یک اجماع جهانی حول این واقعیت شکل گرفته که تهدید اصلی منطقه، جهان و بشریت معاصر، تروریسم است؛ اما کانون این خطر، نه داعش و نه این و آن گروه تروریستی، بلکه همانگونه که جیمز جفری از دیپلوماتهای ارشد آمریکا و سفیر سابق این کشور در عراق تأکید کرده، «داعش تهدید ثبات منطقه نیست. تهدید اکنون رژیم ایران است». (1) چرا که این رژیم تقریباً همهٴ تروریستهای بهاصطلاح مذهبی در سراسر دنیا را، هم بهلحاظ فکری و هم بهلحاظ مالی و لجستیکی تغذیه میکند.
واکنش مهرهها و رسانههای حکومتی بهاین اجماع بینالمللی ملغمهیی است از هراس و وحشت و شاخ و شانه کشیدن و تهدید؛ پیآمد و نتیجه آن نیز، تشدید جنگ و جدال در رژیم و تبادل اتهام باندها علیه یکدیگر است. باند خامنهای، دولت روحانی را مسبب این وضعیت میدانند و میگویند مواضع دولت روحانی موجب جری شدن طرف مقابل و مطرح شدن این اتهامات شده است؛ روحانی هم در مقابل باند خامنهای را «کاسبان تحریم» مینامد و آنها را متهم میکند که بهخاطر منافع کلانی که از قبل ادامه وضعیت موجود و ادامه تحریمها دارند، فرصت تنشزدایی و پیشبرد راهحلها برای خروج نظام از بنبست را نمیدهند.
از منظر واکنشها، واکنشهای باند روحانی با کدهایی از قبیل «تنش زدایی»، «تعامل»، «توسعه» و امثالهم بیان میشود و این باند تلاش میکند راه آویختن به غرب را بهمنظور خروج از بحران، با الگوی برجام هموار کند. متقابلاً باند خامنهای تلاش میکند با این رویکرد روحانی که آن را وطنفروشانه مینامد مقابله کند و آن را متوقف یا کُند سازد، یا تحت این عنوان که: «در شرایط فعلی منطقه فقط باید یک ندا از کشور ما شنیده شود و آن ندای ولیفقیه است و بقیه باید پیروی کنند» (2)، با آن مقابله کند.
از قضا باند روحانی هم معتقدند و تأکید میکنند که: «طرفهای مقابل ایران باید از داخل یک صدای واحد را بشنود». اما روشن است که از نظر باند روحانی، این صدای واحد، صدای طرف پیروز در نمایش انتخابات ریاستجمهوری است. کما اینکه در همان مطلب تصریح میکند: «مهمترین اولویت دولت دوازدهم در شرایط کنونی باید حفظ تعادل و جایگاه ایران در نظام بینالملل و شکستن اجماع و صف دشمنان علیه ایران باشد». راهحلی که ارائه میشود هم الگوی برجام است و تصریح میکنند: «برای مقابله با توفانهایی که ترامپ بهراه میاندازد، روحانی باید بهسمت ایجاد تغییراتی در سیاست خارجی ایران حرکت کند. سنگ بنای اصلی این تغییرات همکاری نزدیکتر با کشورهای منطقه و توجه به حل و فصل اختلافات در خاورمیانه است». (3)
اینجاست که دستجاتی از باند خامنهای و مشخصاً سپاه پاسداران با کوبیدن بر طبل موشکی، برای خاموش کردن این صدا وارد صحنه میشوند: «رونمایی از شهرهای موشکی سپاه، نشان دهندهٴ قدرت نظامی و اقتدار روزافزون جمهوری اسلامی ایران» است. (4)
حتی فراتر از این، برخی مهرهها و رسانههای باند خامنهای، روحانی و دولت او را به «گرا دادن به دشمن»، «نمودن نقاط ضعف»، «بسترسازی» برای تحریمهای بیشتر و «تحقق اشراف اطلاعاتی وزارت خزانهداری آمریکا بر خصوصیترین حوزه اقتصاد ایران» (5) و در یک کلام جاسوسی و ایفای نقش ستون پنجم دشمن متهم کرده و باند روحانی را به پیگرد قضایی و عزل و زندان تهدید میکنند و سرنوشت رئیسجمهورهای قبلی را به روحانی یادآوری میکنند و حتی برخی باندها در فضای مجازی او را به ترور و دچار شدن به سرنوشت مشابه رزمآرا تهدید میکنند. (6)
اما با توجه به تشتت و چند پارگی در باند خامنهای، این اظهارات، الزاماً مواضع خامنهای را منعکس نمیکند و در اینجا هم با وضعیتی کم و بیش مشابه برجام مواجه هستیم که خامنهای بهعلت ضعف مفرط از یک سو قادر بهکنترل دار و دستههای درون اردوی خودش نیست و اگر چه دلش با آنها میتپید و در لفظ هم اغلب با آنها همراهی نشان میدهد، اما در عمل بهدلیل اجبارات و واقعیتهای سرسخت دنیای سیاست و منطق تعادل قوا، هنگامی که تنگتر شدن حلقه طناب دار انزوای سیاسی و تحریمها، نظامش را در آستانهٴ خفگی قرار داد، ناگزیر از تمکین شد و جامزهر هستهیی را سر کشید.
