در روزنامههای حکومتی پنجشنبه بیستم آبان، جنگ باندهای حاکم بر سر بیراهحلی و بنبستهای نظام در عرصهٔ مذاکرات وین از یکسو و در زمینه اقتصادی از سوی دیگر بیشترین مطالب را به خود اختصاص داده است.
در مورد برجام و مذاکره پالس های ضدو نقیض از روزنامههای دو باند حاکی از شدت اختلاف و بحران درون رژیم برای اتخاذ تصمیم نهایی است.
برجام را با دست پس میزنند با پا پیش میکشند
«لغو همه تحریمها اولویت اساسی مذاکرات» عنوان مطلبی است از محمودعباس زاده مشکینی سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع که مدعی شده «ارزش و اهمیت برجام برای جمهوری اسلامی لغو تحریمهاست و اگر این هدف محقق نشود، ایران نهتنها امتیازی نمیدهد بلکه بیش از این وقت دولت و ملت را به هدر نخواهد داد و عطا را به لقای آن خواهد بخشید». که این ادعا ترجمان اظهارات رسمی باقری و امیر عبداللهیان در مورد مذاکرات است. که روزنامهها بهنقل از آنها نوشتهاند مذاکرات در مورد لغو تحریمهاست. در مورد هستهیی قبلاً مذاکره کردهایم و نتیجهاش برجام است.
روزنامه حکومتی آرمان بیثمری برخی از این خواستههای رژیم از زبان امیر عبداللهیان و رئیسی را گوشزد کرده و نوشته «ابتدا اعلام شد که باید آمریکا ۱۰میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران را به نشانه حسننیت آزاد کند. چنین اقدامی صورت نگرفت. رئیسی هم اعلام کردند که ما مذاکره میکنیم بهشرطی که آمریکا تحریمها را بردارد. اما بهنظر میرسد غیر از مذاکره راهی برای رفع تحریمها وجود ندارد».
این روزنامه در ادامه این مطلب که با عنوان «راهی جز مذاکره وجود ندارد» به قلم علی بیگدلی است اجماع های منطقهیی و جهانی را که علیه رژیم در حال شکلگیری است یادآوری کرده و با اشاره به ظرفیت انفجاری جامعه تحت آثار تحریم، تأکید کرده: «باید با حالت مسالمتآمیز مذاکرات آغاز شود. هیچ کشوری چه چین و چه روسیه قادر نخواهند بود اقتصاد ما را نجات دهند. باید سعی کنیم تحریمها برداشته شود. راه نجات از فشارهای داخلی و سنگینی وضعیت اقتصادی رهاشدن از مسأله تحریمهاست و با برجام حل خواهد شد».
طنز ماجرا در مورد تهدیدهای روزنامههای باند خامنهای در مورد خروج از مذاکره را در مطلب روزنامه ابتکار میتوان دید که با عنوان: «برای دولت سیزدهم تغییر نام توافق مهم است؟» از جمله نوشته: «علی باقری، معاون سیاسی وزیر خارجه که قرار است مذاکرهکننده ارشد دولت سیزدهم در مذاکرات هستهیی باشد، از به کار بردن واژه برجام و حتی استفاده از لفظ «از سرگیری مذاکرات» ابا دارد. بهنظر میرسد دولت سیزدهم قصد دارد توافق نه بر روی آنچه دولت روحانی رقم زده که از مسیری متفاوت آن را ایجاد کند. حتی اگر لازم باشد فقط نام آن را تغییر دهد».
ترکیدن بادکنک رئیسی در «مشورت با اقتصاددانان»
موضوع حذف ارز۴۲۰۰ تومانی که رئیسی همراه با سایر بحرانهای اقتصادی نظام روی میز اقتصاددانان حکومتی گذاشته موضوع مطالب زیادی در روزنامههای باندهای حکومتی است.
روزنامه جهان صنعت زیر عنوان «مسیرگمشدهٔ رشد اقتصادی» اذعان کرده تمام دارایی مردم ایران از فروش نفت خرج سرکوب در داخل و صدور تروریسم و دخالتهای برونمرزی شده است. این روزنامه نوشته: «نقطه مشترک همه رفتارهای اقتصادی چهار دولت پس از جنگ نادیده گرفتن دانش اقتصاد و تبعیت از سیاست بوده است. در همه این سالها دولتها یک راه را رفتهاند: منابع ارزی حاصل از صادرات نفت را به ریال تبدیل کرده و آن را به چند محل عمده هزینهای مثل امنیت برونمرزی و درونمرزی، پرداخت هزینههای کارکنان دولت و نیز نهادهایی که هر سال بیشتر و بیشتر شده و به بودجه عمومی دولت سنجاق شدهاند و هزینه نگهداری شرکتهای بزرگ دولتی زیانده و نیز پرداخت یارانههای پنهان کردهاند».
این روزنامه در ادامه در مورد چهارسؤال رئیسی از اقتصاددانان، دو نکته را تأکید کرده و نوشته است اولاً دولت خودش بخشی از مشکل اقتصاد است دوم این اقتصاددانان که مورد سؤال قرار گرفتهاند همه مسببان رسیدن اقتصاد به این وضعیت فعلی هستند. اگر راهکاری داشتند نمیگذاشتند نظام به این نقطه بنبست و ورشکسته برسد.
روزنامه فرهیختگان از باند خامنهای و وابسته به ولایتی برخلاف تمایل رئیسی در دو مقاله مفصل تحت نام های: «لطفاً اینجا محافظهکار باشید» و «حذف ارز دولتی برای جبران کسری بودجه درست نیست»، به وی فضای انفجاری جامعه را خاطرنشان کرده و هشدار داده که گرد حذف ارز ۴۲۰۰تومانی و حذف سوبسید سوخت نرود. این روزنامه در لابلای توصیههایش تلویحا اذعان کرده که صورت مسأله رئیسی و نظام بهبود وضعیت اقتصاد یا معیشت مردم نیست و مسألهاش جبران کسری بودجه و فرار از ورشکستگی اقتصادی و پیامدهای هولناک اجتماعی آن است.
هشدار در مورد سیاستهای چپاولگرانهٔ رژیم علاوه بر موضوع حذف ارز۴۲۰۰تومانی و آزادسازی قیمتها در مورد مقولات دیگری مثل حقوقهای نجومی ورانت خواریهای باندهای حاکم نیز دیده میشود.
«حقوقهای نجومی سرمنشاء عقدهگشاییها» عنوان مطلبی در آفتاب یزد است که بهصورت سربسته تهدید قیام را یادآوری کرده و نوشته: « زنگ خطر عقدهگشاییها به صدا درمیآید و عواقب خطرناک آن خیلی زود خودنمایی میکند. در صورت نادیده گرفتن تبعات اجتماعی موضوعاتی از این دست خیلی زود ناهنجاریها شکل خواهد گرفت».