با گسترش دامنه فساد و تبعیض و گرانی، نگرانی از فوران خشم مردم در میان مهرهها و رسانههای حکومتی بیشتر میشود.
یک شهروند: «چرا مسئولان کشور ما مثل ما زندگی نمیکنن؟ چرا اونها میان ماشین ۸۰۰میلیونی زیر پای بچههاشون میذارن».
فریاد یک شهروند: «آقازاده کیلویی چنده؟ آقازاده رو بذار من اینجا تیکه تیکهاش میکنم هر کی میخواد باشه تیغشو میخورم. هر کی یه کارت ملی داره هر کی یه حق و حقوقی داره سیستم باید همه رو به یه چشم ببینه».
حتی اعضای مزدور مجلس خامنهای هم در وحشت از فرجام خشم گرسنگان صدایشان را بلند کرده و از گرانی و مشکلات مردم میگویند.
مجلس آخوندی، احمدی بیغش ۳تیر ۹۹: «مردم زیر چرخ گرانی له شدند مردم نان خالی ندارند بخورند پول آب و برق و گاز هم بماند».
مجلس آخوندی، محمد علیپور ۳تیر ۹۹: «شما نه تنها قدمی برای رفع فقر و محرومیت برنداشتید بلکه با تورم بالای ۴۰درصدی و افزایش روزبهروز قیمتها آنها را محرومتر کردید».
فریاد یک شهروند: «چرت و پرته این چیزایی که دارن میگن شایعهاس بیشعور خودشه و هفت جد و آبادشه که مردمو خر فرض میکنه».
روزنامه حکومتی آرمان ۴تیر ۹۹ در وحشت از شرایط انفجاری و بازتاب آن در مجلس خامنهای نوشت: «حرکتهای اعتراضی در سال ۹۶ و ۹۸ که آسیبهای زیادی به کشور وارد کرد و سبب بدبینی مردم شد نشان داد اوضاع کشور در لایههای پایین اجتماعی خوب نیست. سخنرانیهایی از مجلس میشنویم که شکل تهاجمی دارد. باید این نکته را در نظر داشت که چنین سخنرانیهایی عاقبت مشخصی برای جامعه ندارد».
مجلس آخوندی، فاطمه مقصودی ۳تیر ۹۹: «من پیرزنان و پیرمردان شهر مظلومم را دیدهام و در چروک پیشانیشان نقش شمشیر خشم خدا را بر علیه همهمان مشاهده کردهام».
اعتراف به نقش آتش و شمشیر در دست و پیشانی مردم نشان از وحشت تمامیت نظام و شعلههای فروزان قیام دارد.