رسانههای حکومتی گزارشات متعددی از مرگ نخلها در خوزستان میدهند. مرگی که نه تنها نخلها را نابود میکند، بلکه زندگی صاحبان نخلستانها و کارگران شاغل در آنها را هم نابود میکند.
به گزارش همین رسانهها یکی از علل عمده مرگ نخلها و نابودی نخلستانها کمبود آب و شوری آن است که خسارات هنگفتی را به نخلستانها وارد کرده است.
مرگ نخلها در عداد مصیبتهایی است که نظام آخوندی در سالهای اخیر بر مردم خوزستان و بهخصوص کشاورزان و صاحبان نخلستانها وارد کرده است.
مردمی که از بیداد حاکمیت پلید آخوندی عاصی شدهاند و در سالهای اخیر نسبت به کمبود آب و خشک شدن دشت خوزستان تظاهرات و اعتراض میکنند اما گوش هیچیک از سردمداران ضدمردمی نظام ولایت فقیه به شنیدن اعتراضات این مردم بدهکار نیست.
زیرا آنها به تنها چیزی که میاندیشند غارت منابع طبیعی این مردم و از جمله غارت منابع آبی آنها است.
وضعیت نخلستانهای خوزستان آنقدر تأسفبار است که خبرگزاری ایلنا ۱۸شهریور ۹۷ در مطلبی با عنوان «گزارشی از سیاهپوشی خوزستان و سوگواری برای مرگ نخلها» مینویسد: «چندماهی میشود اخباری از خسارت بالای خرماکاران مناطق پاییندست خوزستان(آبادان و خرمشهر) در حال انتشار است. عکسهایی که منتشر میشوند که یادآور نخلهای سرشکسته و سوخته دوران جنگ است. در آن زمان، ترکش و گلوله بود که نخیلات را نابود میکرد اما امروز آب شور ناشی از سوءمدیریت ادوار گذشته.
غم نابودی نخل و خرما، آنقدر سنگین بوده که عدهیی از مردم خرمشهر را سیاهپوش کرده است. در همین رابطه، برخی رسانهها، گزارش یک مراسم سوگواری را در آخرین جمعه تیرماه امسال داده بودند که در حسینیه سیدالشهدا در بازار دهکده بریم آبادان بهعنوان مراسم ختمی برای مرگ نخلها برگزار شد. برگزاری چنین مراسمهای آیینی نشانگر پیوند عمیق مردم این دیار با نخل و خرما و البته درد سنگین غم نابودی کاشتههایشان است...».
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس(تسنیم) نیز در ۱۸شهریور ۹۷ در مطلبی با عنوان «مرگ خاموش نخیلات خوزستان؛ آبرسانی به نخلستانهای شادگان تا فردایی نامعلوم» مینویسد: «شهرستان شادگان که بهدلیل مرغوبیت خرمایش به یکی از قطبهای صادرکننده خرما معروف بود و خرمای این شهرستان به کشورهای روسیه، آرژانتین و کشورهای آسیای میانه صادر میشد اکنون اما نخلستانهای آن در حسرت آب ماندهاند.
این شهرستان با دارا بودن ۲میلیون هکتار زمین کشاورزی در چند سال اخیر تنها کمتر از یک میلیون از این مساحت بهدلیل عدم رهاسازی آب از بالادست و خشکسالی به زیر کشت رفت.
از سویی دیگر این در حالی است که قریب به ۹۰درصد مردم روستاهای شادگان کشاورز و دامدار هستند و با عدم رهاسازی آب از پشت سدها و خشکسالی بهوقوع پیوسته مردان خانهوار روستایی در شادگان بیکار شدهاند».
دیگر رسانه حکومتی(ایسنا ۲۳تیر ۹۷) در گزارشی با عنوان «آب شور سر نخل میدهد بر باد» مینویسد: «کشاورزان در شهرهای آبادان و خرمشهر همچنان برای آبیاری نخیلات و کشتهای خود مجبور هستند تا از آب کارون استفاده میکنند و اینجاست که شوری آب این رودخانه و کاهش کیفیت آن، میتواند زنگ خطر را برای نابودی نخلستانهای این دو شهر و کشتهای آنها بهصدا در آورد... کشاورزان در شهرهای آبادان و خرمشهر همچنان برای آبیاری نخیلات و کشتهای خود مجبور هستند تا از آب کارون استفاده کنند و اینجاست که شوری آب این رودخانه و کاهش کیفیت آن، میتواند زنگ خطر را برای نابودی نخلستانهای این دو شهر و کشتهای آنها بهصدا در آورد».
ایسنا از قول مدیر اداره جهاد کشاورزی آبادان مینویسد: «آب شور در خرمشهر به حدود ۱۲هزار اصله نخل که در یک یا ۲سال گذشته کشت شدهاند، خسارت جدی وارد کرده است که از این تعداد ۴۵۰۰اصله نخل برهی و ۷۵۰۰اصله نیز استعمران بود. نخیلات بارور در خرمشهر نیز بهدلیل آب شوری که در شهرستان وجود داشت، حدود ۲۰ تا ۳۰درصد در بحث باروری خسارت دیدند. حدود ۲.۵میلیون اصله نخل در شهرهای آبادان و خرمشهر وجود دارد که شوری آب میتواند تهدیدی بسیار جدی برای حیات آنها باشد».
واقعیت این است با توجه به غارت منابع آبی خوزستان توسط ایادی و نهادهای حکومتی و کمبود شدید آب در رودخانههای این استان هیچ تضمینی برای آبرسانی به نخلستانها وجود ندارد و آب شور موجود در رودها نیز بیشازپیش به نخلستانها صدمه واردمیکند.
ادامه این روند باعث خشک شدن بسیاری از نخلستانهای موجود و مرگ نخلهای آنها در آینده میشود.
واقعیت این است که دستآورد حاکمیت آخوندی برای مردم خوزستان، خشک کردن رودخانهها، بیابانزایی دشت خوزستان و ایجاد حوزههای گردوغبار بوده است.
به فرض محال هم که بخواهد از روند خشک شدن نخلستانها و مرگ نخلها جلوگیری کند بهدلیل نابودی بسیاری از زیرساختها از جمله خشک شدن رودخانهها این امر بسیار مشکل خواهد بود.
عامل اصلی خشک شدن نخلستانها و مرگ نخلها، انتقال آب رودخانههای اصلی مانند کارون برای تأمین تأسیسات صنعتی و نظامی نهادهای حکومتی، نظیر تأسیسات مورد استفاده سپاه پاسداران ضدخلقی، خشک کردن رودخانههای فرعی مانند زهره، و بردن آبها به پشت سدها برای مصارف دولتی میباشد.
با توجه به این وضعیت بسیار مشکل است که نخلستانهای خوزستان از خطر خشک شدن و نخلهای آنها از خطر مرگ نجات پیدا کنند.
مشکل دیگر این است که مهرههای حکومتی دستاندرکار، از اساس علت بیآبی در خوزستان را که سیاستهای چپاولگرانه حکومتی در زمینه غارت آب مردم و انتقال آب برای مصارف حکومتی را انکار میکنند و مشکل را نمیپذیرند.
بنابراین چگونه ممکن است است که آنها از این امر جلوگیری کنند و آب را به صاحبان اصلی آنها یعنی مردم و مزارع و نخلستانهای آنها بازگردانند.
اگر آنها این مشکل را بپذیرند باید اذعان کنند که ریشه مشکل در حاکمیت پلید آخوندی است و پذیرفتن این امر توسط آنها در مثل مانند این است که چاقو دسته خودش را ببرد.