خامنهای تاکنون در قبال تهدیدهای فزایندة آمریکا و تصویب تحریمهای جدید از سوی سنای این کشور، سکوت کرده و از موضعگیری پرهیز نموده، یا بهطور معناداری بهجای پاسخ دادن به رئیسجمهور آمریکا و مقامهای این کشور، غیظ خود را نسبت به سران عربستان نشان داده و در مجموع به نعل و به میخ زده است؛ اما تجربه نشان داده که وقتی تیغ تهدید را بر گردن خود احساس کند، جامهای زهر بعدی را خواهد خورد؛ بهخصوص اکنون با توجه به تغییر دوران و با توجه به شکستش در روی کار آوردن آخوند رئیسی، زمان تعیین تکلیف و انتخاب قطعی بر سر دو راهی خوردن زهر منطقهیی یا ایستادگی در برابر جامعه جهانی فرا رسیده است و اگر او باز هم از انتخاب طفره برود، این جبر شرایط و جبر تاریخ است که انتخاب خود را بر او و نظام پوسیدهاش تحمیل خواهد کرد.
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ خبرگزاری بلومبرگ- 10خرداد
2 ـ امامی کاشانی در نمایش جمعه تهران ـ 12خرداد 96
3 ـ علی خرم در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا ـ 9خرداد 96
4ـ اظهارات آخوند ذوالنور عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارتجاع ـ روزنامه رسالت 9خرداد 96
5- روزنامه وطن امروز ـ 11خرداد
6 ـ سپهبد رزمآرا از نخستوزیران شاه که در سال 1329 توسط فداییان اسلام ترور شد.
واکنش مهرهها و رسانههای حکومتی بهاین اجماع بینالمللی ملغمهیی است از هراس و وحشت و شاخ و شانه کشیدن و تهدید؛ پیآمد و نتیجه آن نیز، تشدید جنگ و جدال در رژیم و تبادل اتهام باندها علیه یکدیگر است. باند خامنهای، دولت روحانی را مسبب این وضعیت میدانند و میگویند مواضع دولت روحانی موجب جری شدن طرف مقابل و مطرح شدن این اتهامات شده است؛ روحانی هم در مقابل باند خامنهای را «کاسبان تحریم» مینامد و آنها را متهم میکند که بهخاطر منافع کلانی که از قبل ادامه وضعیت موجود و ادامه تحریمها دارند، فرصت تنشزدایی و پیشبرد راهحلها برای خروج نظام از بنبست را نمیدهند.
از منظر واکنشها، واکنشهای باند روحانی با کدهایی از قبیل «تنش زدایی»، «تعامل»، «توسعه» و امثالهم بیان میشود و این باند تلاش میکند راه آویختن به غرب را بهمنظور خروج از بحران، با الگوی برجام هموار کند. متقابلاً باند خامنهای تلاش میکند با این رویکرد روحانی که آن را وطنفروشانه مینامد مقابله کند و آن را متوقف یا کُند سازد، یا تحت این عنوان که: «در شرایط فعلی منطقه فقط باید یک ندا از کشور ما شنیده شود و آن ندای ولیفقیه است و بقیه باید پیروی کنند» (2)، با آن مقابله کند.
