روزنامههای حکومتی در روز سهشنبه بعد از اجلاس سران سه قوه به نظر میرسد در یک آتشبس نسبی رفتهاند. و اغلب مسائل اصلی نظام و دغدغههای باندی خود را رها کرده و مسائل حاشیهیی را به متن آوردهاند. البته با یک یا دو استثناء. یکی در باند روحانی که دعوای سهمخواهی را به روزنامهها کشاندهاند:
آفتاب یزد: محمد هاشمی: اگر 50بار هم وزیر عوض شود برخی مشکلات حل نمیشوند
ابتکار: در کابینه دولت دوازدهم وزیر زن حضور ندارد
ابتکار: چالشهای روحانی در انتخابات
قانون:کابینه هزار داماد، آقای رئیسجمهور این ره که میروید به.
کارون: به نام اصلاح طلبان، به کام اصولگرایان – کابینه در تصرف حلقه نزدیکان رئیس جمهور، چرخش به راست روحانی در چینش کابینه
استثناء در روزنامههای باند خامنهای هم حمله به برجام و باند روحانی است که با ابراز نگرانی از تحریمها بهصورت «آتش به اختیار» ادامه دارد:
رسالت: مسئول روابط عمومی کل سپاه: هدف از تحریمها، تحت فشار قرار دادن معیشت مردم است. دشمن تحریمها را بهعنوان یکی از ادوات جنگی نامیده و از آن برای فشار به معیشوطن
آفتاب یزد: محمد هاشمی: اگر 50بار هم وزیر عوض شود برخی مشکلات حل نمیشوند
ابتکار: در کابینه دولت دوازدهم وزیر زن حضور ندارد
ابتکار: چالشهای روحانی در انتخابات
قانون:کابینه هزار داماد، آقای رئیسجمهور این ره که میروید به.
کارون: به نام اصلاح طلبان، به کام اصولگرایان – کابینه در تصرف حلقه نزدیکان رئیس جمهور، چرخش به راست روحانی در چینش کابینه
استثناء در روزنامههای باند خامنهای هم حمله به برجام و باند روحانی است که با ابراز نگرانی از تحریمها بهصورت «آتش به اختیار» ادامه دارد:
رسالت: مسئول روابط عمومی کل سپاه: هدف از تحریمها، تحت فشار قرار دادن معیشت مردم است. دشمن تحریمها را بهعنوان یکی از ادوات جنگی نامیده و از آن برای فشار به معیشوطن
امروز: راهکاری برای «پسانقض»
کارشناسان باید جواب بدهند و انشاءالله بهزودی جواب بدهند که با وجود این اوضاع، تکلیف ما با برجام چه میشود؟! بیم از آن است که اهمال در پاسخدهی به این سوالات، ضمن وقیحتر کردن دشمن آمریکایی، ما را با «مادربزرگ تحریمها» روبهرو کند؛ آن هم در حالی که خیر سرمان در توافق با او به سرمیبریم!
واقعیت آن است که 4سال گذشته، اغلب خروجی اخبار دولت «مذاکرات هستهای» بود! چه اینکه اگر فردی مدعی شود دولت اول آقای روحانی «داخل» را منتظر «خارج» و «اقتصاد» را معطل «سیاست خارجی» و «سیاست خارجی» را خلاصه در «نشست با طرف آمریکایی» کرد، خیلی نتوان به او خرده گرفت! آری! بازخوانی جراید از طریق آرشیو 4سال گذشتهشان، مؤید این مهم است که دولت یازدهم اغلب تخممرغهای خود را در سبد مذاکره با یانکیهایی گذاشت.
4سال تمام، اغلب کشورهای دنیا را پیچاندیم و مستقیم با خود کدخدا وارد مذاکره شدیم؛ این هم شد نتیجه! پس دنیا را فقط آمریکا دیدن خطاست! حقا که جا دارد آقای روحانی، ضمن تجدیدنظر اساسی در سیاست خارجه دولت اول خود، از ظرفیت کشورهایی که با ملت ایران، کمتر سر عناد و دشمنی دارند، استفاده بیشتری کند! صدالبته نه حکایت بعضی قراردادهای کذا که عمده سودش در جیب طرف خارجی برود، بلکه برای رونق مضاعف اقتصاد خودمان! در «پسانقض» اما مهمتر از این مهم، اساساً نگاه بیشتر به داخل کشور است! ذیل گزاره دوم، دولت دوم آقای روحانی را دعوت میکنم به توجه بیشتر به 2مقوله اقتصاد و معیشت! ت مردم استفاده میکند.
برخی روزنامههای باند روحانی ماجرای فساد پاسدار احمدینژاد را خبر برجسته خود کردهاند:
آرمان: پس از افشاگری دادستان دیوان محاسبات درباره رئیسجمهور سابق؛ احمدینژاد به سیم آخر میزند- باز هم تهدید به افشاگری به جای پاسخگویی
جمهوری اسلامی: رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس مطرح کرد:امضای رئیس دولت دهم پای تخلفات نفتی
قانون: ژست اپوزیسیون؛ احمدینژاد بهدنبال فرار از فسادهای اقتصادی و ماندن در جایگاه مخالف است
کارون: احمدینژاد تهدید به افشاگری کرد؛ شکایت ما تاکنون رسیدگی نشده است
کاروکارگر: انتقاد وزیر کار از کسانی که به بهانه دور زدن تحریمها بیت المال را پس ندادند؛ افشاگری 300میلیاردی ربیعی
جمهوری اسلامی: هم قلم بشکست و.
دادستان دیوان محاسبات میگوید: '' احمدینژاد هفت پرونده دارد که حکم همگی صادر و قطعی شده و در حال اجراست. ولی چون ایشان توانایی جبران ضررها (هفت هزار میلیارد تومان) را هیچ وقت نخواهد داشت، شاید امکان اجرای حکم نباشد. اگر احمدینژاد در قوه قضاییه هم محکوم به جبران خسارت میشد، آنها قرار بود چه برخوردی با او بکنند؟ ما به مجلس گزارش کردهایم و در سطوح بالا باید تصمیم بگیرند که چه برخوردی باید صورت بگیرد ''
واقعا آدم در میماند که برای این اوضاع گریه کند یا بزند زیر خنده؟ فردی هشت سال رئیسجمهور مبسوط الید مملکت بوده و حالا که تخلفات بیسابقه و سوءاستفاده وی و گروهش از منصب ریاستجمهوری ثابت شده، آقایان میفرمایند ضرر و زیانهای ناشی از تصمیمات وی آنقدر بزرگ است که زمینه اجرایی آن را ندارند. جالب است که بهعنوان نمونه ذکر میکنند. مثلاً گردش کار گرفتهاند و گفتهاند فلان کار را نمیتوانیم انجام دهیم. اما ایشان نوشته: ''بسمه تعالی. اقدام شود''.
