گاهشمار جنبش دادخواهی؛ مروری بر فعالیتهای مریم رجوی در زمینهٔ دادخواهی خون شهیدان
«قتلعام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز، تصادم خونین قرون وسطا و نسل فردا بود. نسل برپادارنده انقلاب بهمن که عزم یک جامعه آزاد و برابر را داشت، با هیولای استبداد دینی و هجوم سرکوب و غارت مواجه شد. قتلعام ۶۷صحنه هولناک این رویارویی تاریخی بود؛ اما پایان آن نبود بلکه با همه دردناکیاش، آغاز تازهیی از کشاکشی بود که همچنان ادامه دارد و سرنوشت جامعه ایران را قرین آزادی میکند».(مریم رجوی ـ کنفرانس دادخواهی قتلعام ۶۷در اشرف ۳)
زنان و مردانی از میهن ما در عنفوان جوانی در گورهای جمعی بینشان خفتهاند که قلبهایشان هیچگاه از تپش و طنین بازنمیایستد، آنها سند زندهٔ یک جنایت موحش علیه بشریت در جهان معاصر هستند. دادخواهی خون آنان و به محاکمه کشاندن آمران و عاملان این جنایت تراژدیک در دادگاههای بینالمللی خواست دیرین مقاومت ایران بوده است. طبعاً برای تحقق این خواسته تاکنون گامهای مشخصی برداشته شده و برداشته خواهد شد. در ادامهٔ این کارزار فراگیر روز دوشنبه ۲۴تیرماه ۹۸، کنفرانسی در اشرف۳با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت برگزار شد. در این کنفرانس شماری از شخصیتهای سیاسی، حقوقدانان و مدافعان حقوقبشر شرکت داشتند و پیرامون جنایات ضدبشری رژیم آخوندی علیه مردم و مقاومت ایران بهویژه قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷سخنرانی کردند.
سخنرانان به تحقیق بینالمللی برای رسیدگی به این جنایت و محاکمه آمران و عاملان این قتلعام در دادگاههای بینالمللی فراخوان دادند.
در این کنفرانس همچنین شماری از زندانیان مجاهد از بند رسته از جمله شاهدان قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷به ادای شهادت درباره جنایات دیکتاتوری آخوندی پرداختند.
طنین تکاندهنده این گواهی ضرورت و اهمیت پایان دادن به مصونیت جنایتکاران علیه بشریت در دیکتاتوری تروریستی حاکم بر ایران را برای خلاصی ایران و جهان از شرارت این رژیم هر چه برجستهتر کرد.
برای اطلاع بیشتر خوانندگان سایت مجاهد بر آن شدیم نوشتهٔ زیر را که بهصورت کرنولوژیک به تاریخچهٔ جنبش دادخواهی پرداخته بازتنظیم کرده و دوباره ارائه کنیم؛ امید که رهتوشهای اندک در مسیر اعتلای جنبش دادخواهی باشد.
«در آستانه سی و یکمین سالگرد شهادت ۳۰هزار زندانی سیاسی هستیم که بر اساس حکم خمینی بهجرم «سر موضع» بودن و وفای بهعهد، بر سر نام مجاهد و آرمان آزادی مردم ایران قتلعام شدند.
بهآن جانهای جوان، آن عاشقان آزادی و زیبایی، آیینههای پاک آروزهای مردم ایران، هزاران درود.
گرچه یاران فارغاند از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد
گرچه صد رود است از چشمم روان
زندهرود باغکاران یاد باد»
(مریم رجوی ـ کنفرانس دادخواهی قتلعام ۶۷در اشرف۳)
نقش اخص مریم رجوی در پیشبرد جنبش دادخواهی قتلعام شدگان تابستان۶۷
۳۱سال از قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷گذشت. آیا آن جانهای شیفته و آن خونهای عزیز به محاق رفت؟ آیا خمینی و سلسلهٔ مخوف طناب دار به دستان و بازجویان او توانستند با افراشتن قامت مجاهدان بر دار، صدای آنان را خفه سازند. آیا کلمهٔ ممنوع «مجاهد خلق» برای همیشه از یاد رفت؟
۳۱سال گذشت. قرار بود با آن قتلعام، مجاهدین ریشهکن شوند و امپراطوری ولایتفقیه برای یک دوران تاریخی، در ایران ماندگار و پایدار شود. خمینی بر آن بود با این کشتار به هر گونه اعتراض و مقاومت در برابر سلطهٔ خود پایان دهد و آزادی و آزادیخواهی را مانع شود.
اما آن خونها تبخیر نشد، آن سرهای پرشور از یاد نرفت. مانند جرقههایی گداخته از پس خاکستر ایام درخشید، سرخی خود را نهفت تا سرانجام در فراخوان مریم رجوی خود را در قامت یک جنبش فراگیر بنمایاند.
