روز جمعه ۱۸اسفند جوانان شورشگر در زاهدان با در دست گرفتن و نصب پلاکاردهایی خشم و نفرت هموطنان سیلزده بلوچ از بیعملی رژیم را به نمایش گذاشتند. روی برخی از پلاکاردها نوشته شده بود:
- «کمک نرساندن به دشتیاری انتقام خامنهای از مردم بلوچستان است»
- «ولایت فقیه در انتقام از بلوچستان به مردم دشتیاری کمک نمیرساند»
- «بلوچستان قربانی ظلم شاه و شیخ در سیلاب دردها»
- «دزدی شاه و شیخ عامل فاجعهٔ سیل دشتیاری در بلوچستان»
دربارهٔ رنج و محنت مردم گرفتار سیل در این منطقه محروم، یک رسانهٔ حکومتی نوشت: «با گذشت ۱۱ روز از وقوع این رخداد، مردم کماکان با خسارتهای ناشی از سیلاب ویرانگر دست به گریباناند... نزدیک به ۲۰۰۰ روستا در این استان تحت تأثیر وقوع سیل، با بحران مواجه شدهاند و طبق برآوردها تا ۱۴ اسفندماه ۲۲ هزار میلیاردریال خسارت به زیرساختهای این استان وارد شده است». این رسانهٔ باند غالب سپس اعتراف میکند: «خانههای مردم روستایی تخریب شده؛ دامهایشان در گل غرق شدهاند و زمینهای کشاورزیشان نابود شده و نیم میلیون تن از مردم سیلزده، سقف خانههایشان فرو ریخته و در گل و لای گرفتار شدهاند» (روزنامهٔ حکومتی رسالت، ۱۷اسفند).
بهدلیل امتناع رژیم غارتگر آخوندی از کمکرسانی بههموطنان سیلزدهٔ بلوچ، مردم از شهرهای سیرکان، سیب و سوران، فیروزآباد، حسن آباد، نیکشهر، سرباز، خاش، سراوان، کنارک، و گلشن بهطور خودجوش کمکهای خود را برای سیلزدگان دشتیاری ارسال کردند. اما پاسداران به جای کمکهای اولیه و رسیدگی به مردمی که در سوز سرما و سیل به بالای درخت و پشتبامها پناه برده بودند، با بالگرد و قایق، صندوقهای رأی را آوردند.
رسانههای حکومتی دستهای پشتپرده و نقش مخرب مافیای سپاه پاسداران را در تخریب ساختارها و نابودی محیطزیست نشان نمیدهند اما روزنامهٔ رسالت (۱۷اسفند) مینویسد:
«تسلط“ مافیای آب ”بر حوزه مدیریت منابع آبی در ایران، مسیر سیاستگذاری در حوزه آب را از طرحهای علمی و طبیعت محور به پروژههای مخرب محیطزیست بر مبنای رانت تغییر داده است. دولتهای مختلف، بهجای انتخاب روشهای کمهزینه مانند احداث سیلبند و ذخیرهسازی آب حاصل از سیل، با صرف هزینههای گزاف بهدنبال، پروژههای کمفایده، مضر و غیرکارشناسانه نظیر انتقال آب، برداشت آب از ژرفا و سدسازی هستند...».
«مافیای آب»، «سدسازی» و تخریب «محیطزیست بر مبنای رانت» کار هیچ فرد و ارگانی جز سپاه پاسداران نمیتواند باشد. ارگانی که با تجهیزات کامل راهسازی، ماشینآلات سنگین، بالگرد و... میتوانست بیشترین امکانات و خدمات را به مردم محروم منطقه برساند اما تاکنون هیچ اقدامی در جهت باز کردن مسیر و کمک به اهالی انجام نداده است.
طغیان رودخانهها و قطع راههای ارتباطی، دسترسی به هزاران تن از هموطنان را عملاً ناممکن کرده، اما رژیم آخوندی از بالگردهای متعلق به همین مردم، برای بردن صندوقهای نمایش انتخابات به مناطق درگیر بحران استفاده کرده است! در این باره، رئیس شورای باهوکلات در شهرستان دشتیاری میگوید: «بارها درخواست بالگرد کردیم اما متأسفانه هیچکدام از ارگانها حاضر نشدند بالگرد بفرستند. دیروز یک بالگردی در فراز آسمان بود، وقتی پرسیدیم متوجه شدیم گویا در آن یکی از وزرا با مقامات استانی حضور داشتند، فقط در آسمان یک دور زدند و رفتند» (خبرآنلاین ۱۴اسفند۱۴۰۲).
سایت حکومتی اقتصاد آنلاین مینویسد: «مردم از نظر روحی بههم ریختهاند، بهویژه زنان و بچههای کوچک. میگویند تا امروز که شش روز از سیل گذشته، چرا هیچ مسئولی نیامده؟ آنها گله دارند که صندوقهای رأی را برای ما آوردید، رأی ما را در این باران گرفتید، ولی کسی برای امداد نیامد...» .
در پاسخ به اقدام رذیلانهٔ رژیم که بهجای هر کمکی به مردم سیلزده برای آنها با پهپاد و قایق، صندوق رأی برد، کانونهای قهرمان شورشی بنیاد فساد و غارت آخوندها و پاسداران موسوم به «شهید و ایثارگران» در زهک را منفجر کردند.
۱۰روز پس از جاری شدن سیل در بلوچستان، در حالی که روستاهای این منطقه در محاصره سیل قرار گرفتهاند، رئیسی جلاد به بلوچستان رفت و در یک حرکت نمایشی مشمئز کننده، عبا و قبایش را بالا زد و در میان گل و لای مقداری راه رفت تا برای دوربینهای سیمای ارتجاع خوراک تبلیغاتی تهیه کند.
اما کانونهای قهرمان شورشی با نصب پلاکارد و تابلوهایی که روی آن نوشته بود «مرگ بر رئیسی جلاد و قاتل ۶۷ از استان سیستان و بلوچستان گمشو» و «رئیسی قاتل۶۷ و جمعهٔ خونین، از بلوچستان گورت را گم کن»! پاسخش را دادند.
درود بر شورشگران دلاور که با هشیاری، جسارت و سرعت عمل در صحنه حاضر میشوند و بساط فریب و دجالگری آخوندها را روی سرشان خراب میکنند.