ماجرای درگیری نماینده مجلس ارتجاع با مأمور انتظامی موضوع مهم برخی دیگر از روزنامههای هر دو باند شده است:
آفتاب یزد: دو روایت از درگیری فیزیکی نماینده مجلس و مأمور ناجا
جوان: کله قانونگذار بینی مجری قانون را شکست
کارشناسان باید جواب بدهند و انشاءالله بهزودی جواب بدهند که با وجود این اوضاع، تکلیف ما با برجام چه میشود؟! بیم از آن است که اهمال در پاسخدهی به این سوالات، ضمن وقیحتر کردن دشمن آمریکایی، ما را با «مادربزرگ تحریمها» روبهرو کند؛ آن هم در حالی که خیر سرمان در توافق با او به سرمیبریم!
واقعیت آن است که 4سال گذشته، اغلب خروجی اخبار دولت «مذاکرات هستهای» بود! چه اینکه اگر فردی مدعی شود دولت اول آقای روحانی «داخل» را منتظر «خارج» و «اقتصاد» را معطل «سیاست خارجی» و «سیاست خارجی» را خلاصه در «نشست با طرف آمریکایی» کرد، خیلی نتوان به او خرده گرفت! آری! بازخوانی جراید از طریق آرشیو 4سال گذشتهشان، مؤید این مهم است که دولت یازدهم اغلب تخممرغهای خود را در سبد مذاکره با یانکیهایی گذاشت.
4سال تمام، اغلب کشورهای دنیا را پیچاندیم و مستقیم با خود کدخدا وارد مذاکره شدیم؛ این هم شد نتیجه! پس دنیا را فقط آمریکا دیدن خطاست! حقا که جا دارد آقای روحانی، ضمن تجدیدنظر اساسی در سیاست خارجه دولت اول خود، از ظرفیت کشورهایی که با ملت ایران، کمتر سر عناد و دشمنی دارند، استفاده بیشتری کند! صدالبته نه حکایت بعضی قراردادهای کذا که عمده سودش در جیب طرف خارجی برود، بلکه برای رونق مضاعف اقتصاد خودمان! در «پسانقض» اما مهمتر از این مهم، اساساً نگاه بیشتر به داخل کشور است! ذیل گزاره دوم، دولت دوم آقای روحانی را دعوت میکنم به توجه بیشتر به 2مقوله اقتصاد و معیشت! ت مردم استفاده میکند.
برخی روزنامههای باند روحانی ماجرای فساد پاسدار احمدینژاد را خبر برجسته خود کردهاند:
آرمان: پس از افشاگری دادستان دیوان محاسبات درباره رئیسجمهور سابق؛ احمدینژاد به سیم آخر میزند- باز هم تهدید به افشاگری به جای پاسخگویی
جمهوری اسلامی: رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس مطرح کرد:امضای رئیس دولت دهم پای تخلفات نفتی
قانون: ژست اپوزیسیون؛ احمدینژاد بهدنبال فرار از فسادهای اقتصادی و ماندن در جایگاه مخالف است
کارون: احمدینژاد تهدید به افشاگری کرد؛ شکایت ما تاکنون رسیدگی نشده است
کاروکارگر: انتقاد وزیر کار از کسانی که به بهانه دور زدن تحریمها بیت المال را پس ندادند؛ افشاگری 300میلیاردی ربیعی
جمهوری اسلامی: هم قلم بشکست و.
دادستان دیوان محاسبات میگوید: '' احمدینژاد هفت پرونده دارد که حکم همگی صادر و قطعی شده و در حال اجراست. ولی چون ایشان توانایی جبران ضررها (هفت هزار میلیارد تومان) را هیچ وقت نخواهد داشت، شاید امکان اجرای حکم نباشد. اگر احمدینژاد در قوه قضاییه هم محکوم به جبران خسارت میشد، آنها قرار بود چه برخوردی با او بکنند؟ ما به مجلس گزارش کردهایم و در سطوح بالا باید تصمیم بگیرند که چه برخوردی باید صورت بگیرد ''
واقعا آدم در میماند که برای این اوضاع گریه کند یا بزند زیر خنده؟ فردی هشت سال رئیسجمهور مبسوط الید مملکت بوده و حالا که تخلفات بیسابقه و سوءاستفاده وی و گروهش از منصب ریاستجمهوری ثابت شده، آقایان میفرمایند ضرر و زیانهای ناشی از تصمیمات وی آنقدر بزرگ است که زمینه اجرایی آن را ندارند. جالب است که بهعنوان نمونه ذکر میکنند. مثلاً گردش کار گرفتهاند و گفتهاند فلان کار را نمیتوانیم انجام دهیم. اما ایشان نوشته: ''بسمه تعالی. اقدام شود''.
ماجرای درگیری نماینده مجلس ارتجاع با مأمور انتظامی موضوع مهم برخی دیگر از روزنامههای هر دو باند شده است:
آفتاب یزد: دو روایت از درگیری فیزیکی نماینده مجلس و مأمور ناجا
جوان: کله قانونگذار بینی مجری قانون را شکست
همدلی: ضرب و شتم مأمور پلیس توسط نماینده مجلس در فرودگاه مهرآباد
یک روزنامه باند روحانی هم ماجرای درگیری این مهرهٴ رژیم را فرصت تسویهحساب باندی با روحانی کرده است:
جهان صنعت: چند تا کف گرگی!
اینکه میگویند یک نماینده مجلس یک مأمور پلیس راهنمایی و رانندگی را کتک زده ، آنقدرها هم مورد بدی نیست که بخواهیم شتابزده واکنش نشان دهیم. بالاخره نمایندههای مجلس دل دارند. انتظار دارند که وقتی به یکی میگویند من نماینده مجلس هستم سریع تحویلش بگیرند!.
پیشنهاد میکنیم ایشان را بهعنوان وزیر کشور انتخاب کنند. دستکم وقتی خبردار شود که یکی یکجا تجمعی کرده یا کنسرتی را تعطیل کرده یا هر اتفاقی از این قبیل رخ داده ، خودش یک تنه میرود و با چند تا کف گرگی و زیرزانو مسأله را برطرف میکند!
ما تقاضا داریم در انتخابات بعدی ایشان از حوزه تهران نامزد شوند. نمیشود که در تهران نماینده بفرستیم مجلس که روزه سکوت بگیرد یا ژن خوب انتقال بدهد! گاهی اوقات دو تا چک افسری خودش به اندازه یک ژن خوب کار راه میاندازد!
