اینقدر به این رئیسجمهور نزدیک شدم که طعم آدامسش را هم میدانم...».
انقلابینماها و متدیننماها
روزنامه جمهوری اسلامی ۴اسفند ۹۷ از حامیان حسن روحانی ضمن حمله به جناح مقابل، آنها را همدست دشمنان خارجی قلمداد کرده است: «از دشمنان خارجی طبعاً انتظاری غیر از این نبود که با کارشکنیهای مستمر خود برای جلوگیری از امضای برجام تلاش کنند. ولی تأسف در این است که عدهای با گذاشتن نقاب دلسوزی برای کشور بر چهره خود و با ظاهری انقلابی و متدیننما همان حرفهای دشمنان خارجی را در داخل تکرار کردند و تا توانستند چوب لای چرخ دولت گذاشتند».
روزنامهٔ جمهوری سپس روحانی را هم مورد سرزنش قرار داده که چرا در جواب باند مقابل سکوت کرده و اضافه میکند: «تاسف بالاتر این است که خود رئیسجمهور نیز در استفاده از حقوقی که قانون اساسی برای او در نظر گرفته کوتاهی میکند... رئیسجمهور در استفاده از حقوق قانونی خود کوتاهی میکند و همین امر یکی از علل وجود بیعدالتیها در کشور است».
سیستم اداره عمومی
علیرضا علویتبار، از مهرههای باند اصلاحطلب، ضمن اذعان به ضعف دولت روحانی، اما خود خامنهای را با عنوان «کل «سیستم اداره امور عمومی» کشور» مقصر اصلی دانسته و در روزنامه مشرق مینویسد: «جریان راست تندرو، روزبهروز مواضع خود را درباره دولت روحانی تندتر میکند. بهنظر میرسد آنها خود را برای اقدامی متفاوت در برخورد با دولت آماده میکنند.
اگر قرار است بهدنبال مقصر برای مشکلات و مسائل کشور بگردیم، باید کل «سیستم اداره امور عمومی» کشور را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم.
دولت در چارچوب محدود و مشخصی قادر به تصمیمگیری و اقدام بوده است. اگر چه از نظر ما در همان چارچوب هم ضعیف عمل کرده است».
در میان اظهارات فوق اگر چه هر یک از مهرهها و رسانههای موافق و مخالف روحانی در مقام دفاع و یا مخالفت با او به گوشهیی از شکستهای دولت اشاره میکنند، اما آنچه که به واقعیت صحنه در داخل کشور بیشتر مطابقت دارد گفته آن مهره حامی دولت روحانی «علیرضا علویتبار» است که تمامیت رژیم و تمامیت « سیستم اداره عمومی» کشور را مقصر شکست دولت روحانی میداند.
تشابه وضعیت دو حاکمیت ضدمردمی
در زمانی که بحران سرنگونی سراسر نظام را فراگرفته است، شکست دولت روحانی تنها بیانگر شکست یک دولت در اداره امور نیست، بلکه بهمثابه شکست تمامیت رژیم غرقه در بحران است.
آنچنان که در اواخر دوره سلطنت مدفون نیز از آنجایی که رژیم در میان امواج انقلاب تودههای مردم در گرداب سرنگونی غرق شده بود، با وجود اینکه شاه به ناگزیر هر چند ماه یک دولتی را سر کار میآورد، اما این تلاش با شکست مواجه شد و سرانجام این حاکمیت منفور به گور سپرده شد.
در میان اظهارات فوق اگر چه هر یک از مهرهها و رسانههای موافق و مخالف روحانی در مقام دفاع و یا مخالفت با او به گوشهای از شکستهای دولت اشاره میکنند، اما آنچه که به واقعیت صحنه در داخل کشور بیشتر مطابقت دارد گفته آن مهره حامی دولت روحانی «علیرضا علویتبار» است که تمامیت رژیم و تمامیت «سیستم اداره عمومی» را مقصر شکست دولت روحانی میداند.
سپر بلا شدن روحانی شکست سیاستهای راهبردی
همزمانی حملات به روحانی و مطرح شدن بحث استیضاح او هم ناشی از شکست قطعی دولت او و بنبستی است که تمامیت نظام در آن قرار گرفته است.
اعترافات به شکست توسط سردمداران، رسانهها و مهرههای حکومتی، متأثر از نوک کوه آتشین تغییر و سرنگونی است که توسط مردم و مقاومت سازمانیافته آنها لاجرم به نظام تحمیل خواهد شد.