اکنون مردم سیلزده ایران بالاترین فرماندهان سپاه را با خفت و خواری از خود میرانند،
مهمترین مقامات سیاسی نظام را با تحقیر از منطقه خود اخراج میکنند.
سردادن شعارهایی مانند مرگ بر روحانی و مرگ بر خامنهای اکنون رایجترین شعار مردم بهویژه در مناطق سیلزده شده است.
این سیل، تنها یک سیلاب نبود بلکه یک سونامی سیاسی اجتماعی است که تازه آغاز شده است.
سیل ۹۸ کاسه صبر سالیان مردم را لبریز کرد، آتشفشان خشمشان را فعال کرد و لهیب نفرت آنان از پاسداران را فروزانتر از هر زمان دیگر به نمایش گذاشت.
تا پیش از این سیل، تودههای عادی مردم به هرحال بهعلت مسلح بودن پاسداران از درگیر شدن مستقیم با آنها استقبال نمیکردند. یا حداقل در این کار پیشقدم نمیشدند.
بسیاری از تودههای مردم نیز که درجه شقاوت پاسداران را میدانستند، از درگیر شدن با پاسداران وحشی خامنهای کناره میگرفتند و حداکثر در لفافه شعارهایشان چیزی هم به آنها میگفتند در حالیکه:
- همگان میدانستند و میدانند که فرضا سپردههایشان را در همین مؤسسههای ثامن و کاسپین و.... متعلق به پاسداران بالا کشیدهاند.
- تمامی کارگران معترضی که دستمزدهایشان عقبافتاده و پرداخت نشده میدانند که صاحبکار اصلی آنها در این پالایشگاه یا آن کارخانه و واحد بزرگ صنعتی یا پتروشیمی، همین پاسداران هستند.
- همه کشاورزانی که بهرغم پرداخت حقآبه، باز هم آب مزارعشان قطع شده و به بیآبی معترضاند نیز میدانند که صاحب تمامی سدهای «بالا دست» و دریافت کننده وجوه نقد موسوم به حقآبه، همین پاسداران هستند.
- همانطور که تمامی معلمان و بازنشستگان و کادرهای درمانی و... (که پیوسته در حال اعتصاب و اعتراض و تحصن هستند) میدانستند و میدانند آنکسانی که از احقاق حقوقشان جلوگیری کرده و میکنند همین پاسداران این نظام ظالمانه آخوندی هستند و بس!
اما با این همه هر گروه و دسته و طبقه و قشری هر یک به نوعی (اما همگی به علتی واحد یعنی تن زدن از درگیری با عنصر مسلح وحشی و جراری به اسم پاسداران) درگیر حساب و کتابهای خود شده و نهایتاً هم خشم خود را حواله روحانی و حتی خامنهای میکردند! اما اکنون این سیل آمد و آن حساب و کتابهای قبلی را هم همراه با خانه و زندگی مردم برد و تاریخی را ورق زد.
اکنون مردم در بسیاری مناطق ایران، رو در روی پاسداران میایستند و به آنان آنچه را که شایسته این پاسداران ظلم و ستم و استثمار است می گویند و بعد هم با کینه و نفرتی انباشته شده از ستم سالیان، پاسداران را از خود و شهر و محله و روستای خود با فضاحت تمام میرانند.
امام جمعه شیراز (آخوند پاسدار دژکام) اولین کسی بود که دو سه روز پس از سیل شیراز به میان مردم رفت و آنچنان فحش خورد که وقتی برگشت گفت آنقدر فحش خوردم که اعصابم خرد است! (خبرآنلاین ۷فروردین ۹۸)
پس از او پاسداران رسمی و فرماندهان معروف رژیم بودند که یکی یکی مورد پذیرایی مردم خشمگین قرار گرفتند:
- پاسدار احمد خادم (دانشپژوه) اولین فرمانده پاسداری بود که مردم هر چه فحش و فضیحت داشتند نثارش کرده و از منطقه خود بیرونش کردند.
- پاسدار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه و از بدنامترین پاسداران حکومتی، خود در گزارشی که به فرمانده بالاترش جعفری میداد گفت بهزور توانسته گریبان خود را از دست مردم درآورد و گرنه!...و با افتضاح تمام از منطقه خود اخراج کردند.
- یک هموطن دیگر به فرماندار مزدور دزفول میگوید ۴۰سال پیش چکار کردید تا حالا؟! چطور برای یک تابلو (اشاره به تابلوی عکس پاسداران که مردم اندیمشک شبعید آتش زدند) سه نفر را به کشتن میدهید اما برای خدمات؟؟؟؟
- هموطنان عربمان در خوزستان سدهای پاسداران را میشکنند، پاسداران انتظامی را که با کلاشینکف برای سرکوب مردم آمده مانند یک موش به جای اولش بر میگردانند و پاسدار خونخوار نقدی با خفت تمام و فریاد بروگمشو، بدرقه! میکنند.