در روزنامههای باند خامنهای ضمن حمله به مجلس ارتجاع بهخاطر حمایت از برجام در مورد رأی اعتماد به کابینه روحانی خط و نشان کشیدهاند:
وطن امروز: وکیلالدوله خوب بد زشت!
آنان که روزی بابت یک سخن نابجا در حوزه عفاف و حجاب از سوی رئیسجمهور وقت، طرح سؤال از رئیسجمهور را کلید زده و عملی کردند، حال سکوتی نهچندان مصلحتآمیز و در عینحال توأم با رضایت نسبی در برابر حملات خائنانه نسبت به سپاه پاسداران آن هم در شرایطی که خطر نفوذ تروریسم به درون مرزهایمان بیش از هر زمان دیگری جدی شده اتخاذ کردهاند و دغدغه خویش را محدود به زنده کردن کینههای سال 88کردهاند، از سوی دیگر نمایندگانی که برای تصویب برجام آنقدر از خود عجله نشان دادند که حتی بهطور ظاهری اجازه شنیده شدن نقدهای نمایندگان منتقد را ندادند تا سرانجام فرجام هستهیی کشور در 20دقیقه تصویب شود امروز برای آن که خدشه بهعملکرد نسنجیدهشان وارد نشود به مالهکشی تحریمهای ایالات متحده میپردازند و آن را تلاش برای ترساندن ایران از اجرای برجام (!) تفسیر میکنند، در این میان نماینده دیگری از طیف حامیان دولت مدعی آن میشود که وزیر کشور شایستگی ادامه وزارت را ندارد و علت این اظهار خویش را مدیریت غلط انتخابات که مانع از به صندوق افتادن 5میلیون رأی دیگر رئیسجمهور شد میداند. مسأله مفتفروشی گاز به ترکیه، بندهای محرمانه و تعهدآور قراردادهای نفتی، به فنا رفتن جسم و روح برجام به تصدیق خود دولتمردان، برملا شدن فساد مالی برادر همهکاره رئیسجمهور، سخنان تنشزا و توهینآمیز دولتمردان خطاب به منتقدان خود، سعی در ایجاد تنش میان نهادهای اجرایی و نظامی کشور و دهها مورد از این دست بهمثابه مواردی برای تمام شدن حجت بر نمایندگان در جهت رسیدگی و مطالبهگری از دولت است که به هیچکدام از آنها اعتنایی نمیشود.
فضای این روزهای کشور و تلاشهای نمایندگانی که میخواستند از رواج مفهوم وکیلالدولگی چوبش را رقیبان بخورند و نانش را خود، بیشتر از هر زمان دیگری یادآور جمله «خیاط در کوزه افتاد» است. آنها که هر موافقت و همدلی میان 2قوه را بهمعنای عبور از وکالت ملت تلقی میکردند، حالا خود تبدیل به تریبونهای توجیهگر دولت در برابر منافع ملت شدهاند. انفعال طیف بهاصطلاح مستقل مجلس که یک روز بابت مسأله «ساپورتپوشی» وزیر را به مجلس فرامیخواندند و امروز در برابر «مفتفروشی» سکوت میکنند خود خطر تولد نسل جدیدی از «وکیلالدوله» ها را گوشزد میکند. کودک برجامی که امروز همه از تعرض به جسم و روحش سخن میگویند زایده خانه ملتی است که در سایه بیمبالاتی نمایندگان حامی دولت اجازه نقد جدی آن و نظارت بر اجرایش را چنان که باید و شاید نداد.
امروز در فضای پساانتخابات دیگر نمیتوان به بهانه جلوگیری از ایجاد شبهه انتخاباتی از وظیفه نظارت نمایندگان ملت در برابر دولت چشم پوشید.
رای اعتماد یا عدم اعتماد مجلس شورای اسلامی به کابینه پیشنهادی دولت در 3-2هفته آینده میتواند آزمونی بزرگ برای دفاع از جایگاه مجلس شورای اسلامی در برابر دولت باشد، جایگاهی که نباید خود را در حمایت یا مخالفت با دولت بلکه تنها و تنها بر مبنای مصلحت ملی و قانون اساسی تعریف کند
تأکید بر ادامه مسیر زهرخوران و حفظ برجام موضوع مقالاتی در روزنامههای باند روحانی است:
آرمان: حفظ برجام و منافع ملی
آمریکا طی دو سال اخیر همواره بهنحوی تلاش کرده تا از روابط نزدیک اتحادیه اروپا با ایران بهویژه در راستای همکاریهای اقتصادی جلوگیری کند امری که بدیهی است، زیرا به هر روی آمریکا دشمن ایران بوده و از دشمن نمیتوان انتظار رفتار دوستانه داشت.
در مقابل ایران باید سیاستهایی اتخاذ کند که خصومتورزی آمریکا تاثیری در همکاری و روابط اتحادیه اروپا و ایران نگذارد. هدف آمریکا این است که ایران را به یک جنگ واقعی فرسایشی در منطقه وادار کند تا کشورمان را از مسیر توسعه دور نگه دارد. ایالات متحده در نظر دارد که خود در این جنگ فرسایشی با ایران روبهرو نشود، بلکه عربستان را رویاروی ایران قرار دهد. اما با این وجود برخی در داخل آگاهانه و ناآگاهانه از این برنامه حمایت میکنند. از سویی ایران برای اهداف سیاست خارجه و توسعه اقتصادی خود باید بر روی برجام پافشاری کند زیرا کنارهگیری از برجام منجر به محاصره اقتصادی، دریایی و هوایی کشور خواهد شد و کاملاً به زیان ایران است. دولتمردان باید به فکر منافع ملی و توسعه ایران باشند به همین دلیل نیز تهران نخست باید برجام را با پافشاری حفظ کرده و سپس باید از فرصتهای برجام در آینده برای مذاکره و حل مشکلات بهره ببرد.
برخی تندرویها بیتردید منجر به عدم توسعه اقتصادی و جذب سرمایههای خارجی خواهد شد. مخالف با توتال نمونه اخیر مخالفتهایی است که تندروها در کشور دنبال میکنند. اگر چه دولت تدابیر بسیاری در زمینه امنیتهای سیاسی و اقتصادی اندیشیده اما نیروهای مخالف دولت برنامههای دولت را برای توسعه اقتصادی و تجاری کشور و جذب سرمایههای خارجی خنثی میکنند.
