همزمان با «عملیات خیالی»! در آبهای عمان، ابراهیم رئیسی بر از سرگیری مذاکرات وین، بر سر برجام بیفرجام صحه گذاشت و گفت:
«مذاکرهٔ مدنظر ما یک مذاکرهٔ نتیجه محور است». ! او با گفتن این جمله [که مصرف داخلی دارد] این توهم را پراکند که گویی فاشیسم دینی به پای خود و با رغبت کامل میخواهد به مذاکرات برگردد و از همان ابتدا بهدنبال نتایج و دستآوردهای مشخص است یا آنها را نقد میبیند. حال آنکه این موضعگیری یک نعل وارونهزدن بیش نیست. فاشیسم دینی در شرایطی نیست که بخواهد برای برجام نسخه بپیچد؛ برجامی که بهقول خودشان «باید آن را پایانیافته تلقی کرد و شاهد مرگ و امحای آن بود»...
ناکامی اتمی و چشماندازهای تاریک
برخلاف این قدرتنمایی پوشالی که با یک فیلم ماجراجویانه و تبلیغاتی همراه شد تا این تلقی را بهوجود بیاورد که گویا رژیم از موضع قدرت در مذاکرات حاضر میشود، تعمق در دادههای رسانههای حکومتی عکس این را میگوید. عبدالرضا فرجی یک تحلیلگر مسائل بینالمللی رژیم در پاسخ بهخبرنگار روزنامهٔ حکومتی آرمان ۱۶آبان۱۴۰۰ در حالی که میکوشد احتمال رفتن پرونده اتمی رژیم به شورای امنیت و قرار گرفتن در ذیل فصل منشور سازمان ملل را انکار کند ولی ناخودآگاه به آن اذعان میکند:
«طرح B را نمیبینم. اسراییل برای طرح B خیلی فشار میآورد و بعضی از اروپاییها هر چند کمتر نسبت به طرح B یا بعضی از کشورهای عرب خلیجفارس نسبت به آن تمایل داشته باشند. البته در صورتی که ایران حاضر نباشد در پای برجام امضا بدهد در آن صورت یک طرح B را متصور شوند. طرح B که بایدن یک زمانی مطرح کرد و سپس عقبنشینی کرد ایدهٔ مرکزی آن کنترل بیشتر صادرات نفتی ایران بود. آنچه از طرح B در ذهن اسراییل و برخی از عربهاست این است که پرونده ایران برود به شورای امنیت و در آنجا در ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار گیرد».
علاوه بر این، این کارشناس حکومتی در جایی دیگر اذعان میکند که اگر رژیم نتواند در مذاکرات به توافق برسد، چشمانداز تاریکی در پیش روی آن قرار دارد:
«به هیچوجه کار اساسی نمیشود انجام داد مگر اینکه نفت صادر بشود حداکثر و پولش راحت به کشور وارد بشود. در غیر این صورت نه مسکن، نه جاده ساخته خواهد شد حتی ممکن است در آینده در مورد پرداخت دستمزدها و حقوق دچار مشکل بشود. اگر مذاکرات به سرانجام نرسد شاهد افزایش تورم و صعود قیمت دلار خواهیم بود. اگر دلار بالا برود اکثریت قادر به خرید یک دبه ماست و یا یک گونی برنج نخواهند بود. هر چند مردم در حال حاضر در وضعیت خفگی هستند و لذا باید حتماً مذاکرات به نتیجه برسد»...
تا اینجا میتوان نتیجه گرفت که اگر فاشیسم دینی، تن به تصمیم تعیینکنندهیی در مذاکرات برجام ندهد، در برابر دو «پیآمد ناگزیر قرار خواهد گرفت:
۱ـ احتمال رفتن پرونده به شورای امنیت و فصل هفتم منشور سازمان ملل
۲ـ خفگی اقتصادی بر اثر افزایش تورم و صعود قیمت دلار که تأثیر مستقیم آن بر سفرهٔ مردم خواهد بود و راه قیامهای سراسری را هموار خواهد کرد.
بههمین دلیل برای دیکتاتوری پا بهسقوط آخوندی «باید حتماً مذاکرات به نتیجه برسد». !... ولی چگونه این مذاکرات به نتیجه خواهد رسید؟
معنای مذاکرات نتیجه محور
منظور رئیسی از «مذاکرات نتیجه محور» این است که تمام تحریمها لغو شود. در حالیکه همه دادههای کنونی حاکی از آن است که این خواسته سرابی بیش نیست؛ زیرا:
۱ـ آمریکا همچنان که تابهحال مقامات آن به انحاء مختلف گفتهاند، در صورتی که رژیم در مذاکرات برجام با غربیها و مشخصاً آمریکا به توافق برسد، تنها حداکثر تحریمهای مربوط به هستهیی را میتواند بردارد، بنابراین بحث لغو کل تحریمها (تروریسم و موشکی و...) در میان نیست. به عبارت دیگر در برابر خامنهای برجامهای منطقهیی و موشکی قرار دارد که او باید به یک «برجام پلاس» یا «نئوبرجام» تن دهد ضمن اینکه اقدامات تروریستی رژیم در منطقه و نیز شاخ و شانهکشیدنهای تبلیغاتی او در زمینهٔ موشک و پهپاد، شرایط را بیشازپیش برایش پیچیده خواهد کرد.
۲ـ آژانس بینالمللی انرژی اتمی هنوز بر سر اجرای «پروتکل الحاقی» با رژیم مشکل دارد. در حال حاضر نتیجهٔ مانیتورینگ دوربینهای مراقبتی به آژانس ارائه نمیشود؛ تا زمانی که این رضایت حاصل نشود، توافقی نمیتواند شکل بگیرد.
۳ـ رژیم خواهان تضمین آمریکا برای خارج نشدن دوباره از برجام شده است. البته بعد این موضع را تعدیل کرد و آن را به دورهٔ بایدن منحصر نمود. در این رابطه سناتور تد کروز در پیامی توئیتری نوشت: «جو بایدن از هیچ اختیار قانونی برای دادن چنین تعهدی برخوردار نیست. هر توافقی با ایران چنانچه به تأیید سنا نرسد و به معاهده تبدیل نشود- چیزی که بایدن میداند اتفاق نخواهد افتاد- بار دیگر توسط هر رئیسجمهور جمهوریخواه دیگر در آینده پاره خواهد شد»...
این موضوع یک چالش جدی برای فاشیسم دینی است.
بنابراین ادعای رئیسی برای نتیجه محور بودن مذاکرات، یک هیاهو و لفاظی برای پوشاندن ضعف رژیم در تعادلقوای کنونی نیست.
«[دولت رئیسی] میخواهد با یک سری شرطها، پیششرطها و اقداماتی بگوید که این ادامه همان مسیر قبلی نیست و ما در راستای منافع ملی حرکت میکنیم. البته این بیشتر لفاظی و وقت از دست دادن است که به زیان ما است» (جاوید قرباناوغلی. جهان صنعت. ۱۶آبان ۱۴۰۰).
روزها و هفتههای آینده بیشتر صحت این موضوع را اثبات خواهد کرد.