هر سال گویی خون انتقام ناگرفته و دادخواهی نشدهٔ شهیدان آن قتلعام منتظر است تا دوباره به اهتزاز درآید. آنها با خو نشان و جانهای نا آرمیدهٔ خود ما را در این نبرد یاری میکنند. مریم رجوی اینک به دادخواه خون آنها تبدیل شده است. او امسال نیز ذغالپارههای خاکستر نهفت قتلعام تابستان ۶۷را برافروخت و برافراخت و جهانیان را به همیاری فراخواند.
او خون شهیدان را بهصورت توفانی بینانکن در قامت یک جنبش به تجسم کشید و آن را بر پیکرهٔ جلادان وزاندن گرفت. به این ترتیب خون شهیدان «گل داد و مژده داد که زمستان کتمان و انکار خون شهیدان شکست و رفت». از این رو، مریم رجوی و جنبش دادخواهی، دو نام مترادف با هماند. وقتی از جنبش دادخواهی قتلعام شدگان تابستان۶۷سخن میگوییم بیاختیار فراخوان مریم رجوی برای این جنبش فراگیر و سراسری در ذهنمان تداعی میشود. بدون پرداختن به کارنامهٔ فعالیتهای مریم رجوی و نقش خارقالعادهٔ او در پیشبرد این جنبش نمیتوان تصویر درستی از سراسری شدن این جنبش به دست آورد.
«قتلعامشدگان، وجدان شورشی و شورشگر تاریخ ایراناند. گوهر صدق و فدا و وفا که جامعه ما در قلب خود محفوظ داشته و حیات حقیقیاش از آن میجوشد.» (مریم رجوی ـ کنفرانس دادخواهی قتلعام ۶۷در اشرف۳)
کرنولوژی جنبش دادخواهی
جنبش دادخواهی در حقیقت از ۳شهریور۶۷و با نامهٔ مسعود رجوی به دبیرکل وقت سازمان ملل شروع شد. (۱) طرح قتلعام زندانیان سیاسی از فردای قتلعام بر تارک موضعگیریهای مقاومت ایران جای داشت و بهعنوان یک موضوع ثابت مورد پیگیری قرار میگرفت اما تبدیل آن به یک سلاح کارآ و کارآمد و تعیینکننده، موضوعی است که ما در این مقاله بهصورت کرنولوژیک به آن خواهیم پرداخت. طبعاً برجسته کردن تمام تلاشها و اقدامات مجال خاص خود را میطلبد و در حوصله و گنجایش این اندک نیست، ما تنها قلههای مهم را برجسته میکنیم.
۱۲مرداد۹۵ـ برجسته کردن قتلعام زندانیان سیاسی از سوی مریم رجوی
مریم رجوی: اعدام زندانیان اهل سنت در زندان گوهردشت یک جنایت انزجارآور علیه بشریت
مریم رجوی در تاریخ ۱۲مرداد۹۵بر علیه اعدام زندانیان اهل سنت در زندان گوهردشت موضع گرفت و آن را یک جنایت انزجارآور علیه بشریت توصیف کرد. مریم رجوی همچنین در این موضعگیری به قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷پرداخت و گفت:
«این یک آزمایش بزرگ جامعه جهانی است که در مقابل بزرگترین قتلعام زندانیان سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم در سال۱۳۶۷و جنایتهایی که این رژیم در ۳۷سال گذشته بهطور مستمر مرتکب شده و مصداق بارز جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی و نسلکشی محسوب میشود چه عکسالعملی نشان خواهد داد؟».
مریم رجوی همچنین گفت:
«زمان آن فرا رسیده که شورای حقوقبشر و شورای امنیت ملل متحد به سکوت پایان داده و پرونده جنایتهای این رژیم را به یک دادگاه بینالمللی جنایی ارائه دهد تا خامنهای و دیگر سردمداران این رژیم و مسئولان این جنایات در مقابل عدالت قرار گیرند».
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) مقاومت ایران از نخستین روزهایی که اخبار قتلعام به بیرون زندانها درز کرد، برای افشای جهانی این جنایت تلاش کرده است. در همان زمان مسعود در نامهیی به دبیرکل ملل متحد گفته بود: «جامعه بینالمللی بایستی این رژیم را مجبور کند تا به سؤالاتی از قبیل مشخصات تمام اعدام شدگان، زمان، مکان و چگونگی اعدام و محل دفن آنها پاسخ دهد و مسئولان و مجریان این جنایت بزرگ را معرفی کند». (قسمتی از پیام مریم رجوی به مناسبت سالگرد قتلعام ۶۷در مرداد۹۶)
ادامه دارد