شرق: برجام و تحریمهای جدید آمریکا: تحریمهایی که در قانون اخیر وضع شده، اگر چه با موضوع هستهیی غیرمرتبط است، بههرحال فراتر از سطح فعلی تحریمهاست. نگاه برخی تحلیلگران داخلی از زاویه دیدهای قبلی خودشان به موضوع است و نوعی برخورد احساسی دارند. اینها به محتوا و پویایی سیاست خارجی و تحولات روابط بینالملل کاری ندارند. به این وجه مهم بیتوجهند که چه تحلیل آنها درست باشد چه غلط، کشور و مردم هستند که از تحریمها زیان میبینند. اما فرض کنیم «تحلیل بدبینانه» برخی دوستان مخالف برجام درست باشد. کافی است وضعیت تحریمهای قبل و بعد از برجام را مقایسه کنیم. آیا وضعیت ما در این دو دوره یکی است؟ باید ضمن تقویت رویکرد اقتصاد مقاومتی، به همان شدت و حدت، بهدنبال گسترش و تقویت روابط خود با سایر کشورها باشیم؛ از چین و روسیه گرفته تا حوزه اروپا و آسیا و سعی کنیم روابط را بهگونهیی تنظیم و نهادینه کنیم که کمترین آسیب را از رفتار آمریکا ببینیم.
در روزنامههای باند خامنهای به ادعاهای باند روحانی در خصوص نقض نشدن برجام پاسخ داده شده است:
کیهان: همه میدانند مگر اینکه. !
تحریمهای جدید آمریکا علیه کشورمان و بحث بر سر اینکه این تحریمها نقض برجام هست یا نه، همچنان بهعنوان اصلیترین موضوع، در کانون توجهات قرار دارد.
دولت و حامیان برجام معتقدند این تحریمها برجام را نقض نکرده است! در سوی دیگر، جمع زیادی از کارشناسان و منتقدان، معتقد به نقض آشکار برجام هستند.
برای اینکه بفهمیم اساساً چنین اتفاقی افتاده یا نه، خوب است بدانیم در این تحریم جدید چه چیزی علیه کشورمان به تصویب رسیده است. بخشی از آنچه قرار است برما اعمال شود به اختصار چنین است:
1- وزارتخانههای خارجه، دفاع و خزانهداری آمریکا و همچنین اداره اطلاعات ملی این کشور مکلفند هر دو سال یکبار استراتژی خود را برای مقابله با «اقدامات تهدیدآفرین ایران علیه آمریکا و متحدانش در منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا و ماورای آن» ارائه دهند.
- رئیسجمهور آمریکا مکلف است علیه هر شخص یا نهادی که به نوعی به برنامه موشکی بالستیک ایران یا به فروش و انتقال تجهیزات نظامی خاص به کشورمان کمک میکند یا کمک فنی یا مالی در این زمینه ارائه میدهد، تحریمهایی شامل توقیف اموال و محرومیت از تجارت با آمریکا وضع کند.
3- رئیسجمهور آمریکا مکلف است علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وابستگان خارجی آن به بهانه حمایت از تروریسم تحریمهایی از قبیل توقیف اموال و منع تبادلات مالی و بانکی اعمال کند.
4- رئیسجمهور آمریکا مکلف است هر شخصی که وزارت امور خارجه آمریکا او را بهعنوان ناقض حقوقبشر در ایران معرفی کند، در لیست سیاه تحریم قرار دهد.
میبینید که این 4بند، به شکل بیسابقه و بینظیری اختیارات نامحدود برای اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان به ترامپ میدهد. تاکنون سابقه نداشته یک نهاد یا نیروی رسمی کشوری بهعنوان حامی تروریست تحریم شده و همه مرتبطان مختلف با آن هم در معرض تحریم قرار بگیرند.
5- تمامی تحریمهایی که پیش از این علیه اشخاصی که به برنامه موشکی بالستیک ایران کمک میکردند یا از آنچه آمریکاییها «اقدامات تروریستی بینالمللی ایران» میخواندند اعمال شده بود، تا زمانیکه رئیسجمهور آمریکا متوقف شدن اقدامات آنها را تأیید نکند، تمدید میشود! این یعنی یک اختیار بینهایت تحریمی دیگر برای ترامپ و علیه ایران!
رئیسجمهور محترم، وزیر محترم امور خارجه و معاون ایشان معتقدند برجام نقض نشده! آقای عراقچی یکی از تاریخیترین تعبیرها را در تفسیر تحریمهای جدید بکار برده که قطعاً به عقل خود آمریکاییها هم نمیرسید! وی تحریمهای آمریکایی را «نقض حسن نیت آمریکا» میداند! اینکه نقض حسن نیت یعنی چه و در ادبیات دیپلوماتیک چه معنایی دارد و تاثیر آن در رفتار عینی کشورها چیست را باید از آقای عراقچی پرسید. آیا عجیب نیست که آقای عراقچی در برنامه زنده تلویزیونی ، به عجیبترین شکل ممکن رفتار آمریکاییها را توجیه میکند و میگوید: «رهبر انقلاب فرمودهاند «وضع» تحریمهای جدید نقض برجام است اما اکنون که تحریم جدیدی وضع نشده! بلکه تنها اشخاصی به لیست تحریمهای قبلی افزوده شدهاند! اینکه
آیا عجیب نیست که آقای علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به جای پاسخ به آمریکا، رسانهها را از بیان حقایق برحذر میدارد و میگوید: «رسانهها اضطراب بلاوجه درباره مصوبه آمریکاییها ایجاد نکنند!.
واقعا از دل این توجیهات چه پیامی برای دشمن ارسال میشود!؟ پیش از پاسخ به این سؤال، باید به این مهم پاسخ داد که دلیل انکار حقایق چیست!؟ - دولتمردان به اشتباه برجام را یگانه دستاورد دولت یازدهم میدانند و اینگونه تصور میکنند که پذیرش شکست یا حتی خلل در آن، پروژه آنها را از بین برده و دستشان را پیش مردم خالی میکند! بنابراین باید به هر قیمتی و تحت هر شرایطی برجام را حفظ کرد!
دولت هیچ برنامه روشنی برای روزهای بدون برجام ندارد، همین حالا هم برنامه روشنی در کار نیست و تنها چراغ امید به گشایشهای خارجی ناشی از برجام در دولتمردان روشن است! بنابراین آنها حاضر نیستند این چراغ را (که هیچ نوری هم نداشته و نخواهد داشت ) خاموش کنند. اکنون دولت باز هم همان پیام را به آمریکا مخابره میکند! با توجیه و مالهکشی مستمر دولتمردان بر روی اقدامات و شرارتهای آمریکایی ، آنها مطمئن خواهند شد که هیچ واکنش بازدارندهای از ایران به تحریمهای پیدرپی نشان داده نخواهد شد! پس با خیال راحت و با وقاحت بیشتر، بهدنبال طراحی ، تصویب و اعمال تحریمهای تازه خواهند بود. تحریمهایی که همچون تار و پودی اهریمنی ، دست و پای اقتصاد ما را خواهد بست.
