با گسترش اعتراضات اجتماعی و خشم مردم نسبت به نظام آخوندی، هر دو باند رژیم نسبت به آینده و خطر انفجار اجتماعی بهشدت وحشتزده و هراساناند، اما از آنجا که بازتاب نفرت مردم در درون رژیم غیر از وحشت از قیام، افزایش تضادهای درونی آنهاست، هر باند، باند دیگر را مقصر این وضعیت بحرانی میداند و خواستار محدود شدن یا کنار رفتن طرف مقابل است.
باند خامنهای آخوند حسن روحانی و دولت او را بهعنوان مسبب این وضعیت مورد حمله قرار میدهند و خواستار استعفا و کنار رفتن دولت وی هستند. باند روحانی هم به تلویح و اشاره انگشت اتهام را به طرف خود خامنهای میگیرند و بحث محدود شدن قدرت او را مطرح میکنند.
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس(تسنیم) ۲۷آبان ۹۷با اشاره به وعدههای پوشالی و تو خالی روحانی در زمینه بهبود وضعیت معیشتی مردم و برآورده کردن خواستههای آنها، او را مورد سؤال قرار داده و نوشته است: «جناب آقای روحانی، آیا خبرنگاران و رسانهها سطح توقع مردم را بالا بردهاند یا خودتان؟ جنابعالی در پایان سخنانتان فرمو دید که به آینده کشور و آینده اقتصاد ایران امیدوارید! آیا هیچ فکر کرده اید که امیدواری خشک و خالی شما به چه درد ایران و ایرانی میخورد؟. پس شما را بخدا مشکلات پیش رو را توجیه نکنید و غرور و لجبازیتان را کنار بگذارید و شجاعانه به ناکارآمدی دولت و دولتمردانتان در رفع مشکلات اقتصادی اعتراف کنید».
در هراس از همین شرایط، سایت جماران ۲۷خرداد ۹۷به باندهای رژیم «هشدارجدی» میدهد که «حول منافع ملی(بخوانید حفظ نظام) به وحدت برسند».
نگرانی این سایت وابسته به بیت خمینی دجال این است که اگر جنگ گرگها ادامه یابد و پایان نپذیرد، و اگر زودتر با یکدگر «حول اصول و منافع کلی کشور(منافع کلی رژیم) به توافق نظر نرسند بدخواهان(بخوانید براندازان) را امیداوارتر میکنند».
محمد عطریانفر از باند مو سوم به اصلاحطلبان نیز نگران تندروی باند مقابل است که در شرایط عادی خسارت وارد میکند، «چه رسد» به آن که «در شرایط بحران و با مشکلات عدیدهای مواجه» است.
او نگران «رفتارهای افراطی» باند خامنهای که «در شرایط بحرانی راه تدابیر برونرفت از بحران را سد میکند» است، زیرا اگر «تندرویها از درون حاکمیت و لایههایی از نهادهای حقوقی حاکمیت نظام باشد قطعاً و مسلماً خطرات و اثرات تندتر و بدتری خواهد داشت». (سایت خبرآنلاین ۲۷خرداد۹۷)
ملاحظه میشود که قیام مردم در دیماه و گسترش حرکتهای اعتراضی آنها چگونه کشتی شکسته نظام ولایت را به تلاطم انداخته که هر باند طرف مقابل را مقصر این وضعیت میداند، اما از آنجا که میدانند هر دو باند سوار همین کشتی هستند، همدیگر را ضمنا به وحدت فرا میخوانند
اما واقعیت پیش روی حکومت آخوندی سرسختتر از آن است که چین توصیههای وحدت طلبانهای بتواند عامل نجات کشتی نظام در دریای توفانی خشم مردم باشد باشد. چرا که خانه حاکمیت ولایت فقیه از پایبست ویران است و سرانجام انفجار خشم مردم این خانه سست بینان را نابود خواهد کرد.