قیام مردم عراق که همزمان با اعتراض به فساد و غارت حاکمان این کشور، اخراج رژیم ایران را یکی از خواستههای خود قرار داده بود، این روزها این خواسته را به هدف مقدم خود تبدیل کرده است. حمله به سفارت رژیم در بغداد و کنسولگریهایش حاکی از عمومی بودن این خواسته در عراق است. طی روزهای اخیر هجوم مردم برای عبور از پل منتهی به سفارت رژیم و درهمکوبیدن لانه توطئه علیه مردم عراق، محور اصلی خبرهای مربوط به این کشور شده است.
روز ۱۵آبان خبرگزاریها گزارش دادند نیروهای امنیتی عراق تظاهراتی را در نزدیکی سفارت ایران با توسل بهزور و خشونت متفرق کردند.
نیروهای امنیتی از گاز اشکآور برای متفرق کردن تظاهراتکنندگان از پل احرار استفاده کردند. تظاهراتکنندگان میخواستند با استفاده از این پل به سفارت رژیم ایران برسند.
تلویزیون العربیه در گزارشی با اشاره به مقاله روزنامه وال استریت ژورنال که نوشته بود «رژیم ایران پس از کمکرسانی و تغذیه عوامل مختلفش در خاورمیانه دیگر نمیتواند از زیر بار مسئولیت قیام مردم عراق و لبنان و فساد سیاسی در این کشورها شانه خالی کند» گفت: «سعد الحریری، نخستوزیر لبنان، استعفا داد و همتای او عادل عبدالمهدی نیز در شرف رفتن است. اما معترضان در عراق و لبنان بهنظر میرسد که در این حد هم قانع نیستند چرا که آنها بر رهاشدن از چنگال نفوذ سیاسی و نظامی تهران پافشاری میکنند. بنا به گزارش روزنامه وال استریت ژورنال معترضان در هر دو کشور مسئولیت شکست اقتصادی و سیاسی در لبنان و عراق را در اصل متوجه رژیم ایران میدانند».
یک تظاهراتکننده گفت: «اینکه همه چیز ما از ایران میآید و مردممان به این روز سیاه افتادهاند هیچکس بجز رژیم ایران مسئولش نیست».
تلویزیون العربیه در ادامه گزارش خود افزود: «در خیابانهای لبنان شعارهای ضد رژیم ایران سرداده شد بهویژه بعد از اینکه صدها نفر که گفته میشد انصار حزبالله هستند به تظاهراتکنندگان حمله کرده و وضعیت رعب و وحشت در میان شیعیان ایجاد نمودند.
یک خانم تظاهراتکننده: «اینها فکر نکنند که با اینکارشان میتوانند ما را بترسانند».
یک تظاهراتکننده دیگر: «پیام حسن نصرالله نشانگر وحشت او از وضعیت صحنهایست که بهوجود آمده».
در عراق نیز معترضان کنسولگری رژیم ایران را به آتش کشیده و تصاویر سران رژیم را پاره کردند. حزبالله لبنان قویترین بازوی منطقهای برای رژیم ایران است. حسن نصرالله علناً به وفاداری مطلق خود به رهبر این رژیم یعنی خامنهای اعتراف کرد. شبهنظامیان شیعه در عراق نیز همینطورند. چرا که آنها هم تحت فرماندهی مستقیم رژیم ایران قرار دارند».
سایت اسکای نیوز عربی از ادامه تلاش مردم کربلا و بغداد برای درهمکوبیدن مراکز رژیم در روز ۱۵آبان خبر داد و نوشت: «به گزارش خبرگزاری رویتر روز چهارشنبه در بغداد تظاهراتکنندگان در پل شهدا با نیروی امنیتی درگیر شدند... و نیروهای امنیتی عراق در این پل -که تظاهراتکنندگان در آن تجمع کردهاند- دست به شلیک هوایی زدند... با ادامه تجمع هزاران نفر برای تظاهرات بر علیه دولت در بغداد و استانهای جنوبی، تظاهراتکنندگان این پل را از بعدازظهر سهشنبه بستهاند».
در ادامه این گزارش واکنش سفارت آمریکا به اقدامات نیروهای امنیتی رژیم و عراق در ربودن تظاهراتکنندگان آمده است که تأکید کرده: «ما از کشتار و ربوده شدن معترضان غیرمسلح، تهدید آزادی بیان و چرخه خشونت ابراز تأسف میکنیم. عراقیها باید آزاد باشند تا در مورد آینده کشورشان تصمیمات خود را بگیرند».
در یک تحول دیگر برای اولین بار از شروع قیام مردم عراق، در روز ۱۵آبان، وزیر خارجه آمریکا مایک پمپئو گفت: «عراق و لبنان مستحق آزادی و تعیین سرنوشتشان به دور از دخالت خامنهای هستند».
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، گفت: «مردم عراق و لبنان خواستار بازپسگیری کشورهایشان هستند». وی افزود: «این دو ملت کاذب بودن انقلاب رژیم ایران که جز فساد چیزی به منطقه صادر نکرده را فهمیدهاند». پمپئو در توئیت خود گفت: «عراق و لبنان مستحق آزادی و تعیین سرنوشتشان به دور از کنترل رهبر رژیم ایران علی خامنهای هستند».
ولید فارس، تحلیلگر سیاسی آمریکایی-لبنانی، در روز ۱۵آبان قیامهای مردم عراق و لبنان را «آغاز شکست پروژه سیاسی رژیم ایران در خاورمیانه» دانست و افزود: «تحولات ۲هفتهای اخیر در عراق و لبنان حاکی از موفقیت قیامهای مردمی است و چنین بهنظر میرسد که این تظاهرات توانسته است از خطوط قرمز نظامهای سیاسی در هر دو کشور عبور کند و پا به مرحلهای از پیروزی بگذارد که دیگر، فرصت سرکوبی این تظاهرات برای دولتها ممکن نباشد. تداوم اعتراضات مردمی، امروز لبنان و عراق را با تحول شگرفی در تمام عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روبهرو کرده است که نظام های سیاسی حاکم در بغداد و بیروت، توان مقابله با این تحولات را از دست دادهاند و هیچ ترفندی برای بقای آنها باقی نمانده است. بارزترین نقطه مشترک میان بغداد و بیروت، پیوند مذهبی و فرقهگرایی هر دو نظام با رژیم ایران است و با توجه به اینکه هر دو دولت از یک جهت واحد حمایت میشوند، آیا جنبشهای مردمی در عراق و لبنان میتوانند مبارزه خود را علیه نظامهای سیاسی که توسط دو بازوی قدرتمند وابسته به ایران(نیروهای بسیج مردمی در عراق و شبهنظامیان حزبالله در لبنان) حمایت میشوند، به پیروزی برسانند؟».
ولید فارس در پاسخ به این سؤال افزوده است: «تردیدی نیست که تداوم تظاهرات و اصرار معترضان در هر دو کشور، نشان میدهد که تودههای خشمگین جوان هرگز دست از تظاهرات نخواهند کشید و این مبارزه را آنچنان به پیش خواهند برد تا تمام ساختارهای سیاسی و اقتصادی که بهسود پروژه سیاسی ایران در منطقه بنا شده است، فروریزد و دست گروههای وابسته به ایران از مراکز تصمیمگیری و قدرت در بغداد و بیروت کوتاه شود».