روزگاری در اثر غفلت، عجله، بیاطلاعی و. «خسارت محض» و قراردادی «پر ابهام» به کشور تحمیل شد. آن اقدام به همان دلایل، هرگز مورد مطالبه و مواخذه مردم قرار نگرفت ، اما اصرار بر یک راه خطا و اعتماد مجدد به دشمنی که همه راهها برای آزمودن او طی شده را هم باید خطا و شتاب و ندانستن قلمداد کرد!؟
روزنامههای هر دو باند حاکم شکافهای باند رقیب را موضوع مقالات خود کردهاند:
آرمان: تاملی در بحران در اصولگرایی
شکاف، انشقاق و تزلزل درونی گفتمان اصولگرا، در دوران پسا انتخابات، بیش از پیش سر باز کرده است. اصولگرایی به وقت امروز آشفتهتر از آن است که در یک چارچوب نظری و گفتمانی خاصی بگنجد.
پیوند اقتدارگرایی و پوپولیسم نه تنها نتوانسته، اصولگرایی را برکشاند، که این گفتمان را از درون تهی کرده است. به میزانی که اصلاحطلبی (بهرغم همه کاستیهایش) توانسته است به رنگ اقتضائات زمینه و زمانه در آید، اصولگرایی در بنبستها و پستوهای قدرت و کهنگی گیر افتاده است. اصولگرایی در وضعیت امروز، گرچه ماکرو پلیتیک را در تصاحب دارد اما در مختصاتی خاص و در تضاد با مبنای مشروعیت ساز دموکراتیک، از میکرو پلیتیک (قدرت گسترده در بطن جامعه) فاصلهای معنادار یافته است. اتفاقاً نقطه عزیمت اصولگرایی به سمت آشفتگی، همینجاست. ورژنهای مختلف اصولگرایی برای به دست آوردن قدرت میکرو و مشروعیت مردمی، نسخههای گوناگون میپیچند؛ یکی دست به دامن تتلو میشود، دیگری بر مرکب تخریب سوار میشود و یکی لباس اپوزیسیون میپوشد.
آنچه اما اصولگرایی را در شرایط اعوجاجی و بیقراری کنونی نگاه داشته است و راهی غیر از تعمیق این بیقراری، در پیش پای منادیان آن تا اطلاع ثانوی قابل تصور نیست،
مشکل اصلی اصولگرایی آن است که طاووس قدرت در سطح اجتماع (میکروپلیتیک) را میخواهد و جور هندوستان پذیرش حقوق ملت را بر خود روا نمیدارد؛ .
کیهان: سایه سنگین سهمخواهی مدعیان اصلاحات بر سر کابینه دوازدهم
کمتر از یک هفته تا مراسم تحلیف رئیسجمهور و رونمایی از فهرست کابینه، همچنان سهمخواهی و منفعت طلبی مدعیان اصلاحات در پیشنهادات و حتی تحمیل وزرا به دولت، جایگزین کمک به حسن روحانی برای شکل دادن به کابینهای کارآمد است.
یک روزنامه باند روحانی هم ماجرای درگیری این مهرهٴ رژیم را فرصت تسویهحساب باندی با روحانی کرده است:
جهان صنعت: چند تا کف گرگی!
اینکه میگویند یک نماینده مجلس یک مأمور پلیس راهنمایی و رانندگی را کتک زده ، آنقدرها هم مورد بدی نیست که بخواهیم شتابزده واکنش نشان دهیم. بالاخره نمایندههای مجلس دل دارند. انتظار دارند که وقتی به یکی میگویند من نماینده مجلس هستم سریع تحویلش بگیرند!.
پیشنهاد میکنیم ایشان را بهعنوان وزیر کشور انتخاب کنند. دستکم وقتی خبردار شود که یکی یکجا تجمعی کرده یا کنسرتی را تعطیل کرده یا هر اتفاقی از این قبیل رخ داده ، خودش یک تنه میرود و با چند تا کف گرگی و زیرزانو مسأله را برطرف میکند!
ما تقاضا داریم در انتخابات بعدی ایشان از حوزه تهران نامزد شوند. نمیشود که در تهران نماینده بفرستیم مجلس که روزه سکوت بگیرد یا ژن خوب انتقال بدهد! گاهی اوقات دو تا چک افسری خودش به اندازه یک ژن خوب کار راه میاندازد!
در روزنامههای باند خامنهای ضمن حمله به مجلس ارتجاع بهخاطر حمایت از برجام در مورد رأی اعتماد به کابینه روحانی خط و نشان کشیدهاند:
وطن امروز: وکیلالدوله خوب بد زشت!
آنان که روزی بابت یک سخن نابجا در حوزه عفاف و حجاب از سوی رئیسجمهور وقت، طرح سؤال از رئیسجمهور را کلید زده و عملی کردند، حال سکوتی نهچندان مصلحتآمیز و در عینحال توأم با رضایت نسبی در برابر حملات خائنانه نسبت به سپاه پاسداران آن هم در شرایطی که خطر نفوذ تروریسم به درون مرزهایمان بیش از هر زمان دیگری جدی شده اتخاذ کردهاند و دغدغه خویش را محدود به زنده کردن کینههای سال 88کردهاند، از سوی دیگر نمایندگانی که برای تصویب برجام آنقدر از خود عجله نشان دادند که حتی بهطور ظاهری اجازه شنیده شدن نقدهای نمایندگان منتقد را ندادند تا سرانجام فرجام هستهیی کشور در 20دقیقه تصویب شود امروز برای آن که خدشه بهعملکرد نسنجیدهشان وارد نشود به مالهکشی تحریمهای ایالات متحده میپردازند و آن را تلاش برای ترساندن ایران از اجرای برجام (!) تفسیر میکنند، در این میان نماینده دیگری از طیف حامیان دولت مدعی آن میشود که وزیر کشور شایستگی ادامه وزارت را ندارد و علت این اظهار خویش را مدیریت غلط انتخابات که مانع از به صندوق افتادن 5میلیون رأی دیگر رئیسجمهور شد میداند. مسأله مفتفروشی گاز به ترکیه، بندهای محرمانه و تعهدآور قراردادهای نفتی، به فنا رفتن جسم و روح برجام به تصدیق خود دولتمردان، برملا شدن فساد مالی برادر همهکاره رئیسجمهور، سخنان تنشزا و توهینآمیز دولتمردان خطاب به منتقدان خود، سعی در ایجاد تنش میان نهادهای اجرایی و نظامی کشور و دهها مورد از این دست بهمثابه مواردی برای تمام شدن حجت بر نمایندگان در جهت رسیدگی و مطالبهگری از دولت است که به هیچکدام از آنها اعتنایی نمیشود.
