پس از تقلاهای اولیه سردمداران نظام برای پوشاندن واقعیت قیام دیماه ۹۶، وحشت از آنچه در جلوی چشمانشان بهوقوع پیوست (شعار مرگ بر خامنهای، مرگ بر روحانی)، ناگزیرشان کرده است که بهعلت واقعی قیام که همانا فقر و محرومیت ناشی از غارتگری نظام و سرکوب تحمیل شده بر مردم است اعتراف کنند. بهکار بردن عباراتی نظیر «کارد به استخوانشان رسیده بود»، «مردم به مسئولان اخطار کردند»، «ریشه اعتراضات صرفاً اقتصادی نبود» و... در همین راستاست.
کاظم جلالی عضو مجلس ارتجاع ضمن اعتراف به اینکه اقتصاد رژیم ورشکسته شده و به بنبست رسیده است، و اینکه مهمترین دغدغه مردم در زمینه اقتصادی مشکل معیشت است، به سردمداران رژیم هشدار میدهد که نارضایتی مردم را «به دشمنان خارجی» نسبت ندهند.
این نماینده مجلس آخوندی اعتراف میکند که «مردم واقعاً کارد به استخوانشان رسیده بود» و تأکید میکند که این امر باید «مورد توجه قرارگیرد» و مورد غفلت قرار ندهند. (روزنامه حکومتی اعتماد 26اسفند 96)
محمود واعظی رئیس دفتر آخوند حسن روحانی در واکاوی علت بروز قیام گامی فراتر میگذارد و میگوید «ریشه اعتراضها صرفاً اقتصادی نبود» و توصیهاش به همه مسئولان و سردمداران این است که «همه با هم صدای مردم را بشنویم. حتی قبل از اینکه به چیزی اعتراض کنند. همه مسئولان مخاطب مطالبات مردم هستند، این در حالی است که اکنون همه منتظرند دیگری پیام مردم را بشنود همه باید کار خود را بدرستی انجام بدهیم و تنها بحث دولت مطرح نیست». (سایت شفاف نیوز 26اسفند 96)
آخوند حسین انصاریراد عضو سابق مجلس ارتجاع نیز قیام مردم در دیماه را «اخطار» مردم «به مسئولان» میداند و برخورد سردمداران رژیم با مشکلات و خواستهای مردم را «طی دهههای اخیر» پاک کردن «صورت مساله» میداند و در این رابطه میگوید: «نتیجه انباشته شدن مسائل روی هم این است که هر روز مسائل مانند دمل از گوشه و کنار کشور سر بر میآورند و متأسفانه علاج فوری برای آنها وجود ندار». (سایت حکومتی جماران 26اسفند 96)
ناصر ایمانی یکی از عناصر باند روحانی نیز ضمن اذعان به نفرت مردم از حکومت آخوندی و همچنین مصائب و مشکلات آنها در زمینه معیشتی، نسبت به آینده نیر چنین ابراز نگرانی میکند: «هیچ اولویتی برای سال آینده مهمتر از مسائل اقتصادی در کشور نیست من اگر بخواهم آینده را با روندی که در یک سال گذشته وجود داشته پیشبینی کنم. آیندهای نگرانکننده میبینم» (سایت جماران 26اسفند 96)
اگر چه در بعضی از اظهارات فوق وجه مشکل معیشتی مردم بیشتر برجسته شده است اما واقعیت این است که مردم ایران با حاکمیت سرکوبگر و غارتگر ولایت فقیه در تمامی زمینهها و بهویژه در رابطه با موضوع کانونی آزادی به تعارض آشتیناپذیر رسیدهاند.
در همین رابطه نیز بسیاری از رسانهها و مهرههای حاکمیت آخوندی به جد معتقدند که تعارضی که این رژیم با مردم بهوجود آورده است به گونهیی است که برای آن بسیار خطرناک است.
و هشدار میدهند که این وضعیت به «خشونت» [بخوانید سرنگونی نظام] مردم میانجامد.
اینکه پیش از این سردمداران حکومت از جمله آخوند حسن روحانی و علی خامنهای ناگزیر شدند که با بیان خاص خود وانمود کنند که صدای مردم قیام آفرین را شنیدهاند مؤید همین واقعیت است. البته خطاب به سران رژیم باید گفت آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و بسیار واضح است که چنین تقلاها و اظهاراتی، مردم را از مسیرشان در جهت برپایی قیامی دیگر در مسیر مقدس سرنگونی حاکمیت پلید ولایت فقیه باز نمیدارد.
ریشههای قیام و هراس از استمرار آن
- سیاسی
- 1396/12/28
قیام ایران.jpg
<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e0dd4900-a7d9-42c6-aca9-183287973ae6"></iframe>