مضمون حرفها و موضع گیریهای کارشناسان رژیم این است که اوضاع فوقالعاده خطرناک، مهلت برای نظام بسیار کوتاه و وضعیت اضطراری است.
برای چارهجویی در مقابل این اوضاع اورژانس و خطرناک است که بحث آویختن به دامان اروپا و چسبیدن به برجام اروپایی در میان باندها و مهرههای حکومتی گسترش مییابد.
اما همانطور که در اظهارات و موضعگیری هر یک از دو باند شاهد هستیم، هر یک از آنها به این وضعیت جوابهای متفاوتی میدهند.
جوابهای متفاوت دو باند به رابطه با اروپا
باند روحانی اصرار میورزد که رابطه با اروپا و بسته اروپا راه نجات است، اما فرصت جواب قطعی دادن به آن دارد از دست میرود.
باند خامنهای این اظهارات و پیشنهادات را بهعنوان ذلتپذیری رد میکند و آویختن به روسیه و چین را مطرح میکنند.
علی خرم، دیپلومات سابق، ضمن اینکه زمان را «برای تردید و دودلی» در رابطه با آویختن به دامان اروپا و چسبیدن به برجام اروپایی «دیر» میداند، تأکید میکند: «باید با چشمان باز و با شجاعت و به دور از شعار پذیرفت که گزینه همکاری با اروپا بهترین و تنها گزینه مسالمتآمیز موجود است. باید توقعات و انتظارات از اتحادیه اروپا با سیاستهای رفتاری ایران تطبیق داده شود».(روزنامه شرق ۲۰تیر ۹۷)
یک رسانه وابسته به باند روحانی هم «سیاست خارجی» را «کلید داستان ایران برای عبور از بحران» میداند و به حاکمیت توصیه میکند «برای برطرف شدن دشواریهای اقتصادی ایران که بهزودی با متغیرهای جدید متنوعتر میشوند باید با غرب وارد مذاکره تازهیی شد» و این موضوع را میتوان از طریق «پرسش از شهروندان و از احزاب» جا انداخت!(سایت ساعت ۲۴ - ۲۰تیر ۹۷)
سایت دیپلوماسی ایرانی ۲۰تیر ۹۷ نیز به فریاد است که «ایران در معادلات بینالمللی عملاً به سمت و سویی کشیده شده که روابط با آن پرهزینه شده و لذا روابط خارجی کشورمان با وضعیتی روبهرو شده است که گاه مجبور میشویم برای کاهش فشارها دست بهدامن بازیگران دیگر بشویم».
همانطور که از اظهارات این رسانهها و مهرهها برمیآید، شرایط بحرانی جامعه و شرایط بهغایت بحرانی اقتصادی، آنها را ناگزیر کرده است که با این صراحت از دولت روحانی و نظام بخواهند تا دیر نشده است به دامان اروپا و حتی به دامان آمریکا بیاویزند تا شاید فرجی حاصل شود و از بحران اصلی که در داخل کشور است نجات یابد.
این توصیه آنها برآمده از این توهم است که گویا نجات رژیم از بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گریبانگیرش، از راه آویختن به دامان اروپا و حتی آمریکا امکانپذیر است!
حکومت آخوندی در داخل کشور در آنچنان بحرانهای بزرگ و در رأس آنها بحران سرنگونی گیرافتاده است که هیج راهحلی حتی آویختن به دامان غرب هم نمیتواند آن را نجات دهد. مشکل اصلی رژیم نه در روابط خارجی است، بلکه مشکل اصلی آن در داخل با مردم و با مقاومت سازمانیافته آنها است و حتی مشکلاتی هم که در زمینه روابط خارجی دارد متأثر از این مشکل بزرگ و لاعلاج است.
خط سیر خیزشها و اعترضات مردمی از دیماه تاکنون نیز بیانگر این واقعیت است که وضعیت این مردم با حکومت آخوندی به وضعیت بازگشتناپذیری رسیده است.
مردم آنچنان عرصه را بر رژیم در سراسر ایران تنگ کردهاند که پاسدار حسین شریعتمداری، نماینده علی خامنهای در کیهان، اوضاع را به اتاق جنگ تشبیه میکند و میگوید: «جنگ تمامعیار است، باید اتاق جنگ داشته باشیم»!(خبرگزاری صدا و سیما ۱۰تیر ۹۷)
اسحاق جهانگیری، معاون اول آخوند حسن روحانی، در تشریح اوضاع انفجاری اذعان کرد جامعه ایران مثل یک اتاق پر از گاز است که کمترین رویدادی مثل یک جرقه آن را به آتش میکشد!
بنابراین همانطور که تاکنون امدادهای غیبی از خارج نتوانسته است رژیم را از مخمصه نجات بدهد، از آنجایی که خانه حاکمیت ولایت فقیه از پایبست و در درون جامعه ایران ویران است، سیاست آویختن به دامان بیگانه هم هرگز نمیتواند آن را از بحران سرنگونی نجات بدهد.
در این رابطه است که به فرض این که « تردید و دودلی» برای آویختن به دامان غرب وجود نداشته باشد و صددرصد هم قاطعیت وجود داشته باشد که نظام تمامعیار به دامن غرب بیاویزد، سیاست بسیار دیرهنگامی است که نمیتواند آن را از مسیر قطعی سرنگونی باز بدارد.