- یک هموطن عرب خوزستانی با اشاره به ورود مزدوران حشدالشعبی عراق به خوزستان با غیرتی مثالزدنی و قابل تقدیس گفت: من خودم عربم اما برای ما زشته که اینها بیان اینجا خودشونو نشون بدن بگن من اومدم روستای علوه یا روستای.... پتو دادم و بعد سلفی بگیره بره! مگه ما خودمون عرضه نداریم؟ برای ما زشته برای همه ایرانیها زشته برای همه! خب لر بیاد، بختیاری بیاد، هرکی توی ایران باشه بیاد خوبه.
- در شمار همین مقاومتهاست که مردم بعضی سیلبندها را که سپاه و نیروی انتظامی در مقابل هور ایجاد کرده بودند (تا به قیمت محافظت چاههای نفت سپاه، تمامی روستاهای هموطنان عربمان را به زیر آب ببرند) در هم شکسته و پاسداران و نیروی انتظامی را انگشت به دهان و وحشتزده عقب راندند.
- همین مردم سیلزده دلاور، پاسدار جنایتکار «نقدی» (سرکرده فاشیست بسیج ضدمردمی) را با فریاد «بروگمشو» از منطقهاشان بیرون راندند، نفر مسلح رژیم را با سلاحش مانند یک «حشره» از منطقه خود اخراج کردند، و به این ترتیب نشان دادند که مردم ایران هنگامی که تصمیم به ایستادن و قیام میگیرند، هیچ پاسدار و سرپاسدار رذلی را یارای ایستادن در مقابلشان نیست.
این صحنهها آنچنان بازتابهای اجتماعی گستردهیی دارند که حتی رسانههای حکومتی نیز ناگزیر از انعکاس برخی موارد آن شدهاند، بهعنوان نمونه:
سایت حکومتی خبر آنلاین روز ۱۵فروردین ۹۸ نوشت: «در پی ضعف در امدادرسانی و بیتوجهی مسئولان به وضعیت سیلزدگان لرستان، مردم شهرستان پلدختر واکنش تندی نسبت به استاندار لرستان و نماینده این شهرستان داشتند ».
تلویزیون شبکه خبر رژیم روز ۱۴فروردین ۹۸ تصویری رحمانی فضلی وزیر کشور آخوندها را پخش کرد که میگفت: «مسائل امنیتی را که جناب آقایپور فلاح اینجا مطرح کردند و تنشهای اجتماعی خیلی، جدی بگیریم یعنی ما بدانیم که (مردم) هم تحریک میشوند از بیرون، هم فضاهای هیجانی درست میکنند و هم زمینههای اجتماعی تحریک پذیری به هر حال بهخاطر ناراحتیها و سختیها هست».
باشگاه خبرنگاران جوان(رژیم) ۱۴فروردین ۹۸ نوشت: «دقایقی پیش، فرمانده قرارگاه مقدم جنوب کربلا (پاسدار خادم) مورد حمله... افراد ناشناس قرار گرفت که با هوشیاری و اقدام سریع محافظان و همکاری مردم سردار از منطقه خارج و به نقطه امن انتقال داده شد ».
نیازی به تأکید ندارد که صحنههای غرور آفرین ایستادن مردم در مقابل پاسداران آنهم در شرایطی که این نهاد آدمکش ضدمردمی، در لیست تروریستی گنجانده شده، مفهوم و ارزش دیگری دارد، همچنان که این حرکات مردمی اکنون وزن سیاسی دیگری دارد که بیش از همه و پیش از همه خامنهای و همان فرماندهان پاسداران اهمیت آن را درک میکنند.
بی سبب نیست که خامنهای به وارد کردن اراذل «حشدالشعبی» و «فاطمیون» و تروریستهای مزدور پاکستانی شاغل در جاسوسخانه موسوم به «جامعهالمصطفی» به مناطق سیلزده اقدام کرده است. امری که روشن میکند کفگیر خامنهای کاملا به ته دیگ رسیده و اکنون در حالیکه جرأت وارد کردن پاسداران روحیه باختهاش به میان مردم را ندارد، تلاش میکند با نمایش چند ده نفر مزدور بیهویت از کشورهای همسایه با لباس پاسداری، صحنه را کاملا از دست ندهد. اما آنچه که غرور انگیز است، پیش از همه اعتراض هموطنان عربمان در خوزستان است که به ورود مزدوران حشدالشعبی اعتراض کردند (انتهای کلیپ پیوست).
به هر حال قرائن نشان میدهد خامنهای و پاسدارانش بهشدت قافیه اجتماعی را باختهاند و آنچه که اصالت دارد این است که اکنون مردم ایران در حال ورق زدن صفحهیی از تاریخ این میهناند که ۴۰سال تمام برای آن زمینهسازی و مبارزه کردهاند.