یکی از شعارهای اصلی قیام دیماه شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگر تمام شد ماجرا» بود. این شعار بیانگر خواست و اراده مردم برای سرنگون کردن تمامیت نظام آخوندی است.
بهرغم اینکه در جریان قیام ایران رسانهها و مهرههای هر دو باند وارونهگوییهای بسیاری داشتند، اما اکنون با گذشت زمان و خصوصاً در اثر تداوم اعتراضات مردمی ناگزیر شدند اعتراف کنند که مردم از باندها و از تمامیت حاکمیت عبور کرده و دنبال گزینه دیگری برای جایگزین کردن آن هستند.
اما از آنجا که آنها نمیتوانند با صراحت به خواست و اراده سرنگونیطلبانه مردم اذعان کنند، با عناوین و عبارات شسته و رفتهتری نظیر عبور از اصلاحطلبان، عبور از اصولگرایان، عبور از نظام، عبور از دولت روحانی و ناامیدی مردم این موضوع را مطرح میکنند.
عبور مردم از جریانهای داخلی بهمعنای این است که مردم چشم امیدی به هیچیک از باندها و دستهجات درونی ندوختهاند و امید خود را در بیرون از چارچوب آن دنبال میکنند.
در زمینه خواست سرنگونیطلبانه مردم و اینکه دنبال گزینه سوم هستند، صادق خرازی، سفیر سابق رژیم در فرانسه، با صراحت میگوید: «از اصلاحطلبان و اصولگراها عبور کردند. مشکلات جدی، زندگی مردم را نابود کرده است. مردم درددل میکنند اما هیچکسی نمیشنود، مردم دنبال گزینه سوم هستند». (خبرگزاری حکومتی ایسنا 21اسفند 96)
روزنامه آرمان وابسته به باند روحانی نیز با عنوان «عدم پاسخگویی جامعه را عصبی میکند» نگران انفجار خشم فراگیر مردم علیه حکومت آخوندی از طریق توسل به قهر، درگیری و تخریب آن است: «زمانی که متولیان جامعه بهجای فراهم کردن بسترهای مناسب رفاهی، راه مقابله را پیش میگیرند، خود زمینهساز ایجاد خشم میشود. وقتی این مطالبات کلانتر شد و مردم خواستهای عمومیتری داشتند و از سوی مقابل مسئولان جواب درستی به این مطالبات ندادند، آنجاست که جامعه دچار خشم فراگیر میشود و اتفاقات تلخی چون اعتراضات دیماه رقم میخورد که حاصل آن راهپیمایی، اعتراض، درگیری، تخریب اموال عمومی، ضرب و جرح و حتی قتل میشود». (روزنامه حکومتی آرمان 21اسفند 96)
غلامعلی دهقان یکی از عناصر باند موسوم به اصلاحطلب نیز خواست سرنگونیطلبانه مردم و عبور آنها از حاکمیت را با عنوان «ناامیدی» مردم مطرح میکند: «در شرایط فعلی ائتلاف عقلای سیاسی کشور یک ضرورت است و نباید مباحث درونطیفی و درونجبههیی مسائل اصلی را به حاشیه ببرد. در این میان عقلای کشور باید همچنان به کشور امید تزریق کنند و راهکار عملی ارائه دهند و به این ترتیب نگذارند که ناکارآمدی سیستم اداری کشور امیدها را به ناامیدی تبدیل کند». (سایت اعتماد آنلاین 22اسفند 96)
آذر منصوری یکی دیگر از عناصر باند موسوم به اصلاحطلب نیز قیام دیماه را بهمثابه عبور مردم از هر دو باند و بهمثابه «یک هشدار جدی به مجموعه جریانهای سیاسی در کشور» میداند.
همچنین او اعتراف میکند که مردم به این نتیجه رسیدهاند که «با توجه به ظرفیت موجود (ساختار و ظرفیت حکومت آخوندی) نمیتوانند به عدالت دست پیدا کنند». (خبرگزاری حکومتی ایلنا 21اسفند 96)
روزنامه ابتکار وابسته به باند روحانی مورخ 21اسفند 96 نیز مینویسد: «اگر مروری به فضای شبکههای اجتماعی که نمونه کوچکی از جامعه ایران بهویژه جوانان است، داشته باشیم، متوجه میشویم که تغییرات محسوسی در حال و هوای اسفندماه سال جاری به نسبت سال 95 وجود دارد. بنا بر ادعای بسیاری از جامعهشناسان تداوم چنین فضایی منجر به کشیده شدن مردم به خیابانها و خشونت خیابانی خواهد شد که نشانههایی از آن را در دیماه سال جاری مشاهده کردیم».
پیش از این نیز آخوند شیاد محمد خاتمی رئیسجمهور اسبق رژیم ضمن اذعان به خواست سرنگونیطلبانه مردم و عبور مردم از حاکمیت و جریانهای وابسته به آن گفت: «بروز نارضایتی و بروز نوعی بیاعتمادی جامعه به حاکمان و جریاناتی است که در نظام هستند، اعم از اصلاحطلبان و دیگران».
شعارهای مرگ بر خامنهای، مرگ بر روحانی، مرگ بر جمهوری اسلامی، آخوندها حیا کنید مملکت را رها کنید و... در جریان قیام ایران، گویای این واقعیت است که مردم خواهان سرنگونی رژیم و جایگزینی آن با یک سیستم مردمی و دموکراتیک هستند که در آن حقوق آحاد مردم با گرایشهای مختلف سیاسی و قومی رعایت شود.