از قضا باند روحانی هم معتقدند و تأکید میکنند که: «طرفهای مقابل ایران باید از داخل یک صدای واحد را بشنود». اما روشن است که از نظر باند روحانی، این صدای واحد، صدای طرف پیروز در نمایش انتخابات ریاستجمهوری است. کما اینکه در همان مطلب تصریح میکند: «مهمترین اولویت دولت دوازدهم در شرایط کنونی باید حفظ تعادل و جایگاه ایران در نظام بینالملل و شکستن اجماع و صف دشمنان علیه ایران باشد». راهحلی که ارائه میشود هم الگوی برجام است و تصریح میکنند: «برای مقابله با توفانهایی که ترامپ بهراه میاندازد، روحانی باید بهسمت ایجاد تغییراتی در سیاست خارجی ایران حرکت کند. سنگ بنای اصلی این تغییرات همکاری نزدیکتر با کشورهای منطقه و توجه به حل و فصل اختلافات در خاورمیانه است». (3)
اینجاست که دستجاتی از باند خامنهای و مشخصاً سپاه پاسداران با کوبیدن بر طبل موشکی، برای خاموش کردن این صدا وارد صحنه میشوند: «رونمایی از شهرهای موشکی سپاه، نشان دهندهٴ قدرت نظامی و اقتدار روزافزون جمهوری اسلامی ایران» است. (4)
حتی فراتر از این، برخی مهرهها و رسانههای باند خامنهای، روحانی و دولت او را به «گرا دادن به دشمن»، «نمودن نقاط ضعف»، «بسترسازی» برای تحریمهای بیشتر و «تحقق اشراف اطلاعاتی وزارت خزانهداری آمریکا بر خصوصیترین حوزه اقتصاد ایران» (5) و در یک کلام جاسوسی و ایفای نقش ستون پنجم دشمن متهم کرده و باند روحانی را به پیگرد قضایی و عزل و زندان تهدید میکنند و سرنوشت رئیسجمهورهای قبلی را به روحانی یادآوری میکنند و حتی برخی باندها در فضای مجازی او را به ترور و دچار شدن به سرنوشت مشابه رزمآرا تهدید میکنند. (6)
اما با توجه به تشتت و چند پارگی در باند خامنهای، این اظهارات، الزاماً مواضع خامنهای را منعکس نمیکند و در اینجا هم با وضعیتی کم و بیش مشابه برجام مواجه هستیم که خامنهای بهعلت ضعف مفرط از یک سو قادر بهکنترل دار و دستههای درون اردوی خودش نیست و اگر چه دلش با آنها میتپید و در لفظ هم اغلب با آنها همراهی نشان میدهد، اما در عمل بهدلیل اجبارات و واقعیتهای سرسخت دنیای سیاست و منطق تعادل قوا، هنگامی که تنگتر شدن حلقه طناب دار انزوای سیاسی و تحریمها، نظامش را در آستانهٴ خفگی قرار داد، ناگزیر از تمکین شد و جامزهر هستهیی را سر کشید.
خامنهای تاکنون در قبال تهدیدهای فزایندة آمریکا و تصویب تحریمهای جدید از سوی سنای این کشور، سکوت کرده و از موضعگیری پرهیز نموده، یا بهطور معناداری بهجای پاسخ دادن به رئیسجمهور آمریکا و مقامهای این کشور، غیظ خود را نسبت به سران عربستان نشان داده و در مجموع به نعل و به میخ زده است؛ اما تجربه نشان داده که وقتی تیغ تهدید را بر گردن خود احساس کند، جامهای زهر بعدی را خواهد خورد؛ بهخصوص اکنون با توجه به تغییر دوران و با توجه به شکستش در روی کار آوردن آخوند رئیسی، زمان تعیین تکلیف و انتخاب قطعی بر سر دو راهی خوردن زهر منطقهیی یا ایستادگی در برابر جامعه جهانی فرا رسیده است و اگر او باز هم از انتخاب طفره برود، این جبر شرایط و جبر تاریخ است که انتخاب خود را بر او و نظام پوسیدهاش تحمیل خواهد کرد.
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ خبرگزاری بلومبرگ- 10خرداد
2 ـ امامی کاشانی در نمایش جمعه تهران ـ 12خرداد 96
3 ـ علی خرم در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا ـ 9خرداد 96
4ـ اظهارات آخوند ذوالنور عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارتجاع ـ روزنامه رسالت 9خرداد 96
5- روزنامه وطن امروز ـ 11خرداد
6 ـ سپهبد رزمآرا از نخستوزیران شاه که در سال 1329 توسط فداییان اسلام ترور شد.