ای حیلتسازان ْ جهلای ِ علما نام
کز حیله مر ابلیس لعین را وزرائید
هرگز نکنید و ندهید از حسد و مکر
نه آنچه بگوئید و نه هرچ آن بنمائید...
(ناصر خسرو)
خمینی ملعون از روز اول به قدرت رسیدن - و حتی پیشتر و در پاریس - بنای دروغ و دغل را گذاشت و پیوسته در باغ سبز نشان میداد و خود را طلبهای موشمرده جا میزد که بعد از سقوط نظام شاه به قم و حوزه و مکتب و مدرسه خودش خواهد رفت ولی پس از رسیدن به قدرت، چنان هیولایی شد که همه ابزار اعمال قدرت را یکجا در «ولایت فقیه» متمرکز و یککاسه کرد و البته بعدها به همین راضی نبود و میگفت: «این که در قانون اساسی است بعضی شئون ولایت فقیه است نه همه شئون آن»! (صحیفه نور ج ۱۱)
بهدلیل همین زیر پا گذاشتن حرفهایش بود که از همان روز اول گامبهگام با نقض عهدهایش ملعون و منفور همگان شد. اگر این روزها شعار «مرگ بر خامنهای، لعنت بر خمینی» در قیام دموکراتیک مردم ایران طنینانداز شده و امثال همین شعار بهصورت نوشته دیوارهای شهرها را زیبا میکند، ریشه در همان غصب حاکمیت و حیلتسازیهای روز اولی دارد که ابلیس لعین تاریخ ایران به کار میبست. منتها این قیام هم به روند خمینیزدایی و رویارویی با رژیم خمینی سرعت داد و هم مجال بروز. یعنی قیام باعث شد لعن خمینی و رژیمش حرف و شعار روزانه مردم شود و حتی دانشآموزان مدارس نیز که آن بت بزرگ را ندیدهاند، عکسهای او را از کتابها پاره کرده و لگدمال کنند و در هر فرصتی عبور از او و نظامش را جشن بگیرند و پایکوبی کنند.
خبر خوش برای مجانی کردن آب و برق
خمینی: «دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم؛ شما را به مقام انسانیت میرسانیم» (صحیفه خمینی جلد۶ صفحه ۲۷۳)
یکی از حقهبازیهای بزرگ خمینی وعدههای پوشالی او برای مجانی کردن آب و برق در کنار اتوبوس و مسکن و... بود. بهطور عمومی در این ۴۴سال حاکمیت آخوندی و بهطور خاص در روزهای بهمن و سالگرد انقلاب ۵۷، مردم در مواجهه با مشکل آب و برق همین موضوع را همراه با سب و لعن او یادآوری کرده و میکنند. چه زمانهایی که رژیم با فشار مضاعف بر مردم، قیمت آب و برق را افزایش میدهد. چه زمانی که آب لولهکشی شده شهرها گلآلود و غیرقابل مصرف میشود. چه زمانی که مردم روستاها و شهرها با قطعی آب و برق مواجه میشوند و چه زمانی که مشکلات روستاها و مناطق دورافتادهٔ فاقد این حداقلهای زندگی مطرح میشود.
تو را چه سود
فخر به فلک بر
فروختن
هنگامی که
هر غبارِ راه ِ لعنتشده نفرینَت میکند...
(احمد شاملو، شعر آخر بازی)
این بار نیز در حین قیام دموکراتیک مردم ایران، بارها این جملات و وعدههای خمینی یادآوری شد و از جمله آنها خبر خوش و طعنآمیز امام جمعه مهرستان از مناطق محروم بلوچستان بود که در نماز جمعه ۱۴بهمن ۱۴۰۱ گفت: «امروز من به مردم عزیز مهرستان بگم، خوشخبری هست... [خمینی] مرد و رفت پیش الله آنجا پاسخگو اما دیگه دولتمردان باید بشنوند و این گفته اون باید عملی بشه. شعار ایشون چی بود؟ گفت ما برق رو مجانی میکنیم. آب رو مجانی میکنیم. مردم مهرستان به استناد از صحبت امام پول آب و برق نخواهند داد»! تکبیر جمعیت!
صرفنظر از اینکه رژیم وحشی آخوندی - که در حال نقشه کشیدن برای گرفتن عوارض قبور است - به این نوع فراخوانها چه واکنشی نشان دهد این نوع موضعگیریها نشاندهنده فرو شکستن هیمنه خلیفه ارتجاع است و آشکار میسازد که به رگبار بستن مردم در نماز جمعه و بگیر و ببند و بازداشتهای مخفیانه و دستگیریهای روحانیان مخالف و انواع سرکوب کارساز نبوده و کار به جایی رسیده که دیگر منابر نماز جمعه هم به عصیان و واکنش ملی فراخوان میدهند و پس از نماز به خیابانها میریزند و علیه دیکتاتور شعار میدهند و ضامن تداوم قیام شدهاند. دیار محرومی که هنوز مردمش در برخی مناطق از آب هوتکها مصرف میکنند و اصلاً آب لولهکشی ندارند که مجانی باشد یا پولی! سرزمین ستمدیده و مظلومی که هنوز داشتن شناسنامه، آرزوی بچههای کوچهها و خاکهاست!
در سالگرد بهمن خونین و جاویدان سال۵۷بار دیگر همه دشنام و نکوهش و لعن و نفرینها بر روح پلید آن ابلیس خونآشام که تمام اعتماد مردم را پرپر کرد و بر باد داد.
متقابلا همه احترام و تقدیر و ستایشها نثار قیام شکوهمند مردم ایران برای تحقق یک انقلاب دموکراتیک.