میشود روی نقشهٔ جغرافیای گرد و زیبای کرهٔ زمین یک مثلث بزرگ را ترسیم کرد. یک رأس این مثلث بر اشرف سه واقع است؛ شهری از انبوه انقلابیون فداکاری که دهههاست همهچیز خود را برای آزادی فدا کردهاند و منبع الهام برای همه ایرانیان هستند.
رأس دیگر این مثلث را در برلین تصور کنید که چند روز دیگر میعادگاه پرشورترین هموطنانی خواهد بود که از چهارگوشه جهان و از همه قارههای جهان در آنجا گردهم آمده و بزرگترین تجمع سالانه مقاومت را رقم خواهند زد. در مقابل همهٔ پولپاشیهای رژیم به پای مماشاتگران، آنها نماینده و صدای مردم ایران خواهند بود.
رأس سوم این مثلث در داخل خاک اشغالشده است. همان خاکی که ایرانیان مهاجر مجبور شدهاند آن را ترک کنند و اگر زندهاند و نفس میکشند، در آرزوی بازگشت به آنجاست. همان خاکی که مهد «بزرگترین، طولانیترین، بغرنجترین و خونینترین مقاومت سازمانیافته تاریخ ایران» بوده و این روزها شاهد ۲۰هزار پراتیک کانونهای شورشی در جای جای آن است.
برای کسانی که عاشق وطن خود هستند و برای بازگشت لحظهشماری میکنند دیدن این پراتیکها یادآور آزادی و وصال است. آنها، اهل هر شهری که هستند، میتوانند فعالیتهای نسلهای بعدی را دنبال کنند. به همشهریان خود ببالند و چشمان خود را با شکوفایی و بالندگی بذرهای اعتراض و عصیان در زادگاه خویش روشن کنند.
چند تصویر از سرزمینی پهناور
هر پراتیک انقلابی، گویی قسمتی از میهن اشغالشده را از لوث وجود مزدوران خامنهای پاک کرده و آماده استقبال از آن کسی است که نامش را هر بام و شام در کوچهها و خیابانها میگویند و مینویسند:
مردی بلوچ در لباس سنتی خود، وی را «نماد مقاومت در برابر آخوندها» معرفی میکند.
یک گروه سفیدپوش از دختران شجاع کرجی پس از رژه به عکسهای رهبران مقاومت احترام میگذارند.
اکیپ دختران مازنی در بیشههای پل سفید در حال شعار و رجزخوانی برای دژخیمان هستند.
چند بانوی کرمانشاهی با سربندهای محلی پیامهای انقلابی و آرای خود را در دشتهای آنجا روی دست بلند کردهاند.
یک جوان شورشی در وسط خیابانی در بروجرد عکس بزرگی از مریم رجوی را در دست گرفته که زیر آن نوشته شده است: «انتخاب ما مریم رجوی، ۱۴۰۳». در تصویری مشابه از شاهرود اینبار شعاری بزرگ، تمام ِقد یک جوان را پوشانده است: «رای مردم ایران مریم رجوی، ۱۴۰۳».
برج میلاد تهران به حضور یک کانون شورشی در اطراف خود افتخار میکند. یادآور شعر سعدی که: به زیورها بیارایند مردم خوبرویان را، تو سیمینتن چنان خوبی که زیورها بیارایی.
در دیگر تصاویر هم کانونهای شورشی از سمنان و مشهد تا خمین و مرودشت و پاکدشت و رودسر و آستارا و دیگر شهرهای ایران در تب و تاب رهایی وطنند.
اگر هم کسی از نقاط دورافتاده و محروم بپرسد، میتواند تصویری زنی با لباس محلی را در میرجاوه، نزدیکی مرز پاکستان ببیند که شعار محوری «زن، مقاومت و آزادی» را در دست دارد. مشخص است که پیامهای مقاومت ایران به دورترین نقاط این خاک تبدار رسیده و مردم ایران برای سرنگونی آمادهاند.
۲۰هزار پراتیک با ۶۲رأی آتشین
این ۲۰هزار اقدام انقلابی نشانگر ابعاد پایگاه اجتماعی و شناختهشدگی کانونهای شورشی در سراسر ایران است. هر شعارنویسی، هر پلاکارد یا بنر و هر نوع از فعالیتهای کوچک و بزرگ در شرایط اختناق و زیر دید دوربینهای جاسوسی رژیم را باید معادل یک عملیات بزرگ در شرایط قیام دانست.
آن شهروندی که حاضر است در اوضاع عادی جامعه و هنگام تسلط ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی با شبکهٔ سازمانیافته کانونها پیوند بخورد و متناسب با سرفصلهای سیاسی، فعالیتهای تبلیغی و افشاگرانه انجام دهد، قطعاً در روزهای قیام خودش یکی از لیدرها و هدایتگران جوانانی است که از حاکمیت آخوندی به تنگ آمدهاند.
آن که بارها به تنهایی با گزمههای شب در افتاده است، در میان جمع بیشمار، صدچندان و مقتدا خواهد بود.
آن اندک شرری که در برابر سوزهای سخت زمستان طاقت آورده، با اولین پرتوی بهار شعلهها خواهد کشید.
آن که با زورقی کوچک دل به دریاها زده و طوفانها دیده، از سکانداری عظیمترین کشتیها باکی ندارد.
بارها عوامل رژیم به این حقیقت هشدار دادهاند که حتی یک «تیم دو نفره» ی کانونها میتواند یک شهر را علیه مزدوران خامنهای فرماندهی کند.
همچنین، در سایه این گسترش کمی است که کیفیتها بالغ میشود. با وارد کردن صد ضربه به دشمن است که کاراترین ضربه پوزهاش را به خاک میمالد. باران تیرهای سهمگین و کشنده است که در نهایت یکی بر چشم هیولا مینشیند و او را از پای میاندازد. سیل دمان و خروشان انبوه رزمندگان است که ضعیفترین حلقه زنجیر دشمن را شناسایی و پاره میکند.
از دل همین صف پیشقراول است که جنگاورترین آنها تواناییهای رزمی خود را بالا میبرند و در آستانه انتخابات نمایشی خامنهای با «۶۲ رأی آتشین» خود، رأی تمام مردم ایران یعنی سرنگونی را به صندوق انتخابات اشغالگران ایرانزمین میاندازند. کانونهایی که پیشاپیش به همه جهان یادآوری میکنند که این بار نیز ولایت فقیه چیزی جز پتک کوبندهٔ تحریم از سوی مردم ایران دریافت نخواهد کرد.