فضای این روزهای کشور و تلاشهای نمایندگانی که میخواستند از رواج مفهوم وکیلالدولگی چوبش را رقیبان بخورند و نانش را خود، بیشتر از هر زمان دیگری یادآور جمله «خیاط در کوزه افتاد» است. آنها که هر موافقت و همدلی میان 2قوه را بهمعنای عبور از وکالت ملت تلقی میکردند، حالا خود تبدیل به تریبونهای توجیهگر دولت در برابر منافع ملت شدهاند. انفعال طیف بهاصطلاح مستقل مجلس که یک روز بابت مسأله «ساپورتپوشی» وزیر را به مجلس فرامیخواندند و امروز در برابر «مفتفروشی» سکوت میکنند خود خطر تولد نسل جدیدی از «وکیلالدوله» ها را گوشزد میکند. کودک برجامی که امروز همه از تعرض به جسم و روحش سخن میگویند زایده خانه ملتی است که در سایه بیمبالاتی نمایندگان حامی دولت اجازه نقد جدی آن و نظارت بر اجرایش را چنان که باید و شاید نداد.
امروز در فضای پساانتخابات دیگر نمیتوان به بهانه جلوگیری از ایجاد شبهه انتخاباتی از وظیفه نظارت نمایندگان ملت در برابر دولت چشم پوشید.
رای اعتماد یا عدم اعتماد مجلس شورای اسلامی به کابینه پیشنهادی دولت در 3-2هفته آینده میتواند آزمونی بزرگ برای دفاع از جایگاه مجلس شورای اسلامی در برابر دولت باشد، جایگاهی که نباید خود را در حمایت یا مخالفت با دولت بلکه تنها و تنها بر مبنای مصلحت ملی و قانون اساسی تعریف کند
تأکید بر ادامه مسیر زهرخوران و حفظ برجام موضوع مقالاتی در روزنامههای باند روحانی است:
آرمان: حفظ برجام و منافع ملی
آمریکا طی دو سال اخیر همواره بهنحوی تلاش کرده تا از روابط نزدیک اتحادیه اروپا با ایران بهویژه در راستای همکاریهای اقتصادی جلوگیری کند امری که بدیهی است، زیرا به هر روی آمریکا دشمن ایران بوده و از دشمن نمیتوان انتظار رفتار دوستانه داشت.
در مقابل ایران باید سیاستهایی اتخاذ کند که خصومتورزی آمریکا تاثیری در همکاری و روابط اتحادیه اروپا و ایران نگذارد. هدف آمریکا این است که ایران را به یک جنگ واقعی فرسایشی در منطقه وادار کند تا کشورمان را از مسیر توسعه دور نگه دارد. ایالات متحده در نظر دارد که خود در این جنگ فرسایشی با ایران روبهرو نشود، بلکه عربستان را رویاروی ایران قرار دهد. اما با این وجود برخی در داخل آگاهانه و ناآگاهانه از این برنامه حمایت میکنند. از سویی ایران برای اهداف سیاست خارجه و توسعه اقتصادی خود باید بر روی برجام پافشاری کند زیرا کنارهگیری از برجام منجر به محاصره اقتصادی، دریایی و هوایی کشور خواهد شد و کاملاً به زیان ایران است. دولتمردان باید به فکر منافع ملی و توسعه ایران باشند به همین دلیل نیز تهران نخست باید برجام را با پافشاری حفظ کرده و سپس باید از فرصتهای برجام در آینده برای مذاکره و حل مشکلات بهره ببرد.
برخی تندرویها بیتردید منجر به عدم توسعه اقتصادی و جذب سرمایههای خارجی خواهد شد. مخالف با توتال نمونه اخیر مخالفتهایی است که تندروها در کشور دنبال میکنند. اگر چه دولت تدابیر بسیاری در زمینه امنیتهای سیاسی و اقتصادی اندیشیده اما نیروهای مخالف دولت برنامههای دولت را برای توسعه اقتصادی و تجاری کشور و جذب سرمایههای خارجی خنثی میکنند.
شرق: برجام و تحریمهای جدید آمریکا: تحریمهایی که در قانون اخیر وضع شده، اگر چه با موضوع هستهیی غیرمرتبط است، بههرحال فراتر از سطح فعلی تحریمهاست. نگاه برخی تحلیلگران داخلی از زاویه دیدهای قبلی خودشان به موضوع است و نوعی برخورد احساسی دارند. اینها به محتوا و پویایی سیاست خارجی و تحولات روابط بینالملل کاری ندارند. به این وجه مهم بیتوجهند که چه تحلیل آنها درست باشد چه غلط، کشور و مردم هستند که از تحریمها زیان میبینند. اما فرض کنیم «تحلیل بدبینانه» برخی دوستان مخالف برجام درست باشد. کافی است وضعیت تحریمهای قبل و بعد از برجام را مقایسه کنیم. آیا وضعیت ما در این دو دوره یکی است؟ باید ضمن تقویت رویکرد اقتصاد مقاومتی، به همان شدت و حدت، بهدنبال گسترش و تقویت روابط خود با سایر کشورها باشیم؛ از چین و روسیه گرفته تا حوزه اروپا و آسیا و سعی کنیم روابط را بهگونهیی تنظیم و نهادینه کنیم که کمترین آسیب را از رفتار آمریکا ببینیم.
در روزنامههای باند خامنهای به ادعاهای باند روحانی در خصوص نقض نشدن برجام پاسخ داده شده است:
کیهان: همه میدانند مگر اینکه. !
تحریمهای جدید آمریکا علیه کشورمان و بحث بر سر اینکه این تحریمها نقض برجام هست یا نه، همچنان بهعنوان اصلیترین موضوع، در کانون توجهات قرار دارد.
دولت و حامیان برجام معتقدند این تحریمها برجام را نقض نکرده است! در سوی دیگر، جمع زیادی از کارشناسان و منتقدان، معتقد به نقض آشکار برجام هستند.
برای اینکه بفهمیم اساساً چنین اتفاقی افتاده یا نه، خوب است بدانیم در این تحریم جدید چه چیزی علیه کشورمان به تصویب رسیده است. بخشی از آنچه قرار است برما اعمال شود به اختصار چنین است:
1- وزارتخانههای خارجه، دفاع و خزانهداری آمریکا و همچنین اداره اطلاعات ملی این کشور مکلفند هر دو سال یکبار استراتژی خود را برای مقابله با «اقدامات تهدیدآفرین ایران علیه آمریکا و متحدانش در منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا و ماورای آن» ارائه دهند.
- رئیسجمهور آمریکا مکلف است علیه هر شخص یا نهادی که به نوعی به برنامه موشکی بالستیک ایران یا به فروش و انتقال تجهیزات نظامی خاص به کشورمان کمک میکند یا کمک فنی یا مالی در این زمینه ارائه میدهد، تحریمهایی شامل توقیف اموال و محرومیت از تجارت با آمریکا وضع کند.
3- رئیسجمهور آمریکا مکلف است علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وابستگان خارجی آن به بهانه حمایت از تروریسم تحریمهایی از قبیل توقیف اموال و منع تبادلات مالی و بانکی اعمال کند.
4- رئیسجمهور آمریکا مکلف است هر شخصی که وزارت امور خارجه آمریکا او را بهعنوان ناقض حقوقبشر در ایران معرفی کند، در لیست سیاه تحریم قرار دهد.
میبینید که این 4بند، به شکل بیسابقه و بینظیری اختیارات نامحدود برای اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان به ترامپ میدهد. تاکنون سابقه نداشته یک نهاد یا نیروی رسمی کشوری بهعنوان حامی تروریست تحریم شده و همه مرتبطان مختلف با آن هم در معرض تحریم قرار بگیرند.
5- تمامی تحریمهایی که پیش از این علیه اشخاصی که به برنامه موشکی بالستیک ایران کمک میکردند یا از آنچه آمریکاییها «اقدامات تروریستی بینالمللی ایران» میخواندند اعمال شده بود، تا زمانیکه رئیسجمهور آمریکا متوقف شدن اقدامات آنها را تأیید نکند، تمدید میشود! این یعنی یک اختیار بینهایت تحریمی دیگر برای ترامپ و علیه ایران!
رئیسجمهور محترم، وزیر محترم امور خارجه و معاون ایشان معتقدند برجام نقض نشده! آقای عراقچی یکی از تاریخیترین تعبیرها را در تفسیر تحریمهای جدید بکار برده که قطعاً به عقل خود آمریکاییها هم نمیرسید! وی تحریمهای آمریکایی را «نقض حسن نیت آمریکا» میداند! اینکه نقض حسن نیت یعنی چه و در ادبیات دیپلوماتیک چه معنایی دارد و تاثیر آن در رفتار عینی کشورها چیست را باید از آقای عراقچی پرسید. آیا عجیب نیست که آقای عراقچی در برنامه زنده تلویزیونی ، به عجیبترین شکل ممکن رفتار آمریکاییها را توجیه میکند و میگوید: «رهبر انقلاب فرمودهاند «وضع» تحریمهای جدید نقض برجام است اما اکنون که تحریم جدیدی وضع نشده! بلکه تنها اشخاصی به لیست تحریمهای قبلی افزوده شدهاند! اینکه
آیا عجیب نیست که آقای علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به جای پاسخ به آمریکا، رسانهها را از بیان حقایق برحذر میدارد و میگوید: «رسانهها اضطراب بلاوجه درباره مصوبه آمریکاییها ایجاد نکنند!.
واقعا از دل این توجیهات چه پیامی برای دشمن ارسال میشود!؟ پیش از پاسخ به این سؤال، باید به این مهم پاسخ داد که دلیل انکار حقایق چیست!؟ - دولتمردان به اشتباه برجام را یگانه دستاورد دولت یازدهم میدانند و اینگونه تصور میکنند که پذیرش شکست یا حتی خلل در آن، پروژه آنها را از بین برده و دستشان را پیش مردم خالی میکند! بنابراین باید به هر قیمتی و تحت هر شرایطی برجام را حفظ کرد!
دولت هیچ برنامه روشنی برای روزهای بدون برجام ندارد، همین حالا هم برنامه روشنی در کار نیست و تنها چراغ امید به گشایشهای خارجی ناشی از برجام در دولتمردان روشن است! بنابراین آنها حاضر نیستند این چراغ را (که هیچ نوری هم نداشته و نخواهد داشت ) خاموش کنند. اکنون دولت باز هم همان پیام را به آمریکا مخابره میکند! با توجیه و مالهکشی مستمر دولتمردان بر روی اقدامات و شرارتهای آمریکایی ، آنها مطمئن خواهند شد که هیچ واکنش بازدارندهای از ایران به تحریمهای پیدرپی نشان داده نخواهد شد! پس با خیال راحت و با وقاحت بیشتر، بهدنبال طراحی ، تصویب و اعمال تحریمهای تازه خواهند بود. تحریمهایی که همچون تار و پودی اهریمنی ، دست و پای اقتصاد ما را خواهد بست.
روزگاری در اثر غفلت، عجله، بیاطلاعی و. «خسارت محض» و قراردادی «پر ابهام» به کشور تحمیل شد. آن اقدام به همان دلایل، هرگز مورد مطالبه و مواخذه مردم قرار نگرفت ، اما اصرار بر یک راه خطا و اعتماد مجدد به دشمنی که همه راهها برای آزمودن او طی شده را هم باید خطا و شتاب و ندانستن قلمداد کرد!؟
روزنامههای هر دو باند حاکم شکافهای باند رقیب را موضوع مقالات خود کردهاند:
آرمان: تاملی در بحران در اصولگرایی
شکاف، انشقاق و تزلزل درونی گفتمان اصولگرا، در دوران پسا انتخابات، بیش از پیش سر باز کرده است. اصولگرایی به وقت امروز آشفتهتر از آن است که در یک چارچوب نظری و گفتمانی خاصی بگنجد.
پیوند اقتدارگرایی و پوپولیسم نه تنها نتوانسته، اصولگرایی را برکشاند، که این گفتمان را از درون تهی کرده است. به میزانی که اصلاحطلبی (بهرغم همه کاستیهایش) توانسته است به رنگ اقتضائات زمینه و زمانه در آید، اصولگرایی در بنبستها و پستوهای قدرت و کهنگی گیر افتاده است. اصولگرایی در وضعیت امروز، گرچه ماکرو پلیتیک را در تصاحب دارد اما در مختصاتی خاص و در تضاد با مبنای مشروعیت ساز دموکراتیک، از میکرو پلیتیک (قدرت گسترده در بطن جامعه) فاصلهای معنادار یافته است. اتفاقاً نقطه عزیمت اصولگرایی به سمت آشفتگی، همینجاست. ورژنهای مختلف اصولگرایی برای به دست آوردن قدرت میکرو و مشروعیت مردمی، نسخههای گوناگون میپیچند؛ یکی دست به دامن تتلو میشود، دیگری بر مرکب تخریب سوار میشود و یکی لباس اپوزیسیون میپوشد.
