خانم مریم رجوی در ادامه دیدارهایشان در پارلمان ایتالیا، به دعوت بنیاد لوئیجی اینآودی در جلسه این بنیاد تحقیقاتی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، حضور یافت و در مورد بحرانهای اقتصادی و اجتماعی گریبانگیر رژیم آخوندی و آخرین تحولات قیام و مقاومت مردم ایران و سیاست درست در مقابله با این رژیم سخنرانی کرد.
چرا رژیم آخوندی با استفاده از ثروت عظیم موجود در کشور، نارضایتی انفجاری جامعه را کاهش نمیدهد؟!
این سؤالی است که خانم رجوی سخنانش را با آن آغاز کرد و در پاسخ گفت: دستکم نیمی از تولید ناخالص داخلی ایران در فعالیتهای مالی و تجاری شرکتها و بنیادهای ولایت فقیه و سپاه پاسداران در گردش است. آنها بهلحاظ کمی و کیفی نیروی هژمونیک اقتصاد ایراناند. آنها مالیات نمیدهند، درآمدهایشان وارد چرخه اقتصاد کشور نمیشود و علاوه بر درآمد شرکتهای خود بین ۲۵ تا ۳۰درصد بودجه سالانه دولت را میبلعند. شرکتهای سپاه پاسداران و ولایت فقیه وامهای عظیمی از بانکها میگیرند که هرگز آن را پس نمیدهند. امروز نظام بانکی کشور در حال ورشکستگی است. در نتیجه این سیاستها؛ در ده سال گذشته، رشد اقتصادی ایران تقریباً صفر بوده است. کسری بودجه هر سال بیش از ۵۰درصد است. شاخص قیمت کالاهای مصرفی در پنج سال گذشته ۴۸۳درصد افزایش پیدا کرده است و نرخ تورم به حدود ۷۰درصد رسیده است.
خانم رجوی به دیگر بحرانهای اقتصادی نظیر خالی شدن صندوق توسعه ملی، نرخ بیکاری بالا، هزینه سرسامآور سپاه برای برنامه اتمی و موشکسازی و صدور تروریسم، نبود انرژی کافی در کشور و بحرانهای زیستمحیطی و به بهخصوص نبود آب سالم و... اشاره کرد. وی گفت رژیم آخوندی برای حفظ قدرت خود سال به سال، مردم را فقیرتر و محرومتر میکند. در نتیجه سال به سال بیشتر بر نارضایتیهای انفجاری میافزاید و در نهایت اینکه وضعیت اقتصادی کشور، آینه دوره پایانی دیکتاتوری دینی است.
اذعان کارشناسان به فرو ریختن بنیادها
دادههای اقتصادی که خانم رجوی به آن استناد و آن را واکاوی کرد، نشاندهنده اشراف مقاومت ایران نسبت به آخرین تحولات و رخدادهای شکل گرفته در میهن اشغال شده است. با اینحال وخامت شرایط زندگی میلیونها تن از هموطنان تحت ستم به آنجا رسیده است که کارشناسان داخل کشور هم با همه سانسورها و فشارهای امنیتی و دستکاری آمارها و پژوهشها به بخشی از واقعیتهای موجود اذعان و اعتراف میکنند.
تحلیلگران اقتصادی میگویند طبق آمارهای منتشر شده بانک مرکزی از دهه۱۳۹۰، درآمد سرانه با افت شدید ۳۴درصدی مواجه شده است. «همچنین استهلاک سرمایه نیز رشد ۴.۵ درصدی را تجربه کرده است. بهعلاوه تشکیل سرمایه ثابت ناخالص بیشترین کاهش (معادل ۴۳درصد) را ثبت کرده است. صادرات سرانه ۲۲درصد و واردات سرانه ۷۸درصد کاهش داشته است. در این دوره ارزش افزوده بخش ساختمان نیز با کاهش ۴۲درصدی مواجه شدهاست» (اکو ایران۲۷ تیر۱۴۰۲).
از خط فقر ۳۰میلیون تومانی تا تورمِ ۱۲۰درصدی
وضعیت معیشتی مردم ایران چنان با شتاب رو به سقوط همه خطهای فقر در حال حرکت است که تنها با خط بقا در حد کشورهای آفریفایی قابل مقایسه است.
«تورم ۱۲۰درصد است دولت میگوید ۴۰درصد!»؛ یک نماینده مجلس، دادههای ارائه شده توسط دولت در حوزهٔ گرانیها و تورم را زیر سؤال میبرد. در شرایط «تورم ۱۲۰درصدی» حداقل دستمزد کارگران فقط ۲۷درصد افزایش مییابد و تلاش برای شکایت و ابطال مزد هم به هیچجا نمیرسد» (ایلنا۲۷تیر۱۴۰۲).
همان عضو مجلس ارتجاع تأکید میکند «اگر فقط دو مولفهٔ «خوراکیها و مسکن» را در تعیین نرخ تورم حقیقیِ زندگی مردم ملاک قرار دهیم، در یک بازهٔ یکسالهٔ اخیر به تورمی بالای ۱۰۰درصد میرسیم»
در همین رابطه کارگران بارها فریاد زدهاند وقتی خط فقر ۳۰میلیون تومان شده است دیگر افزایش ۲۷درصدی حقوق در اول سال هیچگونه تاثیری در سفرههای خالیمان ندارد. اما بیشرمی مهرههای نظام ولایت فقیه را ببینیم که از مردم ایران میخواهند به یکی، دو وعده غذا در روز اکتفا کنند و یا با اشکنه شکم خود را سیر کنند!
اداره کشور قفل میشود
یکی از کارشناسان ارشد حکومتی (مسعود نیلی) چند سالی است که نسبت به رشد سرسامآور تورم مزمن هشدار میدهد، تورم رسمی بالای ۵۰درصد چنانچه مهار نشود «در این صورت نمیتوان دیگر اقتصاد را با وضعیت حتی فعلی اداره کرد و بیم آن میرود که اداره کشور قفل شود» (جهان صنعت۲۷تیر۱۴۰۲)
یک جامعهشناس حکومتی (دکتر آزاد ارمکی) با یادآوری ضعف و بیلیاقتی رژیم شاه که به سهم خود باعث فروپاشی آن نظام شد، میگوید: «دقیقاً همین اتفاق امروز هم در حال وقوع است و این خود جمهوری اسلامی است که با هشدار مداوم مسئولانش به براندازان، تز فروپاشی خود را روی میز قرار داده و به محل بحث تبدیل کرده است!» (بهار۲۸تیر۱۴۰۲)
وی تأکید کرد که «اعتقادی به فروپاشی جامعه ندارد ولی فروپاشی نظام سیاسی مطرح است و در ایران رژیمهای سیاسی هستند که فروپاشی را در دستور کار خود قرار میدهند».
جامعه جنبشی ایران دیگر اعتنایی به اندرزها، نصیحت ها و گفتاردرمانیهای باندهای غالب و مغلوب نظام ولایت فقیه ندارد. هر روز این میهن در خیابان هایش فریاد مردم ستم دیده را میشنود و جوانانش عزم خود را برای سرنگونی ضحاک جزم کردهاند. مقاومت سازمانیافته ایران آن فریادها و این خروش نیروهای آگاه و شورشگر را به مردم جهان بازتاب میدهد. خانم رجوی از جامعه جهانی میخواهد در کنار مردم به جان آمده ایران قرار بگیرند.