در سالگرد قیام بهمن ۵۷، شعار مردم در قیام سراسری «فقر، فساد گرونی، میریم تا سرنگونی» آیینه تمام نمای وضع موجود است. در شرایطی که قیمت دلار به مرز ۴۵هزار تومان رسیده و نان و پنیر هم به غذای لاکچری تبدیل شده، خامنهای و رئیسی جلاد نگران تغییر صورت مسأله مردم که سرنگونی «دیکتاتور» است؛ با فرافکنی دم از پیشرفت اقتصادی، و حل مشکلات مردم میزنند.
خامنهای در هراس از بحران لاعلاج اقتصادی جهت شیره مالی به سر و روی بسیجیها و پاسداران سیلی خورده نظام گفت: «من رشد ملت ایران [بخوانید نظام آخوندی] را تشبیه میکنم به (درخت) اوکالیپتوز، ... ما خیلی استعدادمون، تواناییهامون خوبه... شاخصهای اقتصادی رشد هم داشته، در مقایسه با نیمه اول سال۱۴۰۰، رشد تولید ناخالص بدون نفت، رشد ارزش افزوده بخش صنعت... . رشد شش و شش دهم درصدی را نشان میده». (شبکه خبرـ رژیم ۱۰بهمن ۱۴۰۱). .
اعتراف به ورشکستگی اقتصادی و تناقضگویی خامنهای ـ رئیسی
چه کسی نمیداند که خامنهای فرتوت ۳۳سال است که بهعنوان ولیفقیه و نفر اول رژیم و جایگزین خمینی ملعون تصمیمگیرندهٔ اصلی در امور داخلی و بینالمللی نظام بوده و از بهمن ۵۷ با غصب حاکمیت مردم، با چنگ انداختن و غارت سرمایهها و با زندان سازی و کشتار جوانان؛ مردم ایران را به سیه روزی کشانده است؟ اما امروز زیر ضرب قیام و در خروش «مرگ بر خامنهای» تودههای جان به لب رسیده به تناقضگویی فضاحتبار؛ هم از فقر زدایی دم میزند و هم به ورشکستگی اقتصادی رژیم اعتراف میکند نگاه کنید:
- «دشواری زندگی خانوار»
- «مشکلات ساختاری در بودجه و کسری بودجه عجیب و غریب»
- «بیکاری میلیونها فارغالتحصیل»
- «فقرمحسوس معیشتی» و... .
- بیفایدگی تشکیل شورای اقتصادی سران قوا
ولی خامنهای بهدنبال سفیدسازی خود، مشکلات را روی دوش دولتها انداخت و گفت: «متأسفانه دولتها درست عمل نکردند». (همان منبع). .
اما یک روز بعد رئیسی جلاد به صحنه آمد و بحران فعلی کشور را به دولتهای قبلی نسبت داد و با دروغگوئیهای گوبلزی از رشد آمارهای اقتصادی نظام گفت:
«رشد اقتصادی بیش از ۳درصد داریم، رشد تولید بیش از ۶درصد داریم، رشد ابزار تولید و کارخانهجات بیش از ۵درصد داریم... بیکاری، امروز هشت و دو دهم درصد است، ۱۱استان کشور درصد بیکاریشان کاهشی شده» (شبکه خبر رژیم ـ ۱۱بهمن۱۴۰۱).
دروغدرمانی رئیسی جلاد و فضیحت تناقضاتش
در شرایطی که رژیم با دستگیریهای گسترده موفق به خاموش کردن شعلههای فروزان قیام نشد، خامنهای و رئیسی در هراس از بحرانهای اقتصادی نسبت به هر جرقهای از خروش مردم بهشدت وحشت دارند و اینگونه از به حرکت درآمدن قطار پیشرفت اقتصادی و به آمار درمانی دروغین روی آوردند.
رئیسی: «ما از آنچه وعده دادیم نسبت به یک میلیون شغل در سال عقب نیستیم... در مورد ساخت ۴میلیون مسکن دولت نقش مباشر و تسهیلگر را دارد. در یک جا ما هم زمین میدهیم هم تسهیلات میدهیم... مسکن گاهی ۲۵درصد انجام شده گاهی ۴۰درصد انجام شده گاهی ۵۰درصد انجام شده» (همان منبع)
سقوط شتابان در جاده مرگ
اما برخلاف ادعا و وعدههای مضحک آخوند رئیسی، وحید محمودی کارشناس ارشد حکومتی، قطار سیاست و اقتصاد نظام را در جاده مرگ توصیف میکند. قطاری که فرصت را برای تغییر مسیر یا توقف از دست داده است.
«... متأسفانه الآن هم ۱۴۰۲ را ما میبینیم با همه این اعتراضاتی که شد بحثهایی که هست نقدهایی که هست من احساس میکنم که حکمرانان ما گوش شنوایی ندارند و تثبیت ۲۸۵۰۰ نرخ ارز و این بودجه فربهیی که بسته شده این متأسفانه متأسفانه ما را در همان مسیر جاده مرگی که داریم حرکت میکنیم سرعتمان را افزایش میدهد» (چالشهای اقتصادی ایران ـ۱۰بهمن)
با «ولایت فقیه» فقر هرگز عقب نخواهد رفت
طبق آخرین آمار اعلام شده رسمی رژیم با خط فقر۱۵میلیون تومانی، حداقل ۶۵میلیون ایرانی زیر «خط فقر» و بیش از یکسوم جمعیت ایران زیر «خط فقر مطلق» تحت حاکمیت آخوندهای ستمگر درحد بقا فقط زندهاند.
«استیو هان که» اقتصاددان دانشگاه جان هاپکینز، در توئیتی با عنوان، "رشد سرانه تولید ناخالص داخلی بهشدت کاهش یافته است"، نوشت: «حکومت استبدادی ولیفقیه خامنهای در ایران، آزادیهای بشر را از بین برده است. در نتیجه رشد سرانه تولید ناخالص داخلی بهشدت کاهش یافته است. وقتی آزادی اقتصادی بهشدت کاهش یافت، فقر هرگز از آن عقب نخواهد یافت» (توئیترـ ۲۸ژانویه ۲۰۲۳).
بحران اقتصادی، همچون حمله «مغول» به ایران
حسین راغفر یک اقتصاددان حکومتی ثمره ۴۴سال حاکمیت دزد و غارتگر ولایت فقیه، و ورشکستگی اقتصادی امروز رژیم را با بحران حمله مغول تشبیه کرد و گفت: «ما هیچگاه از دهه۵۰ به اینطرف و ظرف این نیم قرن گذشته فقر و نابرابری به این شکل عریان و تاثربار نداشتیم که امروز وجود دارد. اینطور نیست که شرایط به همین وضع بماند بلکه وضعیت قطعاً بدتر خواهد شد... در غیر اینصورت کشور با بحرانهای تاریخی مواجه خواهد شد که در تاریخ این کشور احتمالاً باید پیامدهای آن را با حمله مغولها مقایسه کنیم» (سایت رویداد۲۴ـ رژیم، ۸بهمن ۱۴۰۱).
اعتراف به شرایط انفجاری و غیرقابل بازگشت و بحران هولناک اقتصادی محدود به یک یا دو کارشناس و رسانه و مهرههای حکومتی نیست. هر روز از هر گوشهیی یک نفر با بهانهیی از شکست پروژه خامنهای در یک دست سازی حاکمیت و روزهای پایانی میگوید. سعید لیلاز روزنامهنگار و کارشناس حکومتی روز شنبه ۱۵بهمن در نشست ۲۶ چهرهٔ اقتصادی با وزیر اقتصاد در «خانه گفتگوی دانشگاه تهران گفت:
«بعد از این اعتراضات، دولت ابراهیم رئیسی دیگر آن مشروعیت قبلی را ندارد و نمیتوان اصلاحات اقتصادی را از مردم شروع کند» و در ادامه ضمن مقایسهٔ شرایط کنونی نظام با روزهای پایانی حکومت شوری گفت: «ما هم مسیر شوروی را پیش گرفتیم، مردم از خواب بیدار شدند دیدند برق نیست، تاکسی در خیابان نیست، و اینگونه حکومت شوروی فروپاشید، آقایان بروید بخوانید».
و اینک در سالگرد انقلاب ضدسلطنتی مردم در بهمن۵۷، از مجموعه صحبتهای خامنهای و سایر مهرهها و کارشناسان نظامش بهسادگی میتوان فهمید که شرایط هرگز به عقب باز نمیگردد و همچنان که شاه در روزهای پایانی همهٔ راهها را به روی خودش بسته دید، شیخ هم چشماندازی جز سقوط و سرنگونی ندارد.
بیعلت نیست که مردم بپا خاسته در قیام سراسری با فریاد «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر» سرنوشت شیخ را به شاه در زبالهدان تاریخ گره میزنند.
رحیم.ص
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است