آنچه اما اصولگرایی را در شرایط اعوجاجی و بیقراری کنونی نگاه داشته است و راهی غیر از تعمیق این بیقراری، در پیش پای منادیان آن تا اطلاع ثانوی قابل تصور نیست،
مشکل اصلی اصولگرایی آن است که طاووس قدرت در سطح اجتماع (میکروپلیتیک) را میخواهد و جور هندوستان پذیرش حقوق ملت را بر خود روا نمیدارد؛ .
کیهان: سایه سنگین سهمخواهی مدعیان اصلاحات بر سر کابینه دوازدهم
کمتر از یک هفته تا مراسم تحلیف رئیسجمهور و رونمایی از فهرست کابینه، همچنان سهمخواهی و منفعت طلبی مدعیان اصلاحات در پیشنهادات و حتی تحمیل وزرا به دولت، جایگزین کمک به حسن روحانی برای شکل دادن به کابینهای کارآمد است.
در همین رابطه احمد شیرزاد عضو فراکسیون افراطیون اصلاحطلبان در مجلس ششم گفت که پیروزی روحانی معجزه او نبوده و ما درویشانه و کریمانه بدون گرفتن سهم کنار نمیرویم.
همچنین عبدالله نوری وزیر کشور دولت اصلاحات نیز در دیدار با اعضای شورای مرکزی و شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علومپزشکی در اظهاراتی درباره چینش کابینه دلخواه اصلاحطلبان گفت: «همه نگرانی اصلاحطلبان این است که اگر وعدهها و شعارهای انتخاباتی آقای روحانی فراموش و به بایگانی سپرده شود، اعتماد مردم آسیب میبیند و کشور ضرر میکند. برای تحقق این وعدهها باید کسانی که به آنها ایمان دارند، در کابینه حضور داشته باشند، چرا که در غیراین صورت، پیش از همه برای خود آقای روحانی مشکل ایجاد میشود».
علی صوفی دبیرکل انجمن اصلاحات نیز در گفتگو با جهان اقتصاد درباره سهمخواهی اصلاحطلبان از کابینه گفت:
اصلاحطلبان بهمنظور پاسخگویی به مردم، برچینش کابینه نظارت کنند. در این مورد نباید تعارف کرد و باید در چینش کابینه، نقش ایفا نمود. از طرف دیگر فراکسیون امید مجلس هم باید بر روی افرادی که رئیسجمهور به مجلس معرفی میکند، حساس باشد.
محمدرضا تابش نایبرئیس فراکسیون امید نیز در اظهاراتی ضمن ابراز نارضایتی از عدم برآورده شدن خواستههای اصلاحطلبان در ترکیب کابینه دوازدهم گفت که اگر شنیدهها درباره ترکیب کابینه درست باشد، خیلی رضایت اصلاحطلبان برآورده نمیشود
ظاهراً رئیسدولت اصلاحات در جلسه شورای هماهنگی این جریان گلایه شدید و مفصّلی از روحانی مطرح کرده و گفته است آقای روحانی تقریباً به هیچ کدام از آن قول و قرارها و تعهداتی که قبل از انتخابات با ما داشته عمل نکرده و الآن کار به جایی رسیده که حتی نمیتوانیم او را پیدا کنیم و تلفنهای ما را هم جواب نمیدهد و ما صرفاً مجبوریم از طریق واسطهها با روحانی صحبت کنیم! یک بار آقای جهانگیری و بار دیگر آقای ظریف و به هر واسطهای هم یک حرفی میزند.
رئیسدولت اصلاحات میافزاید: من میدانم کابینه که رأی بگیرد و از مجلس بیرون بیاید دوباره به ما مراجعه خواهد کرد و تلاش خواهد کرد نظر ما را جلب کند اما دیگر بیفایده است و ما باید بنشینیم و تکلیفمان را با آقای روحانی معلوم کنیم.
بازی با مطالبات زنان و فشار برای فتح وزارت کشور
جریان مدعی اصلاحطلبی همچنین پس از شنیده شدن اخباری مبنی بر کنار گذاشتن معاونت زنان و ابقای رحمانی فضلی، بهعنوان آخرین تلاشها برای چینش دلخواه کابینه موج جدیدی از فشار را به راه انداختند .
علی صوفی دبیرکل انجمن اصلاحات نیز در گفتگو با جهان اقتصاد درباره سهمخواهی اصلاحطلبان از کابینه گفت:
اصلاحطلبان بهمنظور پاسخگویی به مردم، برچینش کابینه نظارت کنند. در این مورد نباید تعارف کرد و باید در چینش کابینه، نقش ایفا نمود. از طرف دیگر فراکسیون امید مجلس هم باید بر روی افرادی که رئیسجمهور به مجلس معرفی میکند، حساس باشد.
محمدرضا تابش نایبرئیس فراکسیون امید نیز در اظهاراتی ضمن ابراز نارضایتی از عدم برآورده شدن خواستههای اصلاحطلبان در ترکیب کابینه دوازدهم گفت که اگر شنیدهها درباره ترکیب کابینه درست باشد، خیلی رضایت اصلاحطلبان برآورده نمیشود
ظاهراً رئیسدولت اصلاحات در جلسه شورای هماهنگی این جریان گلایه شدید و مفصّلی از روحانی مطرح کرده و گفته است آقای روحانی تقریباً به هیچ کدام از آن قول و قرارها و تعهداتی که قبل از انتخابات با ما داشته عمل نکرده و الآن کار به جایی رسیده که حتی نمیتوانیم او را پیدا کنیم و تلفنهای ما را هم جواب نمیدهد و ما صرفاً مجبوریم از طریق واسطهها با روحانی صحبت کنیم! یک بار آقای جهانگیری و بار دیگر آقای ظریف و به هر واسطهای هم یک حرفی میزند.
رئیسدولت اصلاحات میافزاید: من میدانم کابینه که رأی بگیرد و از مجلس بیرون بیاید دوباره به ما مراجعه خواهد کرد و تلاش خواهد کرد نظر ما را جلب کند اما دیگر بیفایده است و ما باید بنشینیم و تکلیفمان را با آقای روحانی معلوم کنیم.
بازی با مطالبات زنان و فشار برای فتح وزارت کشور
جریان مدعی اصلاحطلبی همچنین پس از شنیده شدن اخباری مبنی بر کنار گذاشتن معاونت زنان و ابقای رحمانی فضلی، بهعنوان آخرین تلاشها برای چینش دلخواه کابینه موج جدیدی از فشار